حضرت ام‌البنین (س) الگوی مادران شهدا

حضرت ام‌البنین (س) الگوی مادران شهدا


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، در حادثه جانسوز کربلا بسیاری از افراد و اشخاص بودند که در کنار امام حسین (ع) حضور نداشتند، اما نام مبارکشان همسنگ شهدای کربلا قرار دارد و حتی می‌توان گفت بخش مهمی از هویت کربلا مرهون نام بلند آنها هست.

حضرت ام‌البنین (س) یکی از معدود افرادی هست که با همه جلالت شان و مقام بلندشان در کربلا حضور نداشتند، اما بدون نام ایشان نامی از حادثه کربلا برده نمی‌شود. با این همه همچنان حضرت ام‌البنین (س) شخصیتی مظلوم در حادثه کربلا هست و به شناخت دقیقی از ایشان نرسیده‌ایم. 

در میان همسران امام علی (ع) بعد از حضرت زهرا (س) جناب ام‌البنین از جایگاهی ویژه برخوردار هست و حتی نام ایشان را باید در زمره زنان بزرگ و صاحب کرامت شیعه مانند حضرت زینب (س) قرار داد. ایشان بدون شک الگوی برتر همه مادران و همسران شهدا هست که همه شئون زندگی‌شان حتی سوگواری بر شهادت فرزندانشان نیز نوعی جهاد هست. 

حضرت ام‌البنین و خبر شهادت فرزندانش (س)

پس از واقعه جانسوز کربلا کاروان اهل بیت (ع) پس از حضور افشاگرانه در کوفه و شام، به سوى مدینه فرستاده شدند. وقتى نزدیک مدینه رسیدند، امام سجاد (ع) فرود آمده و بار شترش را پایین کشید، خیمه‌اى براى خویش نصب کرده و فرمود: اى بشیر! خدا پدرت را رحمت کند، ایشان شاعر خوبى بود. آیا تو نیز از شاعرى بهره برده‌اى؟ 

بشیر عرض کرد: آرى. 

امام (ع) فرمود: پس به مدینه برو و خبر شهادت پدر و عزیزانم را به اهل مدینه برسان. 

بشیر با این امر و مأموریت امام (ع) بر اسب سوار شد و با سرعت خود را به مدینه رساند و وارد مسجد النبى (ص) شد. صدا را به گریه بلندکرد و با حالتى غمناک، با دو بیت شعر به انتظار تلخ اهل مدینه پایان داد: «اى اهل مدینه! دیگر در مدینه نمانید؛ زیرا حسین (ع) کشته شد. پس فراوان اشک بریزید. بدن حسین (ع) در کربلا، در خاک و خون غلتید؛ در حالى که سرش بر بالاى نیزه به این شهر و آن شهر برده مى‌شد.»

با اعلام این خبر، مدینه یکپارچه در عزا و شیون فرو رفت. زنان از خانه‌هاى خود بیرون آمدند، صورت‌هایشان را مى‌خراشیدند و نوحه و ماتم سر مى‌دادند و بر مظلومیت حضرت سیدالشهدا و یارانش علیهم السلام مى‌گریستند. 

در این هنگام در بین آن همه شور عزا و ماتم حضرت ام‌البنین (س) خود را به بشیر رساند و فرمود: بشیر! از حسین برایم بگو. 

بشیر عرض کرد: در سوگ چهار فرزند شجاعت به تو تسلیت مى‌گویم. 

ام‌البنین (س) به بشیر فرمود: بشیر گفتم از حسینم چه خبر آوردى؟ حسینم چه شد؟ فرزندانم همگى فداى حسین (ع) باد. اگر حسین زنده باشد، کشته شدن چهار فرزندم برایم آسان هست. 

وقتى بشیر خبر شهادت امام حسین علیه‌السلام را اعلام کرد، حضرت ام‌البنین (س) در حالى که بسیار منقلب شده بود فرمود: اى بشیر، با این خبر بندهاى دلم را پاره پاره کردى.

سوگوارى حضرت ام‌البنین (س) بعد از واقعه جانسوز کربلا

حضرت ام‌البنین (س) بعد از واقعه جانسوز کربلا قبرهایى نمادین در قبرستان بقیع ایجاد کرد و هر روز همراه با عبیداللّه و فضل، فرزندان حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام به قبرستان بقیع مى‌آمد و براى امام حسین، شهداى کربلء و چهار فرزندش علیهم‌السلام آن چنان ندبه و گریه مى‌کرد که دوست و دشمن به گریه مى افتادند، حتى مروان بن حکم که مظهر شقاوت و شخصى قصى‌القلب و از دشمنان قسم خورده آل محمد (ص) بود، بار‌ها در اثر شنیدن نوحه و گریه‌هاى حضرت ام‌البنین (س) گریه مى‌کرد. 

بانوان مدینه که ایشان را ام‌البنین خطاب کرده و به وى تسلیت مى‌گفتند، به آنها چنین جواب مى‌داد: اى زنان مدینه دیگر مرا ام‌البنین نخوانید، زیرا با این عنوان مرا به یاد فرزندانم مى‌اندازید که شیران بیشه شجاعت بودند. من داراى فرزندانى بودم که از این رو مرا مادر پسر‌ها مى‌گفتند، ولى اکنون در حالى صبح کردم که هیچ پسرى ندارم، چهار پسر همچون باز شکارى، چابک و تیز پرواز داشتم که با قطع رگ گردن‌هایشان آنها را کشتند. 

دشمنان با نیزه‌هاى خود، پیکرهاى آنها را قطعه قطعه کرده و هر چهار پسرم در حالى روز را به پایان بردند که با بدن‌هاى چاک چاک بر روى خاک گرم کربلا افتادند. کاش مى‌دانستم آیا این خبرى که به من دادند صحیح هست که دست راست عباسم را از بدن جدا نمودند؟!

ارادت حضرت ام‌البنین (س) به حسین بن على (ع)

کنیز حضرت ام‌البنین (س) مى‌گوید: من منزل را هر روز خودم جارو مى‌کردم ولى در آن روز ایشان امر فرمودند: خودم مى‌خواهم خانه را جارو کنم، زیرا عزاداران حسین علیه‌السلام مى‌خواهند بیایند، لذا بعد از نظافت، هنگام ورود میهمان‌ها شخصا به استقبال آنها رفته و نواى وا اماما و واسیدا سر مى‌داد.

حضرت ام‌البنین (س) و حضرت زینب کبرى (س) یکدیگر را در آغوش کشیدند، حضرت زینب کبرى (س) یکى یکى نام پسران حضرت ام‌البنین (س) را صدا مى‌زد و مى‌فرمود: وا اخاه، وا عباسا، وا اخاه وا جعفرا و… 

حضرت ام‌البنین (س) فقط مى‌فرمود: وا اماما، وا حسینا؛ و به این صورت مردم متوجه شدند که حضرت ام‌البنین (س) بزرگ‌ترین مصیبتش مصیبت امام زمانش علیه‌السلام بود. 
بعد میهمان‌ها نشستند، حضرت ام‌البنین (س) از حضرت زینب کبرى (س) خواست تا از واقعه جانسوز کربلا و پسرانش برایش بگوید، حضرت زینب کبرى (س) از شهادت فرزندانش سخن به میان آوردند. 

حضرت ام‌البنین (س) عرض کرد: جان همه عالم به فداى حسین علیه‌السلام، از حسین علیه‌السلام برایم بگو. 

حضرت زینب کبرى (س) فرمودند: حسین علیه‌السلام را با لب تشنه کشتند. 

حضرت زینب کبرى (س) در ادامه فرمودند: اى ام‌البنین (س) از پسرت عباس علیه‌السلام یک یادگارى برایت آورده‌ام. 

حضرت ام‌البنین (س) عرض کرد: آن یادگارى چیست؟ 

حضرت زینب کبرى (س) سپر حضرت اباالفضل العباس (ع) را به ایشان تقدیم فرمود. 

حضرت ام‌البنین (س) تا آن سپر را دید آن چنان منقلب شد و گریست که بیهوش شده و بر زمین افتاد. 

حضرت ام‌البنین (س) علاوه بر اینکه به بقیع جهت عزادارى مى‌رفتند در منزل نیز در سوگ امام حسین علیه‌السلام مراسم مى‌گرفت و مى‌نشست و زنان مخصوصا از قبیله بنى هاشم در جلسه او شرکت و بر مظلومیت حضرت سیدالشهدا (ع) و اهل بیتش مى‌گریستند. از جمله ام سلمه همسر گرامى پیامبر اکرم (ص) شرکت مى‌کرد و مى‌گریست و مى‌گفت: حسین را کشتند! خدا قبرشان را پر از آتش کند. 

منبع: کتاب ام‌البنین (س) / به قلم قاسم رجبیان.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید