خوابی که در صحرای نینوا گذشت

خوابی که در صحرای نینوا گذشت

«یکی از ترکش‌ها به شاهرگ گردن حسن اصابت کرده بود و خون فوران می‌کرد، همان‌گونه که در خواب دیده بود. ترکش دیگری به گردن عبدالله جعفری خورده بود که او ناخودآگاه دست راستش را سپر قرار داده بود و انگشتان دستش قطع شده بود، اما به گردن آسیب زیادی نرسیده بود.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
این مطلب را از دست ندهید :  حتی اگر تیغ ببارد، در بیعت حسینیم
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید