آیا روایت نَهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری کامل نقل شده است؟

آیا روایت نَهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری کامل نقل شده است؟


گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ احد شیرزاد: پس از بیانات شب گذشته رهبر معظّم انقلاب در ارتباط تصویری با دانشجویان، برخی تصور کردند بخشی از این بیانات، ابهاماتی را ایجاد کرده است.

ماجرای ابهام چیست؟

ماجرا از این قرار است که رهبر انقلاب شب گذشته فرمودند: «در دوره‌های گذشته کسانی که می‌خواستند نامزد بشوند، از من می‌پرسیدند که شما مثلاً موافقید؟ من می‌گفتم «من نه موافقم، نه مخالف»، یعنی نظر ندارم. امسال گفتم من همین را هم نمی‌گویم. اگر کسی پرسید که شما موافقید، همین هم که «من نه موافقم، نه مخالفم» را هم من نخواهم گفت».

سخنان رهبر انقلاب در حالی مطرح می‌شود که همین یکماه قبل خبر «نهی سیّد حسن خمینی برای حضور در انتخابات از سوی رهبر انقلاب»، تیتر نخست رسانه‌های کشور بود.

 

 

اما به راستی این سخن رهبر انقلاب، ایجاد کننده ابهام بود یا بالعکس، برطرف‌کننده ابهام بود؟ باید گفت که اتفاقاً با نگاهی دقیق‌تر به ماجرا، خواهیم دید که سخن رهبر انقلاب کارکرد ابهام‌زدایی داشته است.

در واقع باید گفت رهبر انقلاب بر اساس همین حساسیتی که در جمع دانشجویان از آن سخن گفتند (عدم توصیه به ورود یا عدم ورود کاندیدایی خاص)، نسبت به سیّدحسن خمینی نیز همین مشی را اتخاذ کرده‌اند و بدیهی است که وقتی فرزند یادگار امام برای حضور در انتخابات از رهبر انقلاب اذن خواسته‌اند، پاسخ رهبر انقلاب یک جمله بیش نبوده است: «نظری نمی‌دهم».

با این حال، تکلیف روایتی که سیّدحسن خمینی از نهی رهبر انقلاب مطرح کرده و تبدیل به روایت قالب رسانه‌ها شد، چه می‌شود؟

در پاسخ باید این سؤال را پرسید که آیا آنچه سیّدحسن خمینی و برادر وی نقل کرده‌اند، عیناً با همان کیفیتی بوده که رخ داده است یا صرفاً بخشی از روایت ملاقات با رهبر انقلاب بوده است؟

منطق حاکم بر سخنان شب گذشته رهبر انقلاب بیانگر این است که روایت نقل شده از ملاقات سیّدحسن خمینی با رهبر انقلاب،‌ نمی‌تواند روایت کاملی باشد،‌ بلکه هدفمند منتشر شده است. پیگیری خبرنگار فارس نیز تأییدکننده همین موضوع است.

ماجرا از این قرار است که سیّدحسن خمینی در ملاقات با رهبر انقلاب از ایشان می‌خواهد تا درباره ورودش به انتخابات نظر دهند. رهبر انقلاب طبق همان مشی خود، اظهارنظری نمی‌کنند. اصرار سیّدحسن خمینی ادامه پیدا می‌کند و خطاب به رهبر انقلاب می‌گوید: «فرض کنید که فرزند شما چنین درخواستی از شما داشته‌اند، پاسخ شما به او چیست؟». استنکاف رهبر انقلاب ادامه می‌یابد تا اینکه در نهایت پس از اصرارهای متوالی سیّدحسن خمینی، ایشان می‌گویند که اگر فرزند من چنین درخواستی داشته باشد، می‌گویم به صلاح او نیست در انتخابات شرکت کند.

حال، اولین روایتی که بعد از ملاقات سیّد حسن خمینی و رهبر انقلاب توسط سیّد یاسر خمینی در رسانه‌ها منتشر شد را مرور کنیم: «حسن آقا امروز مطابق دیدارهای نوبه خود با رهبری به دیدن ایشان رفتند که طی این ملاقات، رهبر انقلاب کاندیداتوری ایشان در انتخابات را به صلاح ندانستند و با بیان اینکه حاج حسن آقا را مانند فرزند خود می‌دانند، از ایشان خواستند که در شرایط فعلی به این عرصه ورود نکنند».

 

 

آنچه از این روایت برداشت می‌شود این است که  رهبر انقلاب بنابه مصالحی، از سیّدحسن خمینی خواسته‌اند تا در انتخابات حضور پیدا نکند، حال اینکه در واقع، واکنش رهبر انقلاب به درخواست سیّدحسن خمینی همان واکنشی بوده که ایشان نسبت به سایر نامزدها داشته‌اند.

اکنون باید به این سؤال پاسخ داد که علّت اصرار سیّدحسن خمینی در گرفتن نظر رهبر انقلاب درباره کاندیداتوری خود در انتخابات چه بوده است؟

برای پاسخ به این سؤال باید اتفاقات پس از اعلام خبر نهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری را مرور کرد. اتفاقاتی که از سناریویی از پیش طراحی شده پرده برمی‌دارد. سناریویی که با سخنان شب گذشته رهبر انقلاب، بهتر فهم می‌شود.

 

وقتی پروژه القاء حذف سیّدحسن خمینی کلید می‌خورد

بعد از انتشار خبر نهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری، هفته‌نامه اصلاح‌طلب صدا، خط مظلوم‌نمایی و القاء حذف سیّدحسن خمینی را کلید می‌زند و با قرار دادن تصویر بزرگ آیت‌الله رئیسی و حجّت‌الاسلام سیّد حسن خمینی در مقابل هم در روی جلد خود، از تیتر «دوئل بی دوئل» استفاده می‌کند و می‌نویسد: «با خروج سیدحسن خمینی از دایره نامزدهای احتمالی ریاست‌جمهوری، چشم‌انداز یک دوقطبی جدّی در انتخابات ۱۴۰۰ از بین رفت. آیا میدان برای سیّد ابراهیم رئیسی خالی خواهد شد یا ورود او هم منتفی می‌شود؟».

 

 

این خط، توسط سایر رسانه‌های این جریان هم پی گرفته شد.

روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار هم وارد می‌شود و در سرمقاله‌ای به قلم محمّدعلی وکیلی، نماینده سابق لیست امید و مدیرمسئول این روزنامه می‌نویسد: «با تعیین تکلیف و منتفی شدن حضور سیدحسن خمینی، تقریباً دست اصلاح‌طلبان دیگر خالی شده و سوسوی امید اصلاح‌طلبان از بین رفته است. حسن خمینی ته مانده کیسه اعتبار اصلاح‌طلبان بود و با غیبت او، تقریباً می‌شود حدس زد که هیچ اصلاح‌طلب جدی در این انتخابات نداریم. با این شرایط، اگر سید ابراهیم رئیسی ورود کند، که بسیار محتمل است، تکلیف اصولگرایان روشن می‌شود و تمام ظرفیت این جریان به میدان می‌آید. باتوجه به ظرفیت رئیسی، او هم شانس تقریباً قطعی رأی خواهد داشت و هم توان بالا بردن مشارکت را دارد. به همین دلیل به رغم تقلاهای بی‌اثر، شاید اصلاح‌طلبان در این انتخابات بروند هواخوری و موضوعیت خاصی در این انتخابات پیدا نکنند». 

 

 

سیّدحسن خمینی نیز در این موضوع، بی‌سهم نماند و این خط،‌ از سوی او نیز پیگیری شد. وی در دیدار اعضای حزب اعتماد ملّی بعد از گفتن این جمله که «حکومتِ یک‌دست افراطی را خطرناک می‌دانم»، می‌گوید: «تلقی من هم این بود که شاید بتوانیم کاری کنیم که این امر در مورد شخص بنده دیگر امکانش فراهم نیست». اینجا نیز علی‌رغم اینکه رهبر انقلاب ابتدائاً نظری درباره کاندیداتوری وی نداده بودند و سیّدحسن خمینی، خود اصرار به اظهار نظر رهبر انقلاب داشته است، القا می‌شود که مانعی سر راه کاندیداتوری وی گذاشته شده است!

 

 

در همین دیدار است که الیاس حضرتی، دبیرکل حزب اعتماد ملّی با بیان اینکه «نسل جوان دنبال پرچمی می گردند که حول آن کار کنند»، از سیّدحسن خمینی می‌خواهد تا پرچمداری کند و می‌گوید: «شما خواسته یا ناخواسته به وسط میدان آمده اید. قصد انتخابات کرده بودید و شخصیت بزرگی به حضرتعالی گفته اند که مصلحت نیست و شما هم خیلی درست و منطقی آن را پذیرفتید».

 

بهره‌برداری‌ها از عدم کاندیداتوری سیّدحسن خمینی ادامه دارد

بهره‌‌‌‌برداری از عدم ورود سیّدحسن خمینی به انتخابات همچنان ادامه دارد و در تازه‌ترین اقدام، روزنامه اعتماد در شماره امروز (چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت) با اشاره به منصرف شدن ظریف از کاندیداتوری، تیتر صفحه نخست خود را به «ظریف بعد از حسن خمینی» اختصاص می‌دهد و می‌نویسد: «اصلاح‌طلبان یک کاندیدای شاخص دیگر را در نخستین روز نام‌نویسی از دست دادند».

 

 

پروژه کاندیداسازی و مظلوم‌نمایی

استراتژی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ لایه‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها، کاندیداسازی و سپس مظلوم‌نمایی نسبت به آن چیزی است که حذف آن‌ها از صحنه رقابت‌ها می‌نامند! کاندیداهایی که اساساً شرایط و شانس حضور در میدان نهایی رقابت را نداشته‌اند، چه اینکه سیّدحسن خمینی بدون داشتن هیچ سابقه مدیریتی کلان، شانسی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان نداشت و بر اساس مصوبه اخیر شورای نگهبان، حتی امکان ثبت‌نام در انتخابات را نیز نداشت.

در هر صورت باید دید آیا سیّدحسن خمینی، روایت ناقص خود از ملاقاتش با رهبر انقلاب را اصلاح خواهد کرد یا اصلاح‌طلبان به بهره‌برداری خود از موضوع عدم کاندیداتوری وی ادامه خواهند داد؟

انتهای پیام/





منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید