. به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛ « و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود » ‌ «کبوتران حرم» …

.
به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛
« و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود »
‌
«کبوتران حرم» …


.
به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛
« و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود »

«کبوتران حرم» در طواف جان دادند
میان خون و گلوله ، میان آتش و دود

«جوان» برای کبوتر شدن دعا میکرد
و دل نهاد در آخر به آنچه دل فرمود

دمِ وداع در آغوش هم، دو کوه گریست
«پسر» ، کنار «پدر» مثل کودکی آسود

بخوان برای جوانت چهار قل! «مادر» !
بخوان که دور بماند سرش ز تیغ حسود!

جوانِ قصه ولی « سربلند » شد آخر …
اگرچه خاکی و بی سر ، اگر چه خون آلود!

چه خوب شد که ندیدی سر عزیزت را
چه خوب شد سر او بر فراز نیزه نبود…!

هزار آه ، که ماندیم و «کاروان» رفته ست
همیشه بوده تفاوت میان «برکه» و «رود»!

چه قدر سرو در این پهنه بر زمین افتاد
چه قدر لاله شد اینجا فدای یاس کبود

دلم گرفته و در بند این زمینی هاست
که پر کشید هرآنکس که آسمانی بود
.



منبع

ebrahim_hadi.01@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید