خواستگاری با دست مجروح

به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از فارس، همسر سردار شهید «مهدی ظل‌انوار» خاطره‌ای از آشنایی و ازدواج با این شهید گرانقدر روایت کرده است.

به گفته وی «مهدی خیلی ساده، با لباس بسیجی و چفیه به خواستگاری‌ام آمده بود. آنچه بیش از همه به چشم می‌آمد، دست راستش بود که با باندی سفید به گردن آویزان شده بود. زمانی که برای اولین بار به‌صورت او نگاه کردم، دیدم چهره‌اش با هاله‌ای از نور سفید و نورانی پوشیده شده است!

چند روز بعد مادر آقا مهدی و برادرش آقا کمال، در غیاب مهدی که جبهه بود برای انجام کار‌های بعدی مراسم به خانه ما آمدند. اطرافیان از من پرسیدند: داماد ایشان است؟ با تردید گفتم: نمی‌دانم.

با تعجب پرسیدند: تو که صورت او را ندیدی چه طور جواب مثبت دادی؟

سکوت کردم. اما در دلم به آن‌ها خندیدم و گفتم: اگر آنچه را که من در صورت ایشان دیدم شما هم می‌دیدید، برای این انتخاب به من حق می‌دادید.»

مهدی ظل‌انوار ششم شهریور ۱۳۳۶ در شیراز به دنیا آمد. پدرش مغازه کفش فروشی داشت و از این طریق امرار معاش می‌کرد. هشت ساله بود که پدرش را از دست داد. مهدی پنج برادر داشت. تحصیلات خود را از هفت سالگی آغاز کرد و دوران دبیرستان را با بهترین نمرات سپری کرد. در سال ۵۵ در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه شیراز پذیرفته شد.

با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در ۱۹ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

انتهای پیام/