مجاهدت

اینبار دوباره یتیم شده بودم…


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، عباس طاهری در کانال تلگرامی خود نوشت:

بسم الله

دم صبح بود و نزدیک اذان، مامان آمد و در زد… در زدن بی موقع! با نگرانی در را باز کردم… گریه کرده بود! گوشی اش توی دستش بود و می گفت:«از دیشب توی گروه همسران شهدای مدافع حرم میگویند حاج قاسم را زده اند!»

گفتم اشتباه می کنی مادر! از این خبرها نیست… مگر میشود همچین چیزی؟ گفت: «خانم فلانی هم که همسرش در سوریه است تایید کرده است!» دلم لرزید… آمدم تلویزیون را روشن کردم، خبری نبود… باید برای کاری آن جمعه صبح میرفتم تا سعادت آباد. جمع و جور کردم و با همسرم راه افتادیم و رفتیم. 

توی راه همش با خودم می گفتم امکان ندارد… اخبار ساعت شش و نیم یا هفت رادیو بود که اعلام کرد… توی سعادت آباد فروشنده سوپرمارکت باورش نمیشد نگاهم میکرد و با بهت می گفت مگر امکان دارد؟ سرکاری است!

کم کم خبر پیچید و تایید شد… حس صبح روز شهادت بابا را داشتم… منتها با تفاوت تازه ای… اینبار دوباره یتیم شده بودم…

اینبار دوباره یتیم شده بودم...

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع
خروج از نسخه موبایل