بازگشت جواد ظریف به سیاست ایران بار دیگر پای موسسات شبکه شده به آمریکاییها را به سیاست ایران باز کرده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
**********
روزنامه های امروز سه شنبه ۱۶ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که گمانه زنی هایی در مورد سکاندار دستگاه دیپلماسی، رایزنی دبیران شورای عالی امنیت ملی ایران و روسیه و چرا موضع صریح رئیسجمهور در دیدار وزیر خارجه اردن درباره پاسخ به صهیونیستها مهم بود؟ در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
طیف رادیکال جبهه اصلاحات تلاش می کنند که در گزارش هایی با برجسته سازی آنچه که خطر وقوع جنگ و تله رژیم صهونیستی می نامند، تلاش می کنند تا تصریح کنند چون اسرائیل به طور رسمی مسئولیتی در قبال ترور شهید هنیه قبول نکرده، پس ایران در پاسخ به این رژیم دارای محدودیت است!
روزنامه هممیهن در گزارشی به نقل از گروه بینالمللی بحران توصیه کرده است که ایرن به جای انتقام به سراغ مذاکره با آمریکا برود، انتشار این گزارش از این نهاد بدنام جای تعجب دارد، به نظر میرسد بازگشت جواد ظریف به سیاست ایران بار دیگر پای این دست موسسات شبکه شده را به سیاست ایران باز کرده است، در بخشی از این گزارش آمده است:
اوه بر این، بازیگران اصلی نشان دادهاند که ابزارهای دیپلماتیک برای مدیریت بحرانی با این ماهیت را دارند. تجربه آوریل نشان میدهد که پیامهای مستقیم بین ایالات متحده و اسرائیل، همراه با دیپلماسی قوی پشت پرده بین ایالات متحده و ایران، میتواند موثر باشد. نتیجه حمله ۱۳ آوریل ایران میتوانست بسیار بدتر باشد اگر تهران از قبل آن را تلگراف نمیکرد، و اگر اسرائیل و متحدانش دفاعی قوی و عمدتاً موفق را پیشبینی نمیکردند. اسرائیل نیز میتوانست با شدت بیشتری به این رگبار پاسخ دهد، اگر دولت بایدن در گفتوگوهای فشرده علیه آن رایزنی نمیکرد. با وجود همه این ملاحظات، خطر فراگیری آتش وجود دارد.
گروه بحران در روزنامه اصلاحطلب نوشته است:
این وظیفه کاخ سفید است که عواقب انحراف از خطوط قرمز را روشن کند. واشنگتن باید به تهران اطلاع دهد که هرچه جلوتر میرود، کمتر میتواند انتقامجویی اجتنابناپذیر اسرائیل را محدود کند و خارج از برخی خطوط، خطرات غیرقابل کنترل خواهند شد. به اسرائیل نیز باید پیام سختی بدهد.
گروه بینالمللی بحران(International Crisis Group)، یک سازمان ظاهرا غیردولتی و غیرانتفاعی است که در سال ۱۹۹۵ با هدف فعالیت در زمینه مطالعه مناقشات خشونتبار و تدوین راه حل برای آنها تشکیل شد. با این حال، افراد حاضر در هیات امناء این سازمان که همه از سیاستمداران و سرمایهداران و چهرههای آکادمیک متنفذ هستند، نفوذ بسیار عمیق و محکم آن در ساختار حکومتی ایالات متحده و سایر کشورهای غربی، دسترسیهای گسترده آن به حلقههای تاثیرگذار سیاست و اقتصاد و منابع مالی تامین کننده فعالیت آن، نشان می دهد که این سازمان که مقر اصلی آن در بروکسل بلژیک است، در همکاری تنگاتنگ با دولت ایالات متحده و متحدان غربی آن کار می کند.
چهره اصلی و تامینکننده مالی اصلی این سازمان هم کسی نیست جز کسی که نام او با فتنه ۸۸ برای ایرانیها هم به نامی آشنا تبدیل شد: جرج سوروس
جرج سوروس، سرمایهدار یهودی صهیونیست، با اصالت مجارستانی، در دنیا به «پدر انقلابهای رنگی» معروف است، چرا که وقتی اولین بار در ۲۰۰۴ در اوکراین ماجرای «انقلاب نارنجی» پیش آمد و ویکتور یوشچنکو، مهره طرفدار آمریکا به واسطه آن اعتراضات خیابانی روی کار آمد، معلوم شد که پول و فرماندهی این سرمایهدار صهیونیست، از طریق بنیاد زیر نظر او «بنیاد جامعه باز» هدایتکننده ماجرا بوده، و او همین روند را در سایر انقلابهای رنگی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی ادامه داد.
نام سوروس در فتنه سال ۸۸ هم به میان آمد و بسیاری از تحلیلگران داخلی و تحلیلگران رسانههای آلترناتیو غربی درباره حضور سوروس به عنوان یکی از نقشآفرینان آن غائله قلم زدند. بازگشت دوباره تحلیلهای این گروه به رسانههای ایرانی در این بازه زمانی جای تامل و تحقیق دارد!
روزنامه آرمان امروز دیگر روزنامه اصلاحطلب پشت پرده این دست بیانیههای آمریکایی در رسانههای ایرانی را فاش ساخته و نوشته است:
در بحبوحه ترس از تشدید تنش نظامی بین ایران و متحدانش با اسرائیل، امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه و ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن با ابراز نگرانی «بسیار عمیق» نسبت به تشدید تنشها در خاورمیانه به ویژه میان ایران و اسرائیل از همه طرفها خواستند که «منطق انتقامجویی» را کنار بگذارند!
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است