به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، خبرآنلاین گفتوگویی با عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه از نظر میگذرد.
بحث درباره کاندیداتوری قبل از بحث درباره گفتمان، راهزنی است
– هنوز هیچ تصمیمی برای کاندیداتوری نگرفته ام، اصلی ترین بحث من این است که باید یک گفتمانی مطرح شود، من با این روش فعلی خیلی موافق نیستم، چرا که اسم افراد را می آورند ولی، معلوم نیست که این افرادی که میخواهند بیایند چه کار میخواهند بکنند.
– اول باید بگوییم چه گفتمانی برای خارج کردن ایران از این تنگنای سیاسی، اقتصادی و بین المللی داریم، بعد ببینیم چه کسی میتواند این گفتمان را اجرا کند. قبل از بحث در مورد گفتمان، بحث کاندیداتوری به نظر من یک نوع راهزنی است.
جریانات سیاسی بهجای مطرحکردن گفتمان افراد را مطرح میکنند
– جریانات سیاسی برای این هستند که در یک چنین موقعیتهای بحرانی یک راهکار خروج از بحران را به مردم ارائه دهند.
– متاسفانه مدتی است جریانات سیاسی کمتر حرف سیاسی می زند و به جای اینکه بگویند چه نگاه و برنامهای برای خروج کشور از این تنگنا دارند، بیشتر افرد را مطرح می کنند.
گفتوگوی تمدنها برای ایران اقتدار آفرید!
– آقای خاتمی گفتوگوی تمدنها را مطرح کرد و این در ظاهر یک شعار بود ولی یک موقعیتی برای ایران در سطح جهان ایجاد میکرد، سازمان ملل پذیرفت یک جریان جهانی مفهوم گفتگو را در سطح جهان بپذیرد.
– این یک اقتدار بود و در سال ۸۴ تمام اینها را کنار گذاشتند و یک منطق دیگری گذاشتند که ما خیلی مقتدر هستیم چون میتوانیم اسلحه بسازیم، قبلش هم ما اسلحه میساختیم یعنی همواه برای دفاع از کشور اسلحه تولید میکردیم مگر میشود کشور را بدون دفاع گذاشت؟
ناطق با خاتمی رقابت داشت اما الان برای یکدیگر پپسی باز میکنند!
– آدمها در طول حیات سیاسی شان تغییر میکنند اینطور نیست که شما بگویید اینها همچنان در یک جایی میایستند.
– درست است، آقای ناطقی که با آقای خاتمی آن رقابت را داشت الان برای یکدیگر پپسی باز میکنند یعنی آدمها در طول حیات سیاسیشان تغییر میکنند.
اصلاحات تضعیف شد چون از گفتمان به شخصیت رسید
– در مورد اینکه چرا موقعیت اصلاحات به تدریج در جامعه تضعیف شد باید بگویم در سال ۷۶ اصلاحات برای خودش یک گفتمان آورد و از سال ۸۴ به بعد شخصیت آورد و دیگر نگفت چه گفتمانی دارد.
– درست است آقای میرحسین شخصیت تاریخی داشت ولی نهایتا ما از سال ۸۴ به بعد گفتمان روشنی که بگوییم میخواهیم چه کار کنیم را نداریم.
– ما الان یک مرحله قبل از انتخابات داریم و یک مرحله روز اخذ رای داریم. تا روز اخذ رای بحث شما باید این باشد که بتوانید در اصلاح گفتمان عمل کنید، ولی بعدش که ثبت نامها تمام شد باید انتخابات را روی گزینههای موجود ببرید و آن وقت دیگر بین گزینهها یکی را انتخاب میکنید ولی تا قبل از آن باید حرف آزاد بزنید و در اصلاح و شکلگیری یک گفتمان مؤثر کمک کنید.
روحانی باید به مردم میگفت نمیتوانم این تعهداتی که کردم را انجام دهم
– دولت آقای روحانی به شدت مقصر است که به تعهدات خودش عمل نکرد و وقتی دید که نمیتواند قراردادش را با مردم ایفا کند، باید به مردم میگفت.
– ببینید مثلا قرار است من این ساختمان را برای شما بسازم؛ یا می توانم بسازم یا نمی توانم. اگر میتوانم که میسازم و آن را تحویل شما میدهم اما اگر نمیتوانم باید به شما بگویم که نمیتوانم بسازم، ولی اگر نمیتوانم اینکار را کنم اما به شما میگویم که میتوانم در حق شما جفا کردم.
– ایشان باید به مردم میگفت من نمیتوانم این تعهداتی که کردم را انجام دهم. وقتی ایشان نمیتوانست به تعهد اجتماعیش عمل کند باید به مردم میگفت که ایهاالناس من نمیتوانم به تعهد اجتماعی عمل کنم بلکه شخص جدید بیاید که بتواند به تعهدات جدیدش عمل کند.
دولت باید انتخابات زودرس برگزار میکرد
– این همه دولت در دنیا هستند که نمیتوانند به تعهداتشان عمل کنند، چکار می کنند؟ انتخابات زودرس انجام می دهند.
– وقتی میگوییم دموکراسی، باید به قاعده دموکراسی وفادار باشیم و دموکراسی یعنی من به عنوان کسی که نامزد میشوم آماده بستن یک قرارداد اجتماعی با یک ملت هستم.
– این یعنی دارم قرارداد می بندم که اگر من رئیس جمهور شما شدم اینکارها را میکنم و بعد که رئیس جمهور شدم یا در سیاست عملی میتوانم اینکارها را کنم یا نمیتوانم. اگر توانستم که چه بهتر و اگر نتوانستم و دیدم به هر دلیلی امکان انجام کار نیست باید به مردم راستش را بگویم و بگویم که از عهده من خارج است و کس دیگری را انتخاب کنید که اینکار را انجام دهد. دموکراسی یعنی همین!
انتهای پیام/
منبع خبر