به شیوه نهراوان در تمامِ ایران!

به شیوه نهراوان در تمامِ ایران!


گروه استان‌های دفاع‌پرس‌ـ «غلامرضا بنی‌اسدی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ عزلِ بنی‌صدر نبود، یک بهانه دیگر پیدا می‌کردند. من مرده، شما زنده، اینا به آخر خط رسیدند. این دیالوگی بود در فیلم «ماجرای نیمروز»، که نه نیم روز بلکه روزهای متعدد را از مقابله منافقین با انقلاب روایت می‌کرد.

حرف دقیقی بود. اگر چه عزل بنی‌صدر در ۲۶ خرداد ۱۳۶۰، بهانه را به دست‌شان داد تا در تهران و مشهد و اصفهان و شیراز و تبریز و…. به میدان بیایند اما همه می‌دانیم، برای کسی که بخواهد آتش برافروزد، فندک نشد، کبریت می‌کشد. تراشه کبریت هم که به فراوانی پیدا می‌شود.

قصه منافقین برای خروج مسلحانه، از این جنس بود. آنان به آخر خطی رسیده بودند که امکان برگشت به سر خط، وجود نداشت. پس آمدند تا وجودشان را با تفنگ‌هایی ثابت کنند که پیشترها با نیتی چنین، مخفی کرده بودند. خروج‌شان بر حکومت از جنس رفتار خوارج بود.

نظام هم تا انگشت‌هاشان با ماشه آشنا نشده بود، با آنان غریبگی نمی‌کرد اما وقتی امنیت مردم را هدف گرفتند، به حکم بغی با آنان برخورد کرد. جز این هم چاره‌ای نداشتیم که اگر بود، قطعا مولا علی (ع) آن گونه با نهروانیان رفتار می‌کرد.

نبود، برخورد سخت و سلبی با منافقین ناگزیر و تحمیلی بود چنان که جنگ هم برای ما تحمیلی بود. آنان، با تیغ و تیر و ترور و بمب‌گذاری، ما را در میانه جنگ قرار داده بودند. جنگی که یک سویش عراق بود و لشکر جراره‌اش و این سو منافقین بودند که میل‌شان در خون‌ریزی و اسراف در کشتن از صدام هم بیشتر بود.

آنان بزرگان انقلاب را با تئوری «زدنِ راسِ رژیم» و با هدفِ «بی‌آینده کردن» نظام پی گرفتند و مردم عادی کوچه و خیابان را هم «سرپنجه‌های رژیم» می‌خواندند و برای قطع آن حریص بودند. به خیابان می‌آمدند حیف‌شان بود که با دست تمیز به خانه تیمی برگردند. اگر کسی با ظاهر حزب‌الهی هم پیدا نمی‌کردند، بی‌کشته برنمی‌گشتند. کارشان به جایی رسیده بود که وقتی برای ترور یک شهروند انقلابی رفته بودند و درب مغازه‌اش بسته بود، همسایه او را به رگبار بسته بودند. غافل از این که آن فرد از هواداران خودشان بوده است! برای این که دست خالی برنگردند هوادار خود را زده بودند. این نشان می‌دهد که تا کجا را دیده بودند.

خب، هر حکومتی این دیده بیمار را به مجازاتی در خور علاج می‌کند. ما هم چنین کردیم. در این جبهه هم باز مردم بودند که نقش اول را داشتند چنان که در جبهه مبارزه با صدامیان.

اگر آنجا مادر فرزندش را از زیر قرآن رد می‌کرد تا برای سربلندی قرآن به جبهه برد، اینجا مادران روی دیگری از بزرگی مادر ایرانی را نشان دادند. آنجا که بعد از فراخوان امام از مردم با عنوانِ اطلاعات ۳۶ میلیونی، مادران فرزندانِ فریب‌خورده خود را معرفی می‌کردند. جامعه انقلابی، جامه اطلاعاتی هم پوشید و با حراست از انقلاب، کار منافقین را تمام کرد.

باری ۳۰ خرداد اگر چه در اول، نخستین روز رویارویی مسلحانه منافقین را گواهی می‌داد اما به واقع نخستین روزِ اضمحلالِ خوارج قرن ۱۴ بود. به شیوه نهروان در تمامی ایران…..

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید