«یکی از ترکشها به شاهرگ گردن حسن اصابت کرده بود و خون فوران میکرد، همانگونه که در خواب دیده بود. ترکش دیگری به گردن عبدالله جعفری خورده بود که او ناخودآگاه دست راستش را سپر قرار داده بود و انگشتان دستش قطع شده بود، اما به گردن آسیب زیادی نرسیده بود.»
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است