گروه استانهای دفاعپرس_ «علیاصغر کمالی» پژوهشگر تاریخ اسلام؛ چهاردهم خرداد ۱۳۶۸ ناگهان خبری به گوش رسید. ای کاش آن خبر نمیرسید. خبری که دل از شنیدنش آتش گرفت، سیلاب اشک از دیدهگان روان گردید.
خبری که آتش غم را در دلهای عاشقان شعلهور ساخت، خبری که جگر از شنیدنش پارهپاره و روح و تاب شنیدنش را نداشت. خبری که اگر کوهها از شنیدنش به لرزه درمیآمدند و دریاها در طوفان فرو میرفتند و ستارگان از درخشش باز میایستادند و آسمان از شدت اندوه خون میگریست، عجب مدار.
خبر چه بود؟ ای کاش زمان از حرکت باز میایستاد تا ما شاهد چنین فاجعهای نبودیم. خداوند، پرهیزگار، گنجینه حکمت، پرچم سرافراز هدایت برای هر رهرو خداخواه، سرمشق هر پارسا، الگوی هر آزاده، رادمرد میدان جهاد و قیام، کعبه فضیلت و دانش، خورشید تابان تقوا و استقامت، سلاله پاک رسولالله خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و فرزند راستین علی مرتضی علیهالسلام و گل خوشبوی گلزار حضرت زهرا سلاماللهعلیها امام همیشه جاودان امّت، روح خدا، خمینی عزیز با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به سوی معشوق خود سفر کرد.
خداوندا این چه مصیبت سهمگینی بود که در آن زمان هر غمزده و هر ماتمزدهای غم و درد خویش را فراموش کرد و آن شب هجران که هرگز فجری به خود نخواهد دید چگونه گذشت؟
آری پیراستهمردی که همتا نداشت، ابر رحمتی که همواره پیروانش را از علم و معرفت سیراب میکرد، نور هدایتی که پرده سیاه گمراهی را از سیمای گیتی میدرید. شیرمردی که از دیدن قامت رسا و شنیدن سخنان غرّایش، لرزه بر اندام دیوان و ددان روزگار میافتد، بزرگمردی که مجد و عظمتش زبانزد خاص و عام، دوست و دشمن، خودی و بیگانه بود و مدح و منقبتش، چه در دوران حیات و چه پس از آن کرانههای آفاق را گسترده بود، شخصیت والایی که پس از چهارده معصوم سلاماللهعلیها نه دانشمندی به دانایی و علم او نائل آمد و نه نیکمردی به مرتبه او برسد و نه والامقامی به مقام و منزلتش دست یابد، هرچه درباره او بگویند و بگوییم کم گفتهایم و حقش را ادا نکردهایم.
او بنده شایسته خدا، پناه دین، یاور قرآن، فرزند رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم و نایب بر حق امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف و پارساترین پارسایان روی زمین بود، مگر میشود و هنوزم میشود در عزایش خون گریه نکرد و بر فقدانش نوحهسرایی ننمود و در ماتم فراقش گریبان چاک نکرد و در دوری سیمای دلربایش بر سر و سینه نزد، حال آنکه خود را پس از او یتیم میدیدیم، یتیمانی که بار غم بر چهرههایمان نشسته و سیل سرشک از دیدگان حیرتزدهمان روان گردیده بود.
او مصداق بارز آیه «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا» بود او انسان کاملی بود که همانند جدّش امیرالمؤمنین علیهالسلام صفاتی متضاد داشت، خضوع و کرنش در برابر حضرت ذوالجلال، صلابت و خشونت در برابر ظالمان و ستیزهجویان، شبها در محراب عبادت گریان و نالان و روزها در برابر جبّاران و ستمکاران، نیرومندترین پهلوان و با کافران شدید و با مؤمنان، رحیم و مهربان بود «الَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم» در برابر امامان معصوم سلاماللهعلیها شاگرد و در قبال فقیهان و دانشمندان، استادی والامقام، در مقابل جنایتکاران و ابرقدرتان، انعطافناپذیر و در کنار مظلومان و محرومان پدری شفیق و یاری صمیمی بود.
آری ای پیشوایی که به نفس گرم مسیحایت هزارانهزار مرده را زنده و خفته را بیدار نمودی و با استقامت ابراهیمیت از هرچه ضد خدا بود نترسیدی و راه خود را در میان فرسنگها، سنگلاخها طی کردی و به سرمنزل مقصود رسیدی و با نبرد موسائیت فرعون زمان را به خاک مذلت نشاندی و شیطان بزرگ را سراسیمه در گرداب وحشت افکندی و سراسر وجود طاغوتیان را غرق در اضطراب و سردرگمی ساختی و با اخلاق زیباییت، قلوب مسلمانان و مستضعفان گیتی را فتح کردی و یاد جدّت رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم را در دلها زنده کردی و با شجاعت و شهامت علیوارت تمام توطئهها و نقشههای خائنانه دشمنان اسلام را نقش بر آب کردی و لحظهای از پیکار با قاسطین و مارقین و ناکسین باز نایستادی و در برابر تندباد حوادث خم به ابرو نیاوردی و با صبر و بردباری محبتگونهات برای رضای خدا و خدمت به بندگان ستمدیده خدا، جامهای زهر از دست دوست و دشمن نوشیدی، راز دل سوختهات را هرگز فاش نکردی و با لبیک به ندای حق با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا به سوی جایگاه ابدی سفر کرد.
درود و سلام خداوند و پیامبران و فرشتگان و امامان بر روح و روان پاکت باد. یاد و نامت در دل و قلب ما، تداوم راهت سیر زندگی ما و فرامین جاودانت همواره نصبالعین ما بوده و خواهد بود.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است