امام خمینی (ره): منتظر نباشید دیگران برای شما کار بکنند

امام خمینی (ره): منتظر نباشید دیگران برای شما کار بکنند


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، زندگی و سیره سیاسی و سراسر مبارزه حضرت امام خمینی (ره) یک اتفاق ساده تاریخی از جنس رهبران و سلاطینی نیست که خوانش و تکرار آن ملال آور باشد. با هر بار مواجه شدن با شخصیت امام راحل می‌توان به شناخت کامل‌تری از ایشان رسید.

«تقویم روح‌الله» مجموعه‌ای هست که در هر روز وقایع زندگی امام خمینی (ره) را بازخوانی می‌کند. اتفاقات تلخ و شیرینی که در زندگی امام راحل می‌افتد علاوه بر خوانش دوباره تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرصتی هست مغتنم برای نزدیک شدن به مردی که بعد از ۱۴ قرن مسیر تاریخ را به سوی نور تغییر داد.

حضرت امام خمینی (ره) خود به تنهایی یک ملت، یک امت، یک جریان پویا و یک تاریخ منحصربفرد هست که مانند الماسی درخشان ابعاد مختلف و ناشناخته دارد.

اسلام علیه دیکتاتوری

از اولی که این‏‎ ‎‏نهضت اسلامی، قریب پانزده سال یا بیشتر از پانزده سال هست که ظهور پیدا کرد تا حالا، ‏‎ ‎‏البته مراحلی بر آن گذشته هست و گاهی وقت‌ها تند می‌رفته، گاهی وقت‌ها کُند می‌رفته هست تا‏‎ ‎‏حالا که بحمدالله به اوج خودش رسیده هست، حرف ‏‏ما ‏‏این هست که ما برای ملت ایران دوتا مطلب‏‎ ‎‏می‌خواهیم، یکی اینکه یک ملت سی میلیونی، سی و پنج‏‎ ‎‏میلیونی، در اختناق هست. نه مطبوعات‌شان آزاد هست، نه رادیوشان نه خطابه‌های خطیب‌های ما، نطق‌های گویندگان‏‎ ‎‏ما آزاد هست. 

همۀ اینها در تحت زور دارد اداره می‌شود، این ملت‏‎ ‎‏سی میلیونی پنجاه سال هست از حق مشروع خودش محروم بوده هست، حالا قیام کرده‏‎ ‎‏هست و این حق را طلب می‌کند، می‌گوید «ما می‌خواهیم آزاد باشیم»؛ این یک مطلبی‏‎ ‎‏هست. مطلب دوم، این هست که ما می‌خواهیم مستقل‏‎ ‎‏باشیم. در زمان [محمدرضا شاه]همۀ مملکت‎مان تحت سلطۀ اجانب بوده و هست. نفت ما را دارند می‌برند و در‏‎ ‎‏ازای آن برای خودشان. 

فرهنگ ما را عقب نگه داشته‌اند؛ جوان‌های ما را‏‎ ‎‏نمی‌گذارند تحصیل بکنند؛ برای اینکه مبادا در بین اینها اشخاصی پیدا بشود که مخالف‏‎ ‎‏باشند با این کار‌هایی که دارند اینها می‌کنند. ‏ ‏‏تلاش رژیم برای شکستن قدرت اسلام و علما ‏‏فرهنگ اسلامی هست. اگر چنانچه اسلام به معنای خودش پیاده بشود، دیگر برای اجانب جایی باقی نمی‌ماند. 

الآن این قیامی که در ایران شده و این نهضتی که در ایران شده هست و‏‎ ‎‏هر روز دارد دامنه‌اش زیادتر می‌شود، الآن که ما اینجا نشسته‌ایم بدانید که در ایران در‏‎ ‎‏خیلی از شهرستان‌های ایران، الآن انقلاب هست این انقلاب مثل یک سیل دارد شاه را می‌برد و خواهد برد؛ نه شاه تنها را، ‏‎ ‎‏آن‌هایی هم که استفاده می‌کردند از وجود شاه و منافع‌شان به وجود شاه بود منافع آنها را‏‎ ‎‏هم باید از بین ببرند و می‌برند. ما می‌خواهیم یک مملکت را خودمان اداره کنیم. 

ما‏‎ ‎‏می خواهیم که وکلایش را خودمان تعیین کنیم، ملتمان تعیین کنند. ما پنجاه سال وکیل‏‎ ‎‏نداشته‌ایم در ایران. ‏ ‏‏اوج اختناق در دوران پهلوی‏، مشروطه از اول که پیدا شده هست تا حالا به آن عمل نشده. تا حالا این مملکتِ ما‏‎ ‎‏همه‌اش استبداد ‏‏‏‏بوده‏‏‏‏ و بدتر از زمان استبداد. کی در زمان‌های‏‎ ‎‏استبداد اینقدر آدم‌کشی بود؟ کی در زمان‌های استبداد اینقدر اختناق بود که نه روحانی‏‎ ‎‏بتواند صحبت کند، نه سیاسی بتواند صحبت کند، نه دانشگاهی بتواند صحبت کند؛ هیچ‏‎ ‎‏کس نتواند یک کلمه حرف بزند؟ 
‏‏

تلاش رژیم برای ایجاد تفرقه‏ هست. یک جوری می‌خواهند از اسلام و از مسلمین جدا بکنند و بعد هر کاری دارند‏‎ ‎‏بکنند. با حرف‌های مختلف، با انحرافات مختلف، با اینطور چیز‌ها و تبلیغات زیادی که‏‎ ‎‏کرده‌اند: اینها عقب هستند، اینها ارتجاعی هستند! کدام ارتجاع؟! با کدام یک از مظاهر‏‎ ‎‏تمدن مخالفت کرده‌اند روحانیون؟ همۀ مظاهر تمدن را ما قبول داریم. آنی که ما قبول‏ نداریم این انحرافاتی ‏‏‏‏هست‏‏‏‏ که وجود دارد. ‏ ‏‏مخالفت ما با فحشا، فقر، چپاولگری‏ هست. ‏‏

ما می‌گوییم یک مملکتی که در آن مراکز فساد بیشتر از کتابخانه هست، این مملکت‏‎ ‎‏نمی‌تواند مملکت باشد برای ما. ما می‌گوییم یک‏‎ ‎‏دسته توی آن زاغه‌ها نروند بخوابند، یک دسته ویلای چند صد میلیونی در خارج و در‏‎ ‎‏داخل داشته باشند. علمای اسلام اینها را می‌گویند. باید مردم همه‏‎ ‎‏در رفاه باشند؛ باید فقرا را برایشان فکر کرد؛ باید این زاغه نشین‌های بیچاره‌ای که هیچ‏‎ ‎‏ندارند، باید برای اینها فکر کرد؛ حکومت مال همه هست، برای همه‏‎ ‎‏باید کار بکنند. سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج ـ
چهارم آبان ۱۳۵۷ـ نوفل لوشاتو

ما آزادی می‌خواهیم

مطلبی که ما مکرر گفته بودیم وزیر خارجۀ انگلستان فاش کرد. ما از اول گفته بودیم‏ که شاه سابق به دستور انگلیس‌ها کودتا کردند و آمدند و منافع آنها را می‌خواستند حفظ‏ بکنند و وقتی که یک خطایی کرد، یک تخلفی کرد، بیرونش کردند و بردندش به جزیرۀ‏‎ ‎‏موریس و رفت سراغ کارش و شاه فعلی هم روی‏‎ منافع متفقین در ایران هستند و‏‎ ‎‏برای منفعت متفقین مشغول کارند و وزیر خارجۀ بریتانیا‏‎ ‎‏همین مطلب را در چند روز پیش از این گفت که ما نمی‌توانیم که ساکت باشیم و کسی که‏‎ ‎‏برای منفعت ما در ایران هست و حافظ منافع ماست اینطور باشد. 

ملت ایران هم که الآن‏‎ ‎‏قیام کرده هست، روی همین معناست که وزیر خارجۀ انگلستان گفته هست. ‏سران کشور‌های ابرقدرت خیال می‌کنند‏‎ ‎‏که به واسطۀ همین که ابرقدرت شدند باید همۀ عالَم را بخورند! ‏ نافرجامی حکومت نظامی و کودتای نظامی‏ ‏‏اگر ملتی همگی قیام کردند و همه چیزشان را دارند می‌دهند؛ برای اینکه آزادی و‏‎ ‎‏استقلال خودشان را به دست بیاورند، نمی‌شود. این را با سرنیزه و حکومت نظامی و‏‎ ‎‏دولت نظامی، این آتش را خواباند. این جزء اشتباهاتی هست که اینها می‌کنند. 

اگر‏‎ ‎‏بخواهند اینها، فرض کنید که یک حکومت نظامی ‏‏ [‏‏سر‏‏]‏‏ کار بیاورند، خوب الآن دوازده‏‎ ‎‏تا شهر رسماً نظامی هست؛ همۀ ایران هم به غیر رسمی نظامی هست. الآن حکومت ایران‏‎ ‎‏حکومت نظامی هست، لکن مع ذلک مردم زیربار حکومت نظامی نمی‌روند؛ کسی که‏‎ ‎‏گذشته از همه چیزش، دیگر اعتنا به حکومت نظامی نمی‌کند. هست. ‏ ‏‏مردم ایستاده‌اند و حق خودشان را می‌خواهند. مردم حق مشروع خودشان را می‌خواهند؛ مردم می‌گویند که ما پنجاه‏‎ ‎‏سال با اختناق زندگی کردیم و خسته شدیم. 
‏‏‏‏

صدای مردم و فریاد مردم این هست که ما آزادی نداشتیم در زمان سلطنت ‏‏شاه‏‏‎ ‎‏و پدرش. از اول تا حالا آزادی را به چشم خودشان جوان‌های ما ندیدند؛ نمی‌دانند مزۀ‏‎ ‎‏آزادی چیست. هر جا چشمشان را باز کردند، یک‏‎ ‎‏نظامی بالای سرشان بوده اصلاً ندیدند اینها‏ ‏‏‏آزادی را‏‏‏‏؛ یک روز آزاد ندیدند؛ ما هم ندیدیم. برای اینکه از‏‎ ‎‏زمان رضا شاه تا حالا ‏‏‏‏در‏‏‏‏ هیچ مسئله‌ای آزادی در کار نبوده. یک داد مردم این هست که‏ ‎‏ما آزادی می‌خواهیم. الآن ملت ما می‌گوید که ما نمی‌خواهیم این شاه را. یک جهتش هم این‏‎ ‎‏هست که سلب آزادی ما را کرده هست. 

پنجاه سال هست پدرش و خودش سلب آزادی‏‎ ‎‏کرده‌اند ‏و ما این را نمی‌خواهیم. ‏ ‏تسلیم سرمایه‌ها و منابع ایران به بیگانگان‏ ‏‏یک جهت دیگر هم این هست که منافع ما را فروخته به غیر. وقتی که به ارتش نگاه می‌کنیم، ارتشی هست تحت فرمان مستشار‌های امریکا؛ ما‏‎ ‎‏ارتش داریم؟! ارتشی که استقلال ندارد، ارتشی که خودش نمی‌تواند یک کاری را انجام ‏بدهد؛ مستقل نیست در کارش. 

سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج ـ چهارم آبان ۱۳۵۷ ـ نوفل لوشاتو
‏‏

کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ‏‎‏

همه مسئول هستیم مَثَل کشور ما مَثَل بیماری هست که لااقل پنجاه و چند سال بیماری کشیده هست و همۀ‏‎ ‎‏قشر‌ها به بیماری او دامن زدند و الآن از بار قشر‌هایی که دامن به بیماری او می‍‌زدند فارغ‏‎ ‎‏شده هست، لکن بیمار هست. از بیماری که پنجاه و چند سال به بیماری او کمک کردند و‏‎ ‎‏خائنین دامن زدند، نباید متوقع بود که به مجرد اینکه ‏‏‏اینها‏‏‏‏ دامنْ زن‌ها خارج شدند، بیمار‏‎ ‎‏فوراً صحیح بشود. من می‌دانم که در همۀ‏‎ ‎‏قشر‌ها و خصوصاً در مراکز تعلیم و تربیت که بیشتر خارجی‌ها عنایت داشتند به نگهداری‏‎ ‎‏آن‌ها در یک سطح معینی، یا منحرف کردن آنها از آن راهی که باید بروند. 

‏آن قدری که به دانشگاه‌ها آنها عنایت داشتند که نگذارند رشد بکنند، بلکه آنها را به‏‎ مسیر دیگری ببرند، شاید به جا‌های دیگر این قدر‌ها عنایت‏ ‎‏نداشتند. در یک همچو مسیری که آنها عمال خودشان را وادار کردند و جوان‌های ما را به‏‎ ‎‏مسیر دیگری بردند، شما متوقع نباشید که فوراً آنها از آن مسیر برگردند و به مسیر ملت‏‎ ‎‏بیایند، لکن مأیوس نباشید. ملت راه خودش را پیدا کرده هست، اگر امروز نشود تصفیه، فردا تصفیه می‌شود. ناچار از این تصفیه هست. ‏
‏‏

باید خودمان را پیدا کنیم. تا این غربزده‌هایی‏‎ ‎‏که در همه جا موجودند از این مملکت نروند یا اصلاح نشوند، شما به استقلال نخواهید‏‎ ‎‏رسید. اینها نمی‌گذارند، ما باید خودمان را پیدا کنیم تا بتوانیم سرِ پای خودمان بایستیم و‏‎ ‎‏بفهمیم ما هم موجودی هستیم. ‏ ‏غرب به ما یک چیزی که مفید به حال ما باشد نخواهد داد و نداده هست. غرب هر چه‏‎ ‎‏به این طرف فرستاده آنهایی بوده که برای خودش مفید نبوده هست؛ ‏‏ ‏‏تمام گرفتاری‌های شرق از این اجانب هست؛ از این غرب هست؛ از این امریکاست. ‏ 

این‏‎ ‎‏امریکایی هست که صهیونیسم را آنطور تقویت کرده هست و آنطور دارد تقویت می‌کند‎ ‎‏و برادر‌های ما را فوج فوج می‌کشند. ‏ ‏‏ما تا تمام حیثیت خودمان را نفهمیم، استقلال نمی‌توانیم پیدا کنیم. تا فکر شما مستقل‏‎ ‎‏نباشد، کشور شما مستقل نمی‌شود. بروید دنبال اینکه فکرتان را مستقل کنید. ما خودمان می‌خواهیم خودمان را‏‎ اداره کنیم، باید اینطور تربیت بشود حالا، باید تصفیه بشود از این مغز‌های پوسیده‌ای که‏‎ ‎‏عاشق امریکا هستند و عاشق غرب هستند، باید تصفیه بشود از این موجودات. 

باید‏‎ ‎‏ادارات ما تصفیه بشود از آن خائن‌هایی که الآن هم به نفع رژیم سابق یا کم عمل می‌کنند، ‏‎ ‎‏یا عمل نمی‌کنند، یا ضدش را عمل می‌کنند. تصفیه می‌خواهد این مملکت. تکلیف ما چیست؟ تکلیف هر یک از ما و هر یک از افراد ملت این هست که آن کاری‏‎ ‎‏را که می‌کند خوب انجام بدهد. ‏‏تکلیف ما این هست که اولا هر کاری که محول به ماست خوب انجام بدهیم. ‏‎ ‎‏ 

اگر یک ملتی یک‏‎ ‎‏همچین هوشیاری برایش پیدا شد که هر شخصی کار خودش را خوب انجام بدهد، یک‏‎ ‎‏ملت اصلاح می‌شود؛ منتظر نباشید دیگران برای شما کار بکنند. این انتظاری‏‎ ‎‏بود که ما منتظر باشیم امریکا برای ما دلسوزی بکند؛ منتظر باشیم که امریکا به ما اسلحه‏‎ ‎‏بدهد. خودتان کار کنید. ملت خودش کار بکند. هم‏‎ ‎‏خودش عملی را که می‌خواهد انجام بدهد خوب انجام بدهد؛ هم به رفیقش بگوید‏‎ ‎‏خوب انجام بده؛ ‏‏کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ‏‎‏ همین هست. ‏

سخنرانی در جمع دانشجویان مدرسه عالی مفیدی ـ چهارم آبان ۱۳۵۸ ـ قم

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید