رشد همکاری نظامی- امنیتی میان رژیم صهیونیستی و امارات به تولید مشترک شناور بدون سرنشین یا پهپادهای مبتنی بر هوش مصنوعی خلاصه نمیشود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، عادیسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی، نقطه آغاز آشکارسازی روابط نظامی- امنیتی دو طرف در بحران یمن بود. «جلوگیری از تثبیت قدرت انصارالله»، «همکاری با شورای انتقالی جنوب»، «تسلّط بر شاهراه اقتصادی اقیانوس هند- دریای سرخ»، «ایجاد پایگاه در سواحل جنوبی یمن» و «حضور نظامی- اطلاعاتی در جزیره راهبردی سقطری» از جمله منافع مشترک ابوظبی- تلآویو در پرونده یمن است.
مجموع این اهداف سبب شده است تا در برخی موضوعات، امارات حتی با متحد قدیمی خود یعنی پادشاهی سعودی نیز وارد مرحله «تنش» شده و به صورت غیررسمی درگیریهای محدود و کنترل شده را تجربه کند. حال آخرین خبرها حاکی از آن است که ابوظبی پس از عادیسازی روابط میان ایران- سعودی، با برقراری ارتباط مستقیم با صنعاء به دنبال پایان جنگ و خروج کامل از یمن است. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به بررسی علل و چرایی اتحاد استراتژیک امارات- رژیم صهیونیستی در جنوب یمن بپردازیم.
مقابله با دشمن مشترک
شاید حمله ترکیبی (موشک بالستیک و پهپادهای تهاجمی) به ابوظبی و دبی، همزمان با سفر اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی، بهترین واقعه برای توصیف تقابل مقاومت یمن با امارات- رژیم صهیونیستی باشد. پس از این سفر بود که مقامات صهیونیستی برخی سامانههای پدافندی را در اختیار سیستم دفاعی امارات قرار دادند تا در کنار تأسیسات حیاتی همچون فرودگاهها یا مراکز حیاتی این شیخ نشین مستقر کنند. به عبارت دیگر صهیونیستها با سو استفاده از اختلافات دو کشور مسلمان به دنبال استقرار سیستمهای پدافندی خود در نزدیکی مرزهای ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس بودند.
در چنین شرایطی صهیونیستها برای جلوگیری از تکرار حملات انصارالله در مناطق جنوبی فلسطین اشغالی؛ بهویژه بندر ایلات، پتانسیلهای اطّلاعاتی و نظامی خود در دریای سرخ و خلیج عدن را در اختیار امارات و متّحدان این کشور در جنوب یمن قرا دادند. شاید مهمترین جلوه همکاری دو طرف در پرونده یمن، حضور در مجمع الجزایر استراتژیک سقطری و ایجاد پایگاه نظامی، تأسیسات مخابراتی، مناطق مسکونی- درمانی، اسکله و … باشد. چنین پایگاهی به صهیونیستها اجازه خواهد داد تا علاوه بر تثبیت جایگاه امنیتی این رژیم در شمال اقیانوس هند، فرصت لازم برای رصد فعالیتهای خطوط کشتیرانی ایران در خلیج عدن و دریای سرخ را پیدا کنند.
تکمیل کریدور آبی خلیجفارس- ایلات
پس از عادیسازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی، دو طرف با هدف گسترش روابط اقتصادی- تجاری و افزایش وزن ژئوپلیتیکی در آستانه رقابت قدرتهای بزرگ، پروژههای ایجاد خطوط کریدور زمینی- دریایی را در دستور کار خود قرار دادند. پیش از این صحبت از ایجاد خط ریلی برای اتصال امارات به بندر حیفا و دریای مدیترانه مطرح شده بود.
حال به نظر میرسد صهیونیستها و متّحدان اماراتیشان قصد دارند تا با حمایت از شورای انتقالی جنوب، موقعیّت خود را در بنادر راهبردی یمن در آستانه خلیج عدن تثبیت کرده و حلقه وصل کریدور آبی خلیج فارس- ایلات را ایجاد کنند. این خط آبی به امارات و سایر کشورهای عربی کمک خواهد کرد تا با رساندن منابع انرژی خود به جنوب فلسطین اشغالی، از طریق خط لوله ایلات- اشکلون به دریای مدیترانه و بازارهای اروپایی دسترسی پیدا کنند. با این حال «خط قرمز» جمهوری اسلامی ایران در خصوص حضور صهیونیستها در جنوب یمن و تشدید مخالفتهای سعودی با قدرتگیری شورای انتقالی جنوب و بسط نفوذ امارات در منطقه ایندوپاسفیک مانعی جدید بر سر تکمیل حلقههای این زنجیره کریدوری محسوب میشود.
تداوم پروژه تطبیع
در دستگاه سیاست خارجی رژیم صهیونیستی پس از پرونده «مقابله با محور مقاومت»، پیشبرد پروژه «صلح آبراهام» در جهان عرب از اهمیّت بسیار راهبردی برخوردار است. هدفی که پس از عادیسازی روابط میان رژیم و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، وارد مرحله جدیدی شده است.
امارات عربی متحده به عنوان یکی از قدرتهای تأثیرگذار در بلوک محافظهکار سنی و جهان عرب، توان دیپلماتیک خود را در اختیار تلآویو قرار داده تا از این طریق کشورهای بیشتری سوار قطار عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی شوند.
با توجه به موضعگیری متّحدان یمنی امارات به نظر میرسد شورای انتقالی جنوب یکی از کاندیداهای عادیسازی روابط با اسرائیل است. هانی بن بریک، معاون شورای انتقالی جنوب با یادآوری برخی روابط غیر رسمی میان تلآویو- دوحه و دیدارهای بنیامین نتانیاهو از عمان، در توئیتی نوشت که اعراب و اسرائیل در مورد راهکار دو-دولتی و عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم اسرائیل توافق دارند.
عیدروس الزبیدی رئیس شورای انتقالی جنوب نیز در مصاحبه با «روسیا الیوم» در خصوص مسئله عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی گفت «زمانی که ما کشور و پایتختی متعلق به جنوب یمن داشته باشیم، مسئله عادی سازی روابط با اسرائیل قابل طرح است.» البته وی در ادامه مصاحبه هرگونه رابطه رسمی با اسرائیل را منکر شد اما با توجه به اخبار منتشر شده از سوی رسانههای اسرائیلی در خصوص دیدار مقامات صهیونیست با افراد وابسته به این جریان سیاسی به نظر میرسد شورای انتقالی جنوب «متحد پنهان» تلآویو در منقطه خلیج عدن باشد؛ این اتّحاد نانوشته این امکان را برای اسرائیلیها فراهم خواهد کرد تا وارد بحران یمن شده و به مقابله مستقیم با مقاومت انصارالله بپردازند.
البته با آب شدن یخ روابط میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و توافق طرفین منازعه بر سر پایان جنگ ممکن است اماراتیها در مواضع قبلی خود تجدید نظر کرده و همکاری با دولت نجات ملی یمن (مستقر در صنعا) را بر همکاری با شورای انتقالی جنوب ترجیح دهند.
به گفته عبدالعزیز البکیر، وزیر مشاور دولت نجات ملی یمن، امارات تیم مذاکره کننده خود را برای مذاکرات مستقیم با صنعا جهت برقراری صلح آماده میکند. وی در ادامه افزود: «جنگ به رهبری سعودی علیه یمن به پایان رسیده است و درباره موضوعات انسانی و تحویل حقوق توافق به عمل آمده است و به زودی تمدید آتش بس اعلام خواهد شد.»
بهره سخن
رشد همکاری نظامی- امنیتی میان رژیم صهیونیستی و امارات تنها به تولید مشترک شناور بدون سرنشین یا پهپادهای مبتنی بر هوش مصنوعی خلاصه نمیشود، بلکه دو طرف همکاری در پروندههای منطقهای همچون بحران سوریه، جنگ یمن و پیشبرد عادیسازی روابط با کشورهای عربی را نیز در دستور کار خود قرار دادند.
ابوظبی- تلآویو برای پیشبرد اهداف خود در یمن، حمایت از شورای انتقالی جنوب، حضور در بنادر جنوبی و مناطق راهبردی مشرف به تنگه باب المندب را دنبال میکنند. در این میان متغییرهایی همچون عادیسازی روابط تهران- ریاض، تضاد منافع با سعودی، خط قرمز ایران درخصوص حضور صهیونیستها در یمن و احساسات ضداسرائیلی اکثریت مردم این کشور از جمله متغییرهای تأثیرگذاری هستند که میتوانند تأثیری منفی بر روی اهداف و پروژههای امارات- اسرائیل در پرونده یمن بگذارند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است