معمولا مرسوم است که بعد از دستگیری جنایتکاران جریان رسانهای؛ خصوصا رسانههای خارجی بهسمت تطهیر اقدامات و جنایات آنها میرود و بخشی از جامعه هم با آنها همراه میشود!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
******
روزنامههای امروز دوشنبه، یکم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازتاب واکنش ایران به مساله حقابه هیرمند، برنامه حمایت از مستأجران با آغاز جابجاییها، ریشهیابی حادثه تروریستی سراوان وشهادت مرزبانان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برگزاری یک مناظره تلویزیونی با محتوای اقتصادی مورد توجه برخی روزنامهها قرار گرفته است، در این گفتگوی رو در رو یک فعال سیاسی از لندن با یک اقتصاددان لیبرال در تهران مناظره کرد.
روزنامه هممیهن که به واسطه صاحب امتیاز و اسپانسر مالی خود گرایشات لیبرالی پیدا کرده درباره این مناظره نوشته است:
«موشکهای نقطهزن و پهپادهای ما برد اقتصاد دستوری را نشان داد.» این جمله علی علیزاده، فعال فضای مجازی یا به تعبیری پژوهشگر سیاسی در مناظره با موسی غنینژاد، اقتصاددان همه چیز را آشکار کرد. اقتصاد دستوری در چند دهه گذشته همه صنایع و تولید کشور را با چالشهای زیادی مواجه کرده و بزرگترین حاصلش خارج شدن اقتصاد از دست مردم است. حالا طبق گفته موسی غنینژاد، ما دیگر بخش خصوصی نداریم، بلکه بخش خصولتی داریم. خروج اقتصاد از دست مردم تبعات زیادی برای جامعه دارد و نهاییترین تبعات این اتفاق را میتوان در وضعیت اقتصادی این روزهای ایران مشاهده کرد.
در ادامه این گزارش آمده است:
اما در مقابل نام لیبرالیسم را آنقدر برای توصیف پلشتیها بهکار گرفتهاند که حتی به زبان آوردنش هم گویی جرم است. منظور از این واژه اما همان حاکمیت قانون است. این واژه یعنی دیگر دولت نباید در اقتصاد دخالت کرده و قیمت دستوری تنظیم کند. یا به تعبیر موسی غنینژاد این واژه یعنی، «آزادی و سرریز آن در زندگی هر فرد به معنای ثروت و رفاه بیشتر.» مناظره ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه شروع شد و تا پاسی از شب ادامه داشت. یک طرف دقیق و منطقی اما دیگری در سطح سیر میکرد. بحثهای یک طرف منسجم بود، اما طرف دیگر پراکندهگویی میکرد و هر لحظه از یک شاخه به شاخه دیگر میپرید. یک طرف آکادمیک بحث میکرد و دیگری در مقام دفاع از ایدئولوژی خود در مناظره حاضر بود. یک طرف دلسوزانه و در مقام معلمی گفتوگو میکرد، اما دیگری انگ میزد و پرخاش میکرد. در نهایت یک طرف قصد روشن کردن دیدگاههای اقتصادی را داشت و قصد دیگری غالب کردن عقیده خود بهجای مباحث اقتصادی بود. اگرچه مباحث مطرحشده در این مناظره قابل تأمل بود، اما حاشیههای این مناظره به تأملات بیشتری نیاز دارد.
روزنامه فرهیختگان اما روایتی دیگر از این مناظره ارائه داده و مینویسد:
غنینژاد خودش پیشنهاد این مناظره با علیزاده را داد چون چنانکه میگفت او را موفقترین فرد رسانهای در سالهای اخیر میدانست و علیزاده هم در طول مناظره، غنینژاد را تا حدی بالا برد و موثر دانست که خود مخاطبش زیر بار نمیرفت و تاثیرگذاریاش را کمتر میدانست. سوای اینکه هر کدام از طرفین ماجرا در این مباحثه مناظره چه گفتند، آنچه این گفتوگو را نسبت به چند مورد دیگری که در این چند وقت برگزار شد متمایز میکرد، ورود به سطح بالاتر بحث، آنهم بین دو نفر کارشناس بود؛ نه دو کارگزار و مسئول حکومتی و نه چهرههای زرد و کمسواد و پرسر و صدا یا شخصیتهای بهپایانرسیده و تمامشده.
اکثریت جبهه اصلاحات در مسیر انتخابات
هر چه به انتخابات نزدیکتر میشویم گروهها و احزاب سیاسی مختلف به تدریج خود را برای شرکت در انتخابات گرمتر خواهند کرد، از گوشه و کنار خبر رسیده که برخی اصلاحطلبان رادیکال(بخش اقلیت جبهه اصلاحات) قصد شرکت در انتخابات را نداشته اما اکثریت اصلاحطلبان در حال آماده شدن برای حضور در آن هستند.
روزنامه آرمان امروز درباره مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات و تحریم آن توسط طیف تندور نزدیک به خاتمی نوشته است:
بعد از اینکه روز شنبه «بهزاد نبوی»، رییس پیشین جبهه اصلاحات خبر داد که ۱۵ نفر بهعنوان اعضای حقیقی جبهه اصلاحات انتخاب شدند و در ادامه مجمع عمومی و انتخابات هیات رئیسه این جبهه برگزار خواهد شد. با پیگیریهای خبرنگار ما مشخص شد که در ادامه این خبر باید در انتظار افزایش تحرکات انتخاباتی طیف اصلاحطلب باشیم چون بهنظر میآید که در ماههای منتهی به انتخابات اسفند ماه برخی از چهرههای اصلاحطلب که عمدتا در «حزب اتحاد ملت» حضور دارند تمایلی برای ادامه همکاری با جبهه را ندارند و تصمیم گرفتهاند که از هم اکنون از ادامه مسیر صرف نظر کنند.
در ادامه این گزارش آمده است:
به جز طیفی از چهرههای اصلاحطلب که در «حزب اتحاد ملت» حضور دارند بهدلیل مطالباتی که دارند تمایلی برای حضور در آنها دیده نمیشود. طبق هماهنگیهای صورت گرفته تعداد زیادی از چهرههای شاخص جریان اصلاحطلبی با کاهش سقف مطالبات خود قرار است از لیستی که در ائتلاف با جریان معتدل اصولگرا، طیف نزدیک به «علی لاریجانی»، تهیه خواهد شد از نامزدها حمایت کنند. اکثریت اصلاحطلبان خواهان حضور در انتخابات و پیروزی هستند!
دادخواهی برای آرامش مردم
اردیبهشت امسال مهر پایانی بود بر بسیاری از پروندههای جنجالی کشور که طی سالهای گذشته افکار عمومی را بهشدت تحتتأثیر قرار داده بود؛ پرونده افراد مخوفی که با قتل، تجاوز و قاچاق موادمخدر، زندگیهای زیادی را نابود کرده و تا مدتها، بسیاری از مردم در انتظار اجرای حکم آنها بودند. حسینغول، شرور مخوف شرق تهران که جرائم مختلفی ازجمله شرارت، آدمربایی، مجروحکردن مأمور پلیس و قتل را در پروندهاش ثبت کرده بود، حسین پنجک و همدستانش که سالها با قاچاق کوکائین به کشور به سلطان کوکائین شهرت داشتندو عاملان جنایت «خانه اصفهان» که ۳مامور حافظ امنیت را به شهادت رسانده بودند و… تنها بخشی از افرادی بودند که در ماه گذشته پرونده اتهامی آنها با اجرای حکم قصاص یا اعدامشان برای همیشه بسته شد.
روزنامه جوان درباره حامیان تروریستها نوشته است:
در جریان فتنه صدروزه سال گذشته همانطور که همه مردم با دیدن فیلمهایی از صحنه شهادت در جریان قرار گرفتند، عناصر مسلح عضو، وابسته یا فریبخورده گروهکهای نامونشاندار تروریستی مجاهدین و کومله و… دهها تن از فرزندان مظلوم این دیار را با تیر و گلوله و رگبار و ضربات چاقو و قمه با شکنجه و فجیعترین وضع به شهادت رساندند. آنها به این هم اکتفا نکردند و ضمن پخش فیلمهایی از خود به این عمل جنایتکارانه خود اعتراف و افتخار هم کردند و افزودند که «همه شما مزدوران رژیم را مثل… میکشیم» و تا قبل از دستگیری هم انصافاً تمام تلاش خود را در این راه به کار گرفتند. اما درست از فردای دستگیری ناگهان صدای واحدی از بلندگوهای ضدانقلاب داخل و رسانههای غربی و بهایی و اسرائیلی بلند میشد که این کسانی که در آستانه «اعدام» [قصاص] قرار دارند فرزندان مظلوم این ملتاند که علیه نابسامانیها قیام کردهاند و اراجیفی از این دست.
روزنامه همشهری نیز با معرفی عناصر تروریستی مینویسد:
توهین به مقدسات و قرآنسوزی اتهام یکی دیگر از اعدامیان اردیبهشتماه بود. این فرد یوسف مهرداد نام داشت و فعالیت ضددینی گستردهای در شبکههای اجتماعی انجام داده بود. رسیدگی به اتهامات او بهدنبال وصول گزارشهای مکرر مردمی مبنی بر فعالیت یک مجموعه که مبادرت به انتشار تصاویر و لینکهای مبتذل میکرد، در سال۹۹ با تشکیل پروندهای در دادسرای اراک آغاز شد و مهرداد که در اردبیل زندگی میکرد، دستگیر شد.
همشهری نوشته است:
او مدیر و ایجادکننده یک گروه مجازی بسیار معروف در زمینه فعالیتهای اسلامستیزی و توهینهای بیشرمانه به مقدسات دینی و اسلامی بود. او گروهی با هدف اسلامستیزی، توهین به مقدسات و توهین به شخصیت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) ایجاد کرده بود و با ۲شناسه متفاوت فعالیت میکرد که یکی از این حسابهای کاربری با شماره موبایل ایران ایجاد شده بود و دیگری با شماره مجازی کشور فرانسه فعالیت میکرد. پس از بازداشت مهرداد معلوم شد که او فعالیت گستردهای درخصوص ترویج خداناباوری و توهین به مقدسات دینی و اسلامی داشته و گرداننده ۱۵گروه و کانال است.
روزنامه اعتماد اما در روز شهادت ۵ مرزبان به سفیدشویی تروریستها پرداخته و با ایجاد یک ارتباط بیربط بین ناامنی در استان سیستان و بلوچستان با آشوبهای سال قبل نوشته است:
زخم برآمده از رخدادهای اعتراضی تابستان و پاییز ۱۴۰۱ در استان سیستان و بلوچستان علیرغم همه تلاشهای صورت گرفته هنوز التیام پیدا نکرده است. وضعیتی که نه به نفع کشور است و نه به نفع مردم منطقه و تنها بدخواهان، تروریستها و تجزیهطلبان از آن نفع میبرند. متاسفانه پس از سفر آقای علی اکبری به استان، دیگر ابتکار عملی صورت نگرفته است. هر چند استاندار تغییر یافته اما هنوز ابتکار عملی که بتواند زخمها را مرهم نهد، امید ایجاد کند و فضا را به تدریج آرام کند، رخ نداده است.
در ادامه روایت عجیب این روزنامه آمده است:
این روند باعث نوعی از التهاب و عصبانیت در منطقه شده که نتیجه این التهابات به نفع بدخواهان کشور خواهد بود. از سوی دیگر برخی احکام اعدام صادره علیه قاچاقچیان موادمخدر و غیره که سالها در نوبت قرار داشتند در این بازه زمانی اجرا شدند که شاید بهتر بود به وقت مناسبتری موکول میشدند.
معمولا مرسوم است که بعد از دستگیری جنایتکاران جریان رسانهای؛ خصوصا رسانههای خارجی بهسمت تطهیر اقدامات و جنایات آنها میرود و بخشی از جامعه هم با آنها همراه میشود. سلبریتیها و چهرههای همهچیز ندان و اینطور مواقع در صحنه هم پای کار میآیند و بر طبل این شکاف ایجاد شده و عدماقناع مخاطب میکوبند و چند قطبی ایجاد شده را تشدید میکنند، اما پیوستن هسته سخت اصلاحات به خط سفید شویی اقدام جدید است، این همدستی جای تامل خاص دارد!
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است