گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس – آرش فهیم؛ یکی از ابزارهای مهم و تأثیرگذار برای معرفی قهرمانان و اسطورههای هر کشوری، سینما است. اغلب کشورهای صاحب صنعت سینما با بهره از هنر هفتم تلاش میکنند تا شخصیتهای مطرح تاریخ کهن یا معاصر خود را به نسلهای نوین معرفی کنند. هالیوود در این زمینه پیشتاز است. هرچند که سینمای آمریکا معمولا سراغ قهرمانان خیالی میرود و با استفاده از اعجاز فیلم، ابرقهرمانانی، چون مرد عنکبوتی و سوپرمن و … را خلق میکند، اما خیلی فیلمها هم درباره شخصیتهای واقعی تولید شده است؛ مثل فیلمهای متعددی که هالیوود درباره «آبراهام لینکلن» ساخته است و یا فیلم معروفی که در ستایش از «کریس کایل»، از تفنگداران جنایتکار آمریکایی در جنگ عراق تولید شد و «تک تیرانداز آمریکایی» نام گرفت و این خونریز را به عنوان یک مرد نیک معرفی کرد!
اما یکی از انتقاداتی که به سینمای ایران وارد شده است، کم کاری نسبت به ترسیم قهرمانان ملی در سینماست. تعداد فیلمهای تولید شده درباره شخصیتهای بزرگ، خاصه اسوهها و شهدای انقلاب و دفاع مقدس، طی چهار دهه اخیر، انگشت شمار است، آنهم در شرایطی که سرزمین ایران در این ۴۴ سال اخیر، به رویشگاه قهرمانان و اسوهها تبدیل شد، اما خیلی از مردم کوچکترین شناختی از ایشان و کارهای بزرگی که کردند ندارند! بخشی از گناه ناآشنایی نسل جدید با این قهرمانهای حقیقی به گردن اهالی سینما و تلویزیون است که به جای پرداختن به تاریخسازان اصلی ایران، بیشتر وقت و هنر و سرمایه خود را صرف هزاران موضوع بیاهمیت و گاه مخرب کردند.
قهرمانان ملی، حکم شیرازه هویت یک جامعه را دارند. مردم یک جامعه هرقدر با اسوهها و قهرمانهای ملی خود بیشتر آشنا باشند، آن جامعه از گزند بحرانهای فرهنگی و اجتماعی بیشتر در امان میماند؛ چرا که قهرمانان ملی، در واقع منابع اصلی ایجاد الگوی رفتاری و فرهنگی هستند. پس منتظر تماشای آثاری درخشان و تحولساز درباره زندگی شهدای انقلاب و دفاع مقدس میمانیم. ضمن اینکه فعالیت فرهنگی درست و بهموقع و جذاب در حوزه انقلاب و دفاع مقدس، میتواند روی زندگی و سرنوشت بسیاری از مخاطبان اثر بگذارد. هیچ یک از موضوعات و سوژهها چنین قابلیتی ندارد. به طور مثال، فیلمی که به یک سوژه خانوادگی میپردازد، در نهایت میتواند مخاطب خود را به زندگی خانوادگی بهتری رهنمون سازد، اما یک فیلم درباره الگوهای بزرگ اگر سنجیده و با عمق اعتقاد خلق شود، چه بسا بتواند مسیر زندگی عدهای را تغییر دهد.
هرچند که طی سالهای اخیر قدمهایی در این راه برداشته شده است. بهطور مثال، فیلم «چ» به کارگردانی «ابراهیم حاتمیکیا» که نشان داد حتی سه روز از زندگی یک سردار شهید مثل «مصطفی چمران»، در سینما زیبایی بیبدیلی مییابد. فیلم «ایستاده در غبار» هم نمایشی کمنظیر از سردار شهید «احمد متوسلیان» بود و موجب آشنایی بیشتر مردم با این اسوه شد. «منصور» هم فیلمی محترم و خوش ساخت درباره سرلشکر شهید «منصور ستاری» دستاورد قابل توجهی برای سینمای ایران محسوب میشود. همچنانکه «موقعیت مهدی» یکی از مفاخر سینمای ایران با روایت زندگی شهیدان «مهدی و حمید باکری» است. اخیراً هم «غریب» ساخته جدید «محمدحسین لطیفی»، فیلمی تماشایی و پر از لحظات تأثیرگذار است که زندگی مسیح کردستان سردار شهید «محمد بروجردی» را روایت میکند، فیلمی که هم علاقه مخاطب عام را به خودش معطوف کرده و هم نظر غالب منتقدان و کارشناسان سینما را جلب کرده است و نمره خوبی گرفته است.
اهمیت رسانهها و قالبهای ادبی و هنری این است که میتوانند از مفاخر و اسوههای ملی غربتزدایی کنند. به طور مثال، شهید «ابراهیم هادی» تا یک دهه قبل یکی از شهدای مهجور و مظلوم بود، اما پس از انتشار کتابهایی درباره زندگی شهید هادی و انتشار بخشهایی از این کتابها و واکنش مخاطبان به این کتابها باعث شد که امروز ابراهیم هادی برای بسیاری از مردم شناخته شده باشد. قطعا در این میان سینما از نفوذ و جذابیت بیشتری برخوردار است. فیلم «غریب» مهم است، چون در جشنواره فیلم فجر، نام سردار شهید «محمد بروجردی» را طنین انداخت و بعد از آن، این نام بزرگ را بر پرده دهها سالن سینما تاباند و در آینده نیز وارد شبکه نمایش خانگی خواهد شد و مخاطبان بیشتری را به خودش مشغول خواهد کرد.
اهمیت دیگر تولید فیلم و خلق أثر هنری درباره بزرگان انقلاب، سانسور و تحریف شخصیت، زندگی و دیدگاههای این بزرگان است؛ درست مانند تصویری که برخی از رسانهها و اشخاص از شهید «مرتضی آوینی» جلوه میدهند؛ وجوه غالب شخصیتی این شهید را کمرنگ نشان میدهند یا نادیده میگیرند، چون طرح و بازگویی همه ابعاد شخصیت شهید آوینی به سود جریانهای رقیب آنها میشود! ساخت فیلم استاندارد و خوب درباره این ستارهها، راه را بر تحریف و مصادره آنها خواهد بست.
تولید فیلم درباره بزرگان و شهدای ملی و انقلابی و جهانی، میتواند تبدیل به یک نهضت شود؛ هر سال تعداد زیادی فیلم در ستایش از این ستارگان ساخته شود. لزومی هم ندارد که فیلمها در قالب پر هزینه و صرفا سینمایی باشد. می توان فیلم کوتاه یا آثاری در ساختار کوچک و کم هزینه اما با قصه و فیلمنامهای درخشان و عمیق و پرجاذبه ساخت. حتی هنرجویان جوان نیز میتوانند با ابزارهای سادهای چون دوربین تلفن همراه، فیلمهایی درباره شهدای مورد علاقهشان بسازند و در این زمینه ذوقآزمایی کنند. همچنین ساخت فیلم درباره شهدا، صرفا نباید به شهدای مطرح و برجسته محدود شود. یکی از ویژگیهای جریان انقلاب اسلامی این است که همه مردم در پهنه آن میتوانند با ایثارگری و رشادت، جایگاه یک قهرمان را بیابند. در طول 44 سال گذشته نیز در جای جای این سرزمین، قهرمانان گمنامی ظهور کردند و کارهای بزرگی انجام دادند، اما چندان شناخته نشده اند. هنر سینمای یک کشور این است که چنین قهرمانانی را کشف و ماجرای آنها را روایت کند. در این زمینه نیز تجربیات گرانبهایی در زمینه تولید کتاب ثبت شده است. مثل کتاب «دا» که براساس زندگی و مجاهدتهای یک بانوی اهل خرمشهر نوشته شد و بعد از انتشار تا سالها جریان ساز بود و با استقبال خیره کنندهای همراه شد. حتی برخی فیلمسازان مطرح هم مجذوب این کتاب شدند و برای ساخت فیلم با اقتباس از آن ابراز علاقه کردند.
خلاصه اینکه، یکی از اولویتهای فرهنگی امروز در کشور ما، تکثیر فیلمهایی چون «غریب»، «موقعیت مهدی» و … است. تنها با تکیه بر ستارگان است که میتوان به نبرد با گلادیاتورهای ناتوی فرهنگی رفت.
انتهای پیام/ 411
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است