نماد سایت مجاهدت

بازنشستگی پیش از موعد فرماندهان رژیم صهیونیستی برای فرار از محاکمه

بازنشستگی پیش از موعد فرماندهان رژیم صهیونیستی برای فرار از محاکمه


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، با گذشت بیش از یکصد و پنجاه روز جنگ در نوار غزه، در روز‌های اخیر اخباری در رسانه‌های رژیم صهیونیستی منتشر شده که تأمل در آن نشانگر علائم یک زلزله سیاسی در رژیم صهیونیستی است. براساس گزارش تامیر مورگی، خبرنگار سایت صهیونیستی Now۱۴، «دانیل هاگاری»، سخنگو و نفر دوم ارتش اسرائیل به همراه تعداد زیادی از فرماندهان بلند پایۀ واحد پردازش داده، در میانه جنگ در غزه، از بازنشستگی خود از ارتش خبر دادند. واحد پردازش داده، واحدی است که با تحلیل داده‌های اطلاعاتی جمع آوری شده از فضای میدانی و تجمیع آن با دیگر داده‌های به دست آمده در دیگر حوزه‌ها مثل فضای مجازی، داده‌های اطلاعاتی در اختیار واحد‌های عملیاتی قرار می‌دهد.

دلایل عنوان شده از سوی برخی از این فرماندهان در گزارش نامبرده از این قرار است:

«موران کاتس»، دارای درجه سرهنگی – که زندگی غیرنظامی دارد و سخنگوی ارتش نیز هست – عدم پیشرفت کار‌ها در دو حوزه فردی و حرفه‌ای را دلیل استعفای خود اعلام کرد. «ریچارد هِکت»، فرد دیگری است که به عنوان سخنگوی ارتش در رسانه‌های بیگانه خدمت کرده است. او – که به پایبندی به نظم سازمانی زبانزد است – زمانی استعفای خود را ارائه کرد که، مطلع شد فرد دیگری به جای وی برای تکیه بر کرسی این منصب معرفی شده است. سرهنگ دوم، «میراو گرانوت استولر» و سرهنگ دوم «تسوبیا موشکوویچ» نیز عدم ترفیع درجه را دلیل استعفای خود توصیف کرده‌اند.

اینکه مقامات ارتش با رسیدن زمان بازنشستگی شان، درخواست بازنشستگی کنند امری نسبتاً طبیعی است، چرا که برخی مایل به ادامه خدمت پس از بازنشستگی و عده‌ای مایل به خروج از ارتش هستند، اما درخواست بازنشستگی در زمانی که ارتش این رژیم درگیر جنگی تمام عیار است، محل سؤال است. چرا در میانه جنگ در نوار غزه، شخصی در جایگاه «دانیل هاگاری» – که به گفته نگارنده گزارش سایت «Now۱۴» نفر دوم ارتش به حساب می‌آید – باید درخواست جدایی از ارتش را داشته باشد؟

دلایل استعفای فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی

آنچه عامل خروج فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی از ارتش در میانه جنگ شده، مرتبط با برخی عوامل زیرساختی فردی و سازمانی در رژیم صهیونیستی و ارتش آن است که عمدتاً در پس جنگ روانی رسانه‌ای صهیونیست‌ها و تبلیغات ظاهری آن‌ها مخفی نگاه داشته می‌شود.

۱. عدم تعهد به رژیم صهیونیستی

۲. ترجیح منافع شخصی به منافع سازمانی

دومین عامل در خروج فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی به یک عامل فردی در صهیونیست‌ها باز می‌گردد. روانشناسی صهیونیست‌ها نشان می‌دهد آن‌ها به دلیل آموزه‌های نژادپرستانه، همواره منافع فردی را بر منافع سازمانی ترجیح می‌دهند. البته ترجیح منافع شخصی بر منافع سازمانی مختص صهیونیست‌ها نبوده، در تمام فرهنگ‌ها می‌توان نشانه‌هایی از آن را یافت. اما در جامعه صهیونیستی به دلیل آموزه‌هایی که موجب شده آن‌ها خود را از دیگران برتر دانسته، در راستای این برتری جویی دست به جنایت‌های رنگارنگ بزنند، این مسئله به یک اصل فراگیر تبدیل شده است.

خروج فرماندهان ارتش از خدمت در میانه جنگ یکی از نشانه‌های این وجه روانشناسی صهیونیست‌ها است. نشانه دیگر این وجه از خصلت صهیونیستی را می‌توان در مهاجرت معکوس موجود در سرزمین اشغالی هم مشاهده کرد. براساس برخی آمار‌ها در حال حاضر ۵۰۰ هزار نفر از صهیونیست‌های ساکن سرزمین اشغالی به خارج از فلسطین اشغالی گریخته‌اند و حاضر به حضور در کنار سایر صهیونیست‌ها در زمان جنگ نیستند. این رقم، قریب به ۸ درصد جمعیت کل صهیونیست‌های حاضر در فلسطین را شامل می‌شود.

۳. نارضایتی از بی تعهدی سازمان

سومین عامل خروج فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی از خدمت در میانه جنگ، به نارضایتی آن‌ها از سازمانی باز می‌گردد که در آن خدمت کرده‌اند. همانگونه که در گزارش خبرنگار «Now۱۴» نیز موجود بود، برخورد تحقیر آمیز با فرماندهان یا عدم ترفیع درجه از سوی خود آن‌ها به عنوان عامل خروج شان از ارتش در بحبوحه جنگ عنوان شده است. هرچند این عامل می‌تواند دلیلی برای خروج نیرو‌ها از خدمت باشد، اما خروج یک مجموعه از فرماندهان، آن هم در میانه جنگ، به دلیل نارضایتی از سازمان، چندان قابل پذیرش نبوده، بیشتر شبیه بهانه جویی برای فرار جنگ می‌نماید.

۴. نگرانی از محاکمه پس از جنگ

اما چهارمین عامل و شاید مهمترین عامل فرار فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی از خدمت به مسئله‌ای باز می‌گردد که هر چه نشانه‌های پایان یافتن جنگ آشکارتر می‌شود خود را بیشتر نشان می‌دهد و آن هم ترس از محاکمه پس از جنگ است. عملیات «طوفان الاقصی»، به وضوح بیانگر ضعف و شکست اطلاعاتی دستگاه‌های امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی در مصاف با رزمندگان مجاهد مقاومت فلسطین بود. اولین سؤالی که همه صهیونیست‌ها از همان روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ از مقامات این رژیم می‌پرسیدند این بود که چگونه ممکن است دستگاه‌های عریض و طویل اطلاعاتی نظامی اسرائیل از چنین حمله وسیعی اطلاع نداشتند؟

پاسخ به سؤال فوق از همان روز‌های آغازین جنگ تاکنون به تعویق افتاده است و مقامات رژیم صهیونیستی، وعده بررسی و پاسخ به آن را به پایان جنگ موکول کرده اند. تمام صهیونیست‌ها می‌دانند پایان جنگ، به معنای آغاز روند رسیدگی به پرونده افراد مقصر و مسئول در وقوع عملیات «طوفان الاقصی» در سرزمین‌های اشغالی خواهد بود و افکار عمومی در انتظار فرارسیدن آن روز است. این مسئله آنقدر حساس و چالش برانگیز است که تشکیل کمیته بررسی ۷ اکتبر از سوی «هرتزی هالوی»، رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی در میانه جنگ، به یک درگیری تمام عیار در کابینه رژیم صهیونیستی منجر شد و وی را مجبور ساخت، کار کمیته نامبرده را متوقف کند.

حال فرماندهان ارتش، به ویژه واحد‌هایی که مسئول جمع آوری اطلاعات و داده‌های عمومی و تحلیل و بررسی بوده‌اند، به خوبی می‌دانند هرچه زمان بگذرد، آن‌ها نیز احتمالا زیر تیغ محاکمه‌های قضایی و نظامی خواهند رفت و معلوم نیست چه آینده‌ای در انتظار آن‌ها است. به همین دلیل از هم اکنون فرار را برقرار کرده‌اند تا از احتمال محاکمه و محکومیت مصون باقی بمانند.

آنچه توسط فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی طی روز‌های اخیر رقم خورد نشان داد، رژیم صهیونیستی با وجود تمام هزینه‌های هنگفتی که در عرصه جنگ روانی انجام می‌دهد، وفاق درونی خود را در این جنگ از دست داده، مؤلفه‌های انسجام بخش این رژیم در حال از بین رفتن هستند. صهیونیست‌های مهاجر ساکن سرزمین‌های اشغالی، به ساختار موجود بی اعتماد‌تر شده‌اند و با ترجیح منافع فردی بر منافع سازمانی نوعی بی‌تعهدی به رژیم را از خود بروز می‌دهند. مؤلفه‌ای که به مرور با استمرار یافتن، این رژیم را از درون متلاشی خواهد کرد.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خروج از نسخه موبایل