آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!



تصریح اصلاح طلبان میانه‌رو مبنی بر تفاوت انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری نشان از آن دارد که برخی احزاب به دنبال دچار شدن به سرنوشت گروهک نهضت آزادی نیستند!

سرویس سیاست مشرق- شکاف میان دو طیف اصلاح‌طلبان مشارکت‌جو و اصلاح‌طلبان ساختاری که در انتخابات مجلس شورای اسلامی رخ‌نمایی کرده بود در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست نه‌تنها رفع شده که تعمیق نیز یافته است.

پس‌ازآنکه ۱۵۱ تن از چهره‌های مختلف جریان اصلاحات در بیانیه‌ای از ضرورت تقویتِ اصلاح‌گریِ میانه و ممکن سازی توافق‌های مساله‌محور و راهگشا برای ایران در انتخابات زودرس ۱۴۰۳ دفاع کردند، طیف رادیکال جبهه اصلاحات کوشیدند تا ضمن انتقاد از این بیانیه به هژمون سازی هرچه بیشتر دیدگاه اصلاح‌طلبان ساختاری و رادیکال و مشروط کردن حضور در انتخابات بپردازند.

در همین رابطه سعید حجاریان در یک توییت از بیانیه «راه گشایی کنیم» که برخی از فعالان سیاسی و اجتماعی آن را امضا و منتشر کرده بودند، تلویحاً انتقاد کرد و دستاورد سیاست ورزی را تحزب دانست و نه حزب زدایی. وی در این زمینه نوشت که نقد شکلی و محتوایی بیانیهٔ راه‌گشایان (روزنه گشایان پیشین) را به بعد از انتخابات موکول می‌کنم اما امیدوارم صاحبان امضاء پس از اتمام انتخابات در سیاست باقی بمانند و به سمت تشکیل حزب بروند، دستاورد سیاست ورزی تحزب است نه حزب زدایی که رادیکال‌ها به دنبال آن هستند.

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!

اصلاح‌طلبان میانه‌رو: خاتمی دیگر تعادل‌بخش جریان اصلاحات نیست!

از دیگر سو اما محمد قوچانی، عضو حزب کارگزاران و سردبیر مجله آگاهی نو و از امضاء کنندگان بیانیه راهگشایان در یک استوری به‌نقد حجاریان پاسخ داد. او نوشت:️ «روزنه» گشایی یا «راه» گشایی جنبش ملی و مدنی برای اصلاح اصلاحات بر مبنای بازگشت آن به اصل و ارتقای آن بر اساس مفاهیم جدید و نسل جدید و مخاطرات تازه «برای ایران» است؛ حرکتی ائتلافی برای بازآرایی جبهه و رهایی از هژمونی حزبی و نه افزایش تعداد احزاب. ️حرکتی «گفتمانی و راهبردی» نه حزبی. آن را به «یک حزب» تقلیل ندهیم.

حمیدرضا جلائی پور نیز از امضاء کنندگان بیانیه راهگشایان نیز در مطلبی ضمن بیان تلویحی عمل‌گرایانه نبودن ایده مشارکت مشروط نوشت: ارائهٔ تحلیل و پیشنهاد به نهادها و احزاب و رهبران و مصلحان سیاسی حزب زدایی نیست، بلکه اقتضای گفتگو و آزادی تحلیل و بیان و تقویت و بالندگی جریان‌ها است، چه از سوی امضاکنندگان بیانیه‌های تحلیلی انجام شود و چه از سوی بزرگانی همچون حجاریان. در ضرورت تقویت احزاب تردیدی نیست، اما این‌که کدام راهبرد پیشنهادی در مسیر آرمان‌ها پا در زمین واقعیت دارد و عملاً به تقویت تحزب و گشایش و اصلاحات می‌انجامد و کدام راهبرد از ظرفیت احزاب برای راهگشایی و گشایشگری عملی می‌کاهد محل گفتگو است.

این اما همه ماجرا نیست. پس از اعلام نامزدهای نهایی جبهه اصلاحات برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نیز برخی از اصلاح‌طلبان منتقد جبهه اصلاحات و طیف رادیکال این جریان در مطالبی ضمن تأکید بر اینکه ایده حضور با کاندیدای اختصاصی در انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان توفیقی نخواهد داشت تصریح کردند که خاتمی دیگر به آن معنا نقطه تعادل در جبهه اصلاحات نیست.

در این رابطه مهدی شیرزاد طی یادداشتی بابیان اینکه از انتخابات مجلس یازدهم، توزیع نرمال در جریان اصلاحات به‌هم‌خورده و نیروهای سیاسی موجود در آن، در طیفی از منافع نیستند بلکه بعضاً منافعی متضاد با یکدیگر یافته‌اند که نتیجه آن، تعارض و خنثی کردن پروژه‌های یکدیگر است، تأکید می‌کند بخش بزرگی از این تعارض، متأثر از شکاف نسلی است.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه بابیان اینکه قرابت فکری بخش مهمی از اعضای جبهه اصلاحات، به‌خصوص در هیئت‌رئیسه این جبهه با دیدگاه‌های تاج‌زاده غیرقابل کتمان است، تصریح می‌کند، کنار گذاشتن بهزاد نبوی از ریاست این جبهه و بی‌توجهی به مواضع احزاب مهمی چون کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی، توزیع نرمال نیروهای سیاسی در جریان اصلاحات را بسیار آشفته کرده است به‌گونه‌ای که به نظر نمی‌رسد موضع خاتمی همچون گذشته نقطه تعادل این جریان باشد. چنین شرایطی به مرجعیت سیاسی جبهه اصلاحات بسیار آسیب‌زده است.

به باور شیرزاد، مهم‌ترین نشانه این آسیب، این است که اکثر کاندیداهای مطرح اصلاح‌طلب یا نزدیک به این جریان، دست‌کم در زمان ثبت‌نام، چندان ضرورتی به رایزنی و هماهنگی با اعضای متنفذ این جبهه ندیده‌اند یا نمی‌بینند و در این مرحله نیز، برخی از ایشان تشریفات و شروط مطرح در راهبردهای اخیر این جبهه در خصوص انتخابات ریاست جمهوری را نپذیرفتند و تمایلی به بودن در لیست کاندیداهای اختصاصی نداشتند.

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!

وی در ادامه می‌نویسد:

پیش از انتخابات ۱۴۰۰ که توزیع نرمال نیروهای سیاسی در جریان اصلاحات، دست‌کم در ظاهر امر، برقرار بود و خاتمی در نقطه تعادل ایستاده بود، پتانسیل راهبرد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، مشروط به تأیید صلاحیت کاندیدای اختصاصی وجود داشت. چه این‌که بسیار بیش از امروز قدرت و توان مدیریت فضا جهت رسیدن به یک کاندیدای اختصاصی وجود داشت؛ اما امروز، در مختصات کنونی نیروهای حاضر در جریان اصلاحات و در شرایطی که برای حاکمیت، برگزاری انتخاباتی در غیبت «چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب» عادی شده است، بعید به نظر می‌رسد راهبرد شرکت در انتخابات، مشروط به حضور کاندیدای اختصاصی، زمینه تحقق یابد.

شیرزاد در ادامه بابیان اینکه فرق مهم این انتخابات با انتخابات مجلس در این است که احتمالاً تحلیل، ارزیابی و منافع برخی احزاب اصلاح‌طلب ایجاب نمی‌کند که در جایگاه نهضت آزادی قرار گیرند، خطاب به حاکمیت تصریح می‌کند که این‌یک خطا است اگر تصور شود، هر کس که به‌عنوان کاندیدای اختصاصی جبهه اصلاحات مطرح شود، بنا دارد یا آمده است که برنامه‌ها و مواضع تاج‌زاده را دنبال کند.

آشکار شدن شکاف‌های عمیق راهبردی – تشکیلاتی در جبهه اصلاحات/ زمزمه‌های فیلتراسیون قریب‌الوقوع در میان اصلاح‌طلبان! / روزنه‌گشایان: نمی‌خواهیم گروهکی شویم!

قرابت با دیدگاه‌های تاج‌زاده بلای جان جبهه اصلاحات

بررسی این مطالب بیانگر آن است که جبهه اصلاحات همچنان از شکاف میان طیف رادیکال و میانه خود رنج‌برده و از سوی دیگر شخص خاتمی و جبهه اصلاحات همچنان متأثر از اصلاح‌طلبان ساختاری و تحول‌خواه بود که این مساله حتی انتقادات درونی به خاتمی را نیز افزایش داده است.

طیف اصلاح طلبان ساختاری که به دنبال ایده مشارکت مشروط هست با این انتقاد از سوی اصلاح‌طلبان میانه‌رو مواجه است که در صورت رد صلاحیت کاندیدای اصلاح‌طلب نباید صحنه را ترک کرده و می‌بایست با کنشگری مبتنی بر واقع‌گرایی ائتلاف مساله محور را دنبال نمایند. این در شرایطی است که اصلاح‌طلبان رادیکال ضمن مخالفت با این روند حتی اصلاح‌طلبان میانه‌رو را تهدید به فیلتراسیون در صورت ادامه و پافشاری بر ایده‌های خود می‌نمایند.

اصلاح طلبان میانه‌رو اما با انتقاد از متأثر بودن خاتمی از هسته رادیکال جریان اصلاحات تصریح دارند که وی همچون سابق دیگر نقش تعادل ساز در جبهه اصلاحات را نداشته و در شرایط کنونی دیگر نیروهای سیاسی در جریان اصلاحات در راستای خنثی‌سازی یکدیگر عمل می‌کنند

تصریح اصلاح طلبان میانه‌رو مبنی بر تفاوت انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری و بیان اینکه برخی احزاب به دنبال دچار شدن به سرنوشت گروهک نهضت آزادی نیستند، نشان می‌دهد که جبهه اصلاحات درگیر شکاف‌های جدی در حوزه راهبردی و تشکیلاتی است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید