به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، از میان برادران دستواره سید محمدرضا از شهرت بیشتری برخوردار است، چرا که پس از شهادت عباس کریمی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) مدتی مسوولیت لشکر را برعهده گرفت. خانواده سید رضا متشکل از سه پسر و سه دختر بود. سید محمدرضا برادر بزرگتر متولد سال ۱۳۳۸ بود، بعد از آن سید محمد بود که سال ۱۳۴۱ به دنیا آمد و پسر بعدی سید حسین که سال ۱۳۴۸ به جمع خانواده اضافه شد. حاج تقی دستواره هر پسرش را روانه جبهه کرد و هر سه طی یک سال به شهادت رسیدند که مزار آنان هم اکنون در بهشت زهرا (س) در کنار هم قرار دارند. سید محمدرضا سیزدهم تیر سال ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای یک در منطقه مهران به شهادت رسید. سید حسین در ۲۹ خرداد و سید محمد در دوم دی به شهادت رسیدند.
حمید داوودآبادی رزمنده و نویسنده دفاع مقدس در خاطراتش آورده است که سید محمد هر کار کرده بود تا بتواند از طریق سپاه به جبهه بیاید نشد، افتاده بود ارتش و محل خدمتش خرم آباد بود، چون از جبهه دور بود فرار کرده و با عضویت بسیج از طریق لشکر ۲۷ خودش را به جبهه رسانده بود، از این رو سرباز فراری محسوب میشد. هرچه پدر و مادر به سید محمدرضا گفته بودند نامهای بده که ثابت کند محمد جبهه بوده محمدرضا قبول نکرد، میگفت تخلف کرده محل خدمتش را ترک کرده از این رو باید تنبیه شود.
احترام خاصی برای حاج احمد متوسلیان قائل بود. خودش را شاگرد و متوسلیان را استاد خود میدانست.
شهید ممقانی مسوول بهداری لشکر ۲۷ از دوستان نزدیکش بود. وقتی خواستند خبر شهادت را به سید رضا بدهند خواب بود، بیدار که شد خودش خبر داشت ممقانی شهید شده. گریه کرد و بلند فریاد کشید «خدایا خسته شدم، پس چرا من را نمیبری؟» چند روز بعد خودش شهید شد.
حضور در سپاه را نه به عنوان یک شغل که به عنوان یک تکلیف میدید و این را از حاج احمد متوسلیان به یادگار داشت. تا زمان شهادت با حضور در عملیاتهای مختلف به عنوان جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)، مسوولیت تیپ ۳ ابوذر و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) ۱۱ بار مجروح شد. همه او را با شوخ طبعی و بذله گو بودنش و در عین حال سخت کوشیاش میشناختند.
انتهای پیام/ 141
منبع خبر