گروه بینالملل دفاعپرس: جنبش «انصارالله» یمن، جریانی است که از شیعیان زیدی یمن تشکیل شده است و متأثر از اندیشههای بدرالدین الحوثی و رهبر فکری آن «حسین بدرالدین حوثی» است.
اگر بخواهیم جنبش «انصارالله» را مورد کنکاش و بررسی دقیق قرار بدهیم، باید به این مهم اشاره کنیم که این جنبش جریانی نیست که اخیرا شکل گرفته باشد، بلکه آنها در گذشته به صورت تشکیلاتی با عنوان جوانان مؤمن (تنظیم الشباب المؤمن) فعالیت خود را آغاز کردند و تا امروز هم دادند. در حقیقت باید بگوییم که این جریان در زمان رهبری «عبدالملک حوثی» با اقبال و استقبال عمومی مردم یمن روبرو و به جنبشی فراگیر در کشور «یمن» تبدیل شده است.
از طرف دیگر باید به این موضوع مهم بپردازیم که جنبش «انصارالله» یکی از جریانهای سیاسی با نفوذ این کشور به شمار میآید که مقر اصلی فعالیت آنها در شهر «صعده» یمن قرار گرفته است. این جنبش، از ابتدای آغاز به کار حکومت «منصور هادی» هیأت حاکمه یمن را حکومتی وابسته به غرب میدانسته و به همین دلیل هم از سال ۲۰۰۳ میلادی دست به مبارزه با حکومت یمن زدند.
اگر بخواهیم سابقه فعالیت جنبش «انصارالله» را خیلی دقیق و موشکافانه مورد بحث و بررسی قرار بدهیم باید به این سابقه بپردازیم که ارتش یمن از سال ۲۰۰۳ میلادی بارها برای سرکوب و نابودی این گروه، به «صعده» حمله کرد. از طرف دیگر به دنبال گسترش موج بیداری اسلامی، جنبش «انصارالله» با همراهی کمیتههای مردمی در سال ۲۰۱۴ میلادی در عملیاتهای نظامی متعدد برخی از مناطق و مراکز نظامی این کشور را به کنترل خود در آورد.
تغییر و تحولات میدانی یمن، اما در سالهای اخیر به شدت هرچه تمام ادامه داشته بود و در این مسیر جنبش «انصارالله» به دنبال استعفای «منصور هادی» رئیس جمهور یمن و انحلال پارلمان این کشور در سال ۲۰۱۵ میلادی مسئولیت دولت انتقالی را برعهده گرفت. اما به دنبال این ماجرا ائتلاف کشورهای عربی با نامشروع دانستن حاکمیت سیاسی انصارالله، خطر آن برای کشورهای عربی و حمایت از بازگشت «منصور هادی» به قدرت، به یمن حمله کرد که ضمن کشته و زخمی کردن هزاران نفر بسیاری از زیرساختهای این کشور را از بین برد.
حال موضوع بسیار مهم و قابل توجه دیگری که باید در این میان به آن توجه کنیم این است که جنبش انصار الله بر اصل امامت و حکومت اسلامی متکی بر امام بهعنوان یکی از اصول اساسی اندیشه اعتقادی و سیاسی زیدیه تأکید دارد و به امامت به عنوان یکی از اصول پنجگانه مذهب زیدی معتقد است، در عین حال بر آن باور است برای برپایی حکومت و نظام مبتنی بر امام، جنگ و ریختن خون روا نیست و تنها از راه مسالمت آمیز ممکن است.
از طرف دیگر، روابط انصار الله و حکومت یمن پس از حوادث ۱۱ سپتامبر و به دنبال آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق تغییر کرد. جنبش انصار الله دولت یمن را دستنشانده آمریکا میدانست و از بیتوجهی دولت به مردم و فقر عمومی انتقاد میکرد. این ماجرا زمانی وضعیت ناگوارتر و بدتری به خود گرفت که «حسین الحوثی» پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق و هم پیمان شدن دولت «علی عبدالله صالح» با آن و روابط مخفی با اسرائیل، مواضع تندی را علیه آمریکا و اسرائیل اتخاذ کرد.
این مواضع همراه با سردادن تکبیر و شعارهای علنی علیه آمریکا، اسرائیل و برائت از استکبار در هر نماز توسط حسین الحوثی در سال ۲۰۰۳میلادی انصارالله را وارد قیام گسترده در یمن کرد. این قیام موجب شد تا حکومت یمن با برخورد نظامی علیه انصارالله، دستگیری فعالان و وابستگان به این گروه، اعدام و کشتن تعدادی از آنان، در صدد حذف این تشکیلات برآید.
دولت یمن که پس از حادثه ۱۱ سپتامبر با آمریکا همپیمان شده بود، با طرفداران جریان حوثی به شدت برخورد کرد به طوری که در هر تجمعی که شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل سرداده میشد، شمار زیادی بازداشت شده و در زندانهای حکومت شکنجه میشدند.
پس از این درگیریها بود که دولت یمن با حمایت غرب و آمریکا علیه انصارالله اعلان جنگ کرد و حتی پای خود را هم از این ماجرا فراتر گذاشت و برای دستگیری حسین حوثی ۵۵ هزار دلار جایزه تعیین کرد. در نهایت نیز در تابستان سال ۲۰۰۴ بود که تهاجم حکومت یمن به «صعده» آغاز شد که در جریان این درگیریها ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر کشته شدند. دست آخر هم اینکه پس از سه ماه درگیری، ارتش یمن توانست با محاصره منطقه و استفاده از انواع سلاحهای سنگین، حسین الحوثی و حدود ۷۰۰ تن از همراهان او را به شهادت برساند.
در مجموع تا سال ۲۰۰۹ میلادی شش جنگ بین انصارالله و ارتش یمن روی داد که منجر به زخمی و کشته شدن شمار فراوانی از هر دو طرف شد. البته این جنگها هم هربار با میانجیگری کشورهای خارجی، چون قطر و یا با پادرمیانی بزگان قبایل یمن به پایان میرسید. سنگینترین این جنگها عملیات زمین سوخته بود. دولت یمن در اوت ۲۰۰۹ این عملیات را علیه انصارالله در صعده آغاز کرد که به جنگ ششم صعده نیز معروف است.
باید به این موضوع اشاره کنیم که با گسترش موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی منطقه جوانان یمنی نیز برای سرنگونی حکومت یمن دست به قیام زدند که این قیامها و اعتراضها با حمایت انصار الله یمن و شخص «عبدالملک حوثی» روبرو شد و دامنه اعتراضات دوباره در «صعده» بالا گرفت که نتیجه آن مسلط شدن انصارالله در سال ۲۰۱۱ بر استان «صعده» بود.
به دنبال فراگیر شدن بیداری اسلامی در سال ۲۰۱۱ در یمن شورای همکاری خلیج فارس به رهبری یکی از کشورهای عربی منطقه طرحی را برای گفتوگو ملی بین تمامی احزاب و گروههای یمنی اجرا کرد که این گفتوگوها به دلیل نواقص و اشکالاتی که داشت مورد قبول «جنبش انصارالله» و برخی دیگر از گروههای یمنی قرار نگرفت و اینگونه شد که «جنبش انصارالله» به همراه بسیاری از قبایل و بزرگان زیدی انقلاب خود را آغاز کردند.
با تغییر و تحولاتی که به دنبال انقلاب مردمی یمن روی داد «منصور هادی» ابتدا استعفاء داده و سپس به عدن گریخت و همزمان به این اقدام او ائتلافی از کشورهای عربی منطقه به رهبری «عربستان سعودی» در ۲۶ مارس سال ۲۰۱۵ در حمایت از «منصور هادی» به یمن حمله کردند که در نهایت بدون هیچگونه دستاوردی به پایان رسید و در مقابل انصار الله یمن به نیرویی قدرتمند و پرتجربه در یمن تبدیل شد.
اما این پایان کار و حیات سیاسی و نظامی جنبش «انصارالله» نبود و با انجام موفقیت آمیز عملیات «طوفانالاقصی» توسط گروههای مقاومت اسلامی فلسطین علیه رژیم صهیونیستی و آغاز جنگ غزه توسط این رژیم اشغالگر و نامشروع علیه مردم غیرنظامی و بیدفاع غزه آغاز مرحله جدیدی از فعالیتها و اقدامات این جنبش مردمی در یمن را شاهد بودیم.
در پایان باید گفت که جنبش «انصارالله» بعد از اینکه مشاهده کرد مردم غزه توسط ماشین جنگی اشغالگر و ویرانگر صهیونیستی در حال کشتار و قتلعام هستند و جامعه جهانی و مجامع بینالمللی هم کاری برای نجات جان این مردم انجام نمیدهند و از همه بدتر امریکا به عنوان حامی و پشتیبان اصلی این رژیم مشغول تجهیز ارتش آن برای کشتار بیشتر مردم غزه است با اعلام جنگ علیه رژیم صهیونیستی مراکز، پایگاهها و کشتیهای تاری این رژیم را در دریای سرخ مورد هدف قرار داده و عملا ضربه بسیار بزرگ و سنگینی را به اقتصاد و تجارت دریایی این رژیم وارد آورده است.
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است