بدرقه شهید گمنام اَرَد تا بهشت/ اینجا از قامت شهدا قیامت شد

بدرقه شهید گمنام اَرَد تا بهشت/ اینجا از قامت شهدا قیامت شد


«محمود صابری زاده» دلنوشته خبرنگار افتخاری دفاع پرس از حضور در مراسم تشییع شهید گمنام به رشته تحریر درآورد و نوشت:  از چندی پیش برای برگزاری مراسم شهادت حضرت زهرا (س) برنامه ریزی شده بود تا مردم گرد هم آیند ولی امسال خود حضرت مادر تقدیر را به گونه‌ای دیگر رقم زده بود و دهه فاطمیه امسال شهر ارد را به گونه‌ای دیگر رقم زد که همه مردم حس و حال خوبی را پیدا کردند و این بخش جنوبی فارس با مردم غیورش، دلواپسی‌های حضرت زهرا (س) برای پشتیبانی از ولایت را در خیابان ها، مساجد و تکایا فریاد زدند. 
 
 
امسال این شهید گمنام در ایام فاطمیه مهمان مجالس حضرت زهرا (س) بود، مهمانان ویژه‌ای که حاوی پیام برای مردم در هر رده سنی بودند.
 
باید گفت؛ شهدا آمدند و گفتند که گرچه امروز تکه از استخوان ما را بر روی دوش خود حمل می‌کنید ولی در آن روزی که جان در بدن داشتیم تا آخرین نفس برای دفاع از انقلاب و ولایت و این مرزوبوم مقابل دشمن جنگیدیم و اجازه ندادیم وجبی از این خاک از مرز‌های ایران گرفته و جدا شود. 
 
در شهر ارد شهید گمنام را بر روی دوش پدران و مادران و دختران و پسران این دیار از گلزار شهدای این شهر تا تپه نورالشهدا ارد حمل شد، همه دوست داشتند زیر تابوت باشند گویی تکه از بدنشان را بعد از چند سال می‌دیدند، اشک سرازیر بود از گونه‌های همه کسانی که حضور داشتند، برخی شب سختی که بر امیرالمومنین (ع) رفت و شبانه مادر امت را غسل و کفن و تشییع کرد تجسم می‌کردند، برخی‌ها هم که هنوز جامانده‌ای دوران دفاع مقدس دارند را تصور می‌کردند و همه این صحنه ها، در عین اینکه غمناک بود ولی عینا زیبا بود به همان زیبایی که حضرت زینب (س) فرمودند: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا: من جز زیبایی چیزی ندیدم». 
 
معمولا می‌گویند که مرد‌ها در جمع گریه نمی‌کنند ولی امروز گریه‌ها از مرد‌ها را با چشم خود دیدم، شاید برای خودم هم تعجب آور بود که مگر مرد‌ها هم اینگونه می‌توانند ضجه بزنند؟!
 
ولی ضجه مرد‌های این دیار در فراق مادرشان حضرت زهرا (س) و پیکر برادران شهیدشان را دیدم، همه در حال نماز خواندن بودند که مردی را دیدم که در فراق شهیدش، زیر تابوت شهید بر روی زانو نشسته بود و فریاد می‌زد و در فراق شهیدش گریه می‌کرد. 
 
دختری را دیدم که تسبیح گویان زیر لب ذکر می‌گفت و اشک می‌ریخت، مادران و دختران را دیدم برای اینکه تابوت شهدا به سمت آنان منتقل شود بی تابی می‌کردند و همین که شهید به سمتشان می‌آمد مانند مادر شهید، تابوب را در بغل می‌گرفتند و با افتخار بر روی دوش خود حمل می‌کردند و لبیک می‌گفتند. 
 
خانمی را دیدم را که روی مقوا نوشته بود مادر‌ای کاش شما هم اینجا بودید و این نوشته را به زیبایی با خود حمل می‌کرد و با دست دیگرش که دخترش در کالسکه بود را حرکت می‌کرد و همینجور زیر لب حرفی را می‌زد و اشک بر گونه هایش سرازیر می‌شد از روی کنجکاوی علت را جویاشدم فقط یک کلام گفتش به عشق مادر پهلوشکسته آمده ام …
 
دقایقی با امام جمعه به گپ و گفت نشستم؛ از نجابت و اعتقادات مردم می‌گفت، از برگزاری کلاس‌های قرآن در این بخش جنوبی استان فارس لب سخن گشود، از اینکه روز‌ها می‌گذرد و جوانان اعم از دختر و پسر پای کارند تا این شهید عزیز در اینجا تدفین شود.
 
وقتی که از وی سوال کردم بزرگ تر‌ها چطور، لب خندی زد و گفت: آری همه پای کار شهداء هستند.
 
وی افزود: به حول قوه الهی یکی از شرافت‌ها و افتخارات مردم ارد این هست که نسبت به جمعیتی که این بخش دارد ۱۳ شهید تقدیم انقلاب کرده هست.
 
طاهری خاطر نشان کرد: این تعداد از شهید و ایثارگر در این بخش نشان دهنده روحیه انقلابی، فداکاری و ایثار این مردم خطه جنوب هست. 
 
وی از همکاری و پیگیری سپاه و بخشداری و اداره کل حفظ آثار استان فارس جهت این میزبان دائمی قدردانی کرد و گفت: امام راحل در وصف شهدای گمنام فرمودند «سلام و درود ما بر پاره‌های تن این ملت که در بیابان‌ها انیس و مونسی جز نسیم بیابان و همنشینی با حضرت زهرا (س) ندارند، اینها فرزندان فاطمه هستند»
 
[در پاسخ به صابری زاده. خبرنگار دفاع پرس لامرد]وی اضافه کرد: مرد‌ها عوض پدر این شهید، بانوان عوض مادر و خواهران این شهید و نوجوانان و جوانان عوض فرزندان این شهید به گونه‌ای مراسم تشیع برگزار شد که برای همیشه مایه فخر و مباهات برای این مردم شد، زیرا این شهید منتسب به بی بی دو عالم هست. 
 
شاید کسی که بیشترین تصور از این مراسم شهدا را داشت مادر شهید منصوری و مادر شهید نصری بود که عکس زیبای فرزندان شهیدشان را با خود حمل و گریه می‌کردند و نمی‌دانم در این مدتی که فرزند شهیدشان را ندیده چه‌ها که نکشیده اند و باید گفت مادر غمخوار‌ترین کسی هست که خدا خلق کردهغ، خلقتی با لطافت ولی استوار که تلاش می‌کند بزرگترین سختی‌ها را تحمل کند تا آرامش خانواده حفظ شود. 
 
صدای مداح لامردی ابوذر سپاسدار به چه زیبایی مداحی نمودند و مردم نیز سعی می‌کردند با مداح تکرار کنند و بر سر سینه می‌زدند.
 
آری، امروز اقشار مختلفی از مردم در تشییع این شهید عزیز حضور داشتند و قطعا این جمعیت، تعداد کمی از کسانی هست که ارادتشان به حضرت زهرا (س) و شهدا همیشگی هست و در جای دیگری برای برپایی عزاداری تلاش می‌کردند. 
 
در پایان مراسم به سراغ طاهرزاده فرماندار گراش و یوسفی شهردار ارد رفتم که همگی قول مساعد دادند در کوتاه‌ترین زمان ممکن ساخت المان، تک لبه، آسفالت و روشنایی این مسیر و یادمان را انجام دهند تا مردم ولایی و شهدایی این بخش به خوبی از وجود این شهید خوشنام بهره ببرند.
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید