/
۰۰:۱۴
–
۱۳۹۹/۳/۱۲
http://fna.ir/exosog
۰
خاموش شو خائیز اما «خاموش» نه!
چند روزی است آتش، نام منطقه محافظت شده «خائیز» را سر زبان ها انداخته است. پیش از این شاید تنها بومیان، علاقهمندان به محیط زیست و گردشگری درباره اش می دانستند و بقیه کمتر یا اصلا؛ شاید اشکال کار همین باشد؛ بی خبری ما از خائیزها.
خبرگزاری فارس ـ نعیمه جاویدی: مدتی قبل در صفحه چند فعال محیط زیست درباره فصل خشک زاگرس مطالبی منتشر شد. هشدارهایی که ظاهراً چند سالی است به مدد فضای مجازی، درست در چنین ایامی یعنی روزهای گرم و کم بارش سال منتشر می شود تا توجه مردم و مسؤولان را به احتمال آتش سوزی در جنگل های تشنه جلب کند. متن هایی که شاید خیلی هایمان، خوانده و نخوانده از کنارش رد شدیم. شاید باور نمی کردیم آتش سوزی در خائیز سبز؛ خانه حفاظت شده صدها گونه گیاهی و جانوری کمیاب و اصیل ایرانی چنین نزدیک باشد و صدای هیزمِ آتش شدن درختانش را بشنویم. مطلب پیش رو نیم نگاهی به آتش سوزی جنگل ها، کمبودها و راهکارهاست.
رسیدن از نسوزاندن به رویاندن
شاید حالا به خودمان بگوییم: «این آتش حتما مهار می شود» اما کاش تمهید ما بالاتر برود. چرا از افتخار به اطفای موفقیت آمیز آتش جنگل ها و خوش شانسی برای در امان ماندن پوشش گیاهی و جانوری به پله بالاتر نرسیم و جنگلهایمان را خرما بر نخیل نکنیم و دست حریق را کوتاه؟! شاید لازم باشد با خودمان تکرار کنیم: «آتش خائیز باید سرد و خاموش شود خودش اما نه!» باید جلوی خاموشی ابدی و مرگ خائیزها را گرفت. قطع نکردن درختان و نسوزاندن جنگلها کافی نیست باید به رویاندن نهال ها و سبز شدن دانه ها فکر کرد؛ از نقطه نسوزاندن به جایگاه رویاندن رسید.
کوآلاهای خائیز در امانند
آتش سوزی خائیز شهرستان کهگیلویه از غروب پنجشنبه آغاز شده و آمار ارائه شده در اخبار میگوید که بیش از صد هکتار از جنگلهای این منطقه حفاظت شده دچار آتش شده و 40 هکتار آسیب دیده است. تصاویری دردناک از مرگ جانوران در فضای مجازی منتشر و آن را با کوآلاهای استرالیا مقایسه می کنند. تصاویری که مسؤولان استناد آن را تایید نمی کنند. آنها از اعزام بالگردهای آبپاش و تجهیزات اطفای حریق، کنترل آتش سوزی و در امان ماندن گونه های جانوری در خطر انقراض این منطقه حفاظت شده می گویند. گونه های جانوری کم نظیری که بنابه این گفته ها لاشه ای پیدا نشده و این نشان از سلامت و حیات آنها دارد. با این حال نتیجه قطعی بعد از مهار کامل آتش این منطقه حفاظت شده مشخص خواهد شد. گزارش فعالان محیط زیست حاکی از این است که پوشش منطقه ای که دچار حریق شده، بیشتر مرتعی است و پوشش جنگلی و درختی در ضلع شمالی قرار دارد. منطقه خائیز با مساحت ۳۳ هزار و ۳۸۵ هکتار سال 1377جزو مناطق حفاظت شده کشور قرار گرفت. پوشش گیاهی منطقه بلوط، کلخنگ، بادام وحشی، ارژن، خوشک، گون، گیاهان دارویی، زرشک، آلبالو و… است. گونههای جانوری متنوعی مانند کل و بز، گرگ، کفتار، شغال، روباه، انواع جغد، تشی، کاراکال، پلنگ و پرندگانی از جمله کبک، تیهو، بحری و دلیجه هم دارد.
سه نکته قدیمی برای آتش بس!
مسؤولان محلی و محیط زیست لابه لای آخرین اخبار آتش سوزی، 3 موضوع قدیمی و قابل تأمل را یادآوری می کنند. اول، کمبود امکانات لازم برای اطفای حریق از جمله بالگردهای مجهز به مواد خاموش کننده به صورت مستقر در محدوده این مناطق. بالگردهایی که حضورشان در همان ساعات اولیه می تواند به مهار آتش در زمان کوتاه ختم شود. همچنین با استفاده از مواد خاموش یا خنک کننده حجم آتش و دمای محدوده دچار حریق، کنترل و زمینه حضور نیروی انسانی برای اطفای نهایی ایجاد شود. نکته بعد تعداد محیط بانان است. در این مناطق نیروهای محیط بان داریم اما با توجه به وسعت منطقه تعداد و امکانات قرار گرفته در اختیار آن ها کافی نیست. موضوع دیگر استفاده از فناوری روز و رصد هوشمند منابع طبیعی است. در این مورد می توان روی نبوغ دانش بنیان ها و جوانان خوش فکر و خلاق کشور حساب کرد. برای مثال استفاده از این تجهیزات مانند رصد هوشمند حرارتی کمک می کند اگر در نقطه مثلاً «الف» گزارش افزایش دما و حرارت دیده می شود، محیط بانان به سرعت مراجعه و موضوع را بررسی کنند. آتش کوچک پیش از آنکه به آتش سوزی مهیب جنگلی تبدیل، مهار شود.
لطف ما به خودمان
دلسوزان محیط زیست شانه به شانه نگرانی درباره گونه های جانوری و گیاهی جنگل ها و مناطق حفاظت شده کشور، خطر فرسایش خاک در زاگرس را بارها گزارش کرده اند. گزارش هایی که حالا دوباره با این اتفاق مطرح شده اند تا شاید نهادهای فرادست پیگیری و حمایت کنند. قطع بی رویه درختان و آتش سوزی خاک را عریان و بی دفاع می کند. هنگام بارندگی مانعی بر سر راه آب نیست. دیگر ریشه درختان آب را دریافت، ذخیره و خاک را سفت نمی کند. با از بین رفتن درختان به مرور خاک سست، آماده فرسایش و رانش می شود. جانوران گیاه خوار مأمن و غذای خود را از دست می دهند یا کوچ می کنند یا می میرند. جانوران گوشت خوار هم به دنبال این موضوع زنجیره حیاتشان با خطر روبه رو می شود.
پس، از بین رفتن و آسیب دیدن جنگل هایی مانند جنگل های زاگرس فقط از بین رفتن پوشش گیاهی نیست. معیوب شدن چرخه محیط زیست گیاهی، جانوری، بشری و جامع تر؛ حیات ماست. از مساحت 10 میلیون هکتاری این جنگل ها حدود 6 میلیون هکتار در امتداد 10 استان از آذربایجان غربی تا خوزستان برای ما باقیمانده است که باید برای محافظت از آن برنامه ریزی و به حیات خودمان لطف کرد.
درخت قدرت و استقامت
زاگرس خانه بلوط های ایرانی است تا جایی که فعالان محیط زیست جهان، بلوط ها را شناسنامه جنگل های این منطقه می دانند. هفتم فروردین در تقویم محیط زیستی ها روز جنگل های بلوط زاگرس ثبت شده و برنامه های فرهنگی مختلفی اجرا می شود تا توجه ها به این منابع ارزشمند طبیعی جلب شود. در بسیاری کشورها بلوط تنها یک گیاه معمولی نیست. یکی از گونه ها موثر و پر فایده بر چرخه طبیعت و حیات وحش به شمار می رود. بلوط درختی برافراشته و تنومند است و در بسیاری کشورها جایگاهی معنوی دارد. گیاه ملی کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، لتونی، لهستان و صربستان و نماد «قدرت و استقامت» محسوب می شود.
وای از مرگ بلوط جوان...
بلوط برای زاگرس نشینان و بومیان قدیمی منطقه هم نماد برکت است. درختی که برای تغذیه انسان، دام و درمان و مشاغل از آن استفاده می شود. بومی های قدیمی زاگرس می گویند: «دستی که بلوط جوان را ببرد روی خوشی زندگی را نمی بیند» بلوط در زاگرس فقط یک درخت نیست برای درمان دیابت، ناراحتی های پوستی، گوارش، آسم، پوکی استخوان و… استفاده می شود. بومیان دانه اش را بو می دهند و نوشیدنی ای با طعم نزدیک به قهوه برای مهمانان ویژه دم می کنند. نان دانه بلوط از خوراکی ها مقوی زاگرسی هاست. مرکب سازها، رنگرزها و چرم سازان قدیمی و چیره دست این خطه که به سبک سنتی کار می کنند در کسب و کارشان از دانه های بلوط استفاده می کنند. چند وقتی است اما آفتها، تغییرات آب و هوایی و گرد و غبار و متاسفانه کم مهری نسل جدید هویت گیاهی جنگل های زاگرسی را با چالش روبه رو کرده است. چالشی که شاید کم از یک آتش سوزی بی سر و صدا نداشته باشد و همان روی خوش زندگی را ندیدن باشد.
دود زغال بلوط در چشم زاگرس
باید دید چه عواملی باعث شده مهر بلوط در دل نسل جدید مثل گذشته نباشد؟ دامداران جوان به دلیل بالارفتن هزینه علوفه و کم شدن پوشش گیاهی مراتع برای تامین غذای دام خود مشکل دارند و بیش از معمول از برگ و میوه این گیاه استفاده می کنند. گرد و غبار، آلودگی زیست محیطی و آفات خاص این گونه، بلوط های زاگرس را به «زوال» دچار کرده است. حتی بعضی فکر می کنند با موجودی بی جان روبرویند. مشکل اشتغال در روستاهای صعب العبور زاگرس باعث شده عده ای دست به تبر شوند. چوب درختان را بسوزانند. زغال تولید، انبار کنند و بفروشند. تهیه زغال کم خطر نیست. در فصل خشک زاگرس هر جرقه حکم کبریت برای انبار باروت دارد. جدای این، بومیان در مصاحبه با رسانه گفتهاند انبار کردن همین زغال های داغ تابحال خانه بعضی را با خاکستر یکی و چند نفری را هم دچار خفگی کرده که شکرخدا زنده ماندهاند.
سنجاب زاگرس نه کانادا!
سنجاب ها، شاید کوآلاهای زاگرس هستند و شناسنامه بلوطستان بزرگ ایران. دانه های بلوط را در بهار و تابستان زیرخاک پنهان می کنند. دانه هایی که گاه فراموش و سبز می شوند. از زیر خاک سر بیرون می آورند و می شوند بلوط های جوان و آینده زاگرس. متاسفانه مدتی است فروش سنجاب ها به عنوان حیوان خانگی باب شده است. در تهران هم هر سنجاب بین 400 هزار تا یک میلیون تومان معامله شد آن هم با عنوان «سنجاب کانادایی»! این هم آفت جدی و مهمی است که جان جنگل ها را به خطر می اندازد. درک دغدغه معیشت بومیان، درمان این کم مهری و آب روی آتش زغال هاست. سنجاب های زاگرس هم با نام جعلی کانادایی آواره نمی شوند. با تبلیغات انجام شده برخی خریداران سنجاب ها را به بوستان های ملی تحویل می دهند تا به زاگرس برگردند.
تا پای جان و مهریه بلوطی
محیط زیست جهان و ایران همان قدر که از بی دقتی ها و خودخواهی های دانسته و نداسته هر یک از ما آسیب می بیند، مرهون و مدیون دوستداران محیط زیست هم است. دوستانی که گاهی تا پای جان از آن مراقبت می کنند. خوشبختانه هستند بومیان و فعالان محیط زیستی که برای جبران پوشش گیاهی از دست رفته جنگل های زاگرس، مدتی است دانه های بلوط را در زمین می کارند تا ضامن سرسبزی و بقای جنگل های زاگرس باشد. این روزها که خبر تلخ پرداخت یک میلیون شاخه گل رز قرمز به عنوان مهریه و جدایی یک زوج ایرانی کام خیلی هایمان را تلخ کرد شاید بد نباشد خبر خوش تدبیر و مهریه متفاوت «زهرا قاسمی» فعال محیط زیست را هم مرور کنیم. مهریه اش کاشت ۵ هزار درخت بلوط در رشته کوه زاگرس و مدتی است برای تحقق آن با همسرش دست به کار شده اند. با کمک هم زندگی شان را می سازند و آینده زاگرس را سبز می کنند.
مهریه جالب یک زوج لردگانی در استان چهارمحال و بختیاری هم شبیه این اقدام است. عروس خانم متولد این خطه و هدیه داماد به او کاشت 6 هزار اصله نهال بلوط است. هنگام آتش سوزی جنگل ها هم داوطلبان به کمک بومیان و محیط بانان می آیند گاه تا پای جان.
سال 1398 به دنبال آتش سوزی جنگل های «مریوان» ۴ فعال محیط زیستی در جریان اطفای حریق، جان برکف خدمت کردند و شهید شدند. آتش جنگل خاموش و سرد شد. بومیان برای این 4 نفر سنگ تمام گذاشتند. پیکرهایشان را با حضوری قدرشناسانه و باشکوه تشییع کردند و به خاک سپردند.
زمستان نیست، جنگل سوخته…
گاه برخی دوستداران و فعالان محیط زیست از زبان هنر استفاده می کنند تا توجه مردم و جامعه را به محیط زیست جلب کنند. تیرماه سال 1392 جنگل های «استهبان» با گونه های گیاهی متنوع و درختان تنومند طعمه حریق شد. بعد از 2 روز آتش سوزی بی امان متاسفانه بهشت سبز استهبان سیاه و خاکستر شد. عکس یکی از درختان سوخته اما خبرساز شد. درختی که مثل درختان زمستانی بی برگ بود و فقط چند شاخه بالایی آن برگ داشت. دل هنرمندان بومی و دوستداران محیط زیست به درد آمد. تابلو نقاشی و پارچه گلدوزی از آن درخت ترسیم شد با جمله ای که ذهن را درگیر می کرد: «زمستان نیست؛ این جنگل سوخته است.»
حالا در بهار 1399 آتش به جان خائیز افتاده. مردم، فعالان محیط زیست و نیروهای نظامی تلاش می کنند تا فردا نگوییم: «زمستان نیست؛ خائیز سوخته…»
آب خنک برای پادشاه آتش
بسیاری از کشورهای جهان، آتش سوزی جنگل ها را به دلیل کاهش سرانه بارندگی، خشک شدن مراتع و شکنندگی بافت پوشش گیاهی در فصل های خشک و بی باران تجربه می کنند. ریه های سبز استرالیا اما به دلیل اقلیم خشک و گرم بیشتر طعمه حریق می شود. علاوه بر عوامل طبیعی سهل انگاری انسان یکی از دلایل شایع آغاز آتش سوزی است. «وین آلن هانتسمن» هم فردی است که سلفی دردسرسازش برای جنگل های کالیفرنیا و خودش گران تمام شد. او برای گرفتن یک عکس آتش سوزی راه انداخت که مهارش از کنترل خارج شد و به او لقب «پادشاه آتش» دادند. پادشاه به دلیل خسارتی که به محیط زیست و این جنگل زد به پرداخت 60 میلیون دلار جریمه نقدی و 20 سال زندان محکوم شد.
در ایران هم فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی کشور به نکته مهمی اشاره کرده بود حاکی از این که ۹۵ درصد علت آتش سوزی مراتع و جنگل ها عامل انسانی است. «سید اسدالله هاشمی»، مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد هم به علت آتش سوزی این جنگل ها اشاره ای گذرا داشته و گفته: «به دلیل اختلاف دو دامدار ساکن حاشیه کوه خائیز از مناطق حفاظت شده تحت پوشش محیط زیست شاهد فوران شعلههای آتش در جنگلها و مراتع کوه خائیز هستیم و…» او گفته مراجع قضایی در حال بررسی ابعاد ماجرا و برخورد با مسببان این ماجرا هستند.
دیرینه جنگل جهان در ایران
ایران 4 فصل، اقلیم متنوعی دارد. در سیستان و بلوچستانی که خیلی ها تصور بیابان از آن دارند، کویر، کوهستان، دریا و جنگل به هم می رسند. فقط در استان های خوش بارش پوشش گیاهی جنگلی نداریم. پراکندگی سبز پوشش گیاهی در کشور ما به مرور زمان تحت تأثیر عواملی مانند کاهش بارندگی، آلاینده های زیست محیطی و عوامل انسانی کم شده است. در 6 ماه نخست سال؛ روزهای گرم و به اصطلاح فصل کم بارندگی و خشک جنگل ها، احتمال آتش سوزی افزایش پیدا می کند. البته بقیه کشورهای جهان هم کمابیش چنین وضعیتی دارند و اخبار آتش سوزی جنگل هایشان گاه خبرساز می شود. متاسفانه چند سال گذشته جنگل های ارسباران، استهبان، خسرج، گیلان، مازندران و… شاهد آتش سوزی بوده اند.
گاه انداختن یک ته سیگار، خاموش نکردن کامل آتش، رها کردن اشیائی که زیرتابش نور خورشید می توانند خاصیت ذره بینی پیدا کنند مانند یک تکه آینه، فویل آلومینیومی و زرورق به راحتی می توانند درختان چندصدساله را یک شبه خاکستر کنند. جنگل های هیرکانی ما در گرگان که به «فسیل زنده»، «موزه طبیعی»، «پیرترین جنگل دنیا» و «بازمانده دوره سوم زمین شناسی و عصر یخبندان» معروف هستند. عکس های هوایی می گویند این جنگل ها با درخت های نادر راش و سرخدار دل خوشی از دست ما ندارند. یا جنگل های زاگرسی که پوشش بلوط آن ارزشی ملی است و در کتاب ها درباره اش نوشته اند، میراث و سرمایه زیست محیطی هرکدام از ماست. باید حواسمان به داشته هایمان باشد تا فردا عکس داشته های کشورهای دیگر را با حسرت نگاه نکنیم.
/انتهای پیام
محیط زیست
آتشسوزی
پوشش گیاهی
جنگلها
اخبار مرتبط
-
خائیز در آتش می سوزد
۱۳۹۹/۳/۱۱ – ۲۳:۴۷
-
ادامه عملیات اطفای حریق سپاه در خائیز
۱۳۹۹/۳/۱۱ – ۲۲:۲۷
-
استقرار 6 بالگرد در استان
۱۳۹۹/۳/۱۱ – ۱۲:۲۵