دخترانی که پس از پدرانشان، شهید زنده‌اند

شریک پدر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، دست خودمان نیست تا مناسبتی پیش می‌آید فکرمان می‌رود سمت خانواده شهدا، یک چیزی درون ما سال‌هاست به نبود مردان مرد گره خورده که غم و شادی‌مان را با هم عجین می‌کند. روز‌های عزا و سوگواری یک‌جور و اعیاد و جشن‌ها جور دیگر؛ انگار خطی روی ذهنمان حک شده تا هر زمان و هر مکان یادآوری کند هرچه داریم از شهداست و امروز که در جشن میلاد حضرت معصومه (س) یادی از دختران شهدا می‌کنیم به خاطر دینی است که به گردن داریم.

از آن زمان که اسم دختر کنار شهید می‌آید هویت تازه‌ای می‌گیرد، دختر‌ان شهدا بابایی‌تر از دختر‌ان دیگرند‍، هم اینکه اسم پدرشان بخشی از هویتشان شده، هم اینکه پدرانشان قهرمانان یک ملت‌اند و چه افتخاری بالاتر از این. چه کسانی صبورتر از دختران شهدا، این صبر میراث شهادت پدرانشان است تا در اجر بی‌اندازه شهادت پدر شریک شوند. ‎

شریک پدر

دختر‌های بابا

برای حلما و زینب که نه پدر را دیدند نه عطر تنش را استشمام کردند، نه لحظه‌ای در آغوشش جای گرفتند و نه صدای اذان او در گوششان طنین‌انداز شده، مفهوم پدر خلاصه می‌شود در قاب عکس و تصویری که از او به یادگار مانده. حلمای نجفی وقتی به دنیا آمد که پدر چند ماه بود بال در بال ملائک گشوده بود و زینب بلباسی وقتی چشم به دنیا باز کرد که پدر ماه‌ها چشم از دنیای فانی فرو بسته بود. حلما و زینب حالا بزرگ شده‌اند، چند ساله‌اند و نام پدر شهیدشان افتخاری است که چون مدال گران‌بهایی به سینه دارند، اما همه‌اش این نیست، گرمای آغوش پدر، سینه او که امن‌ترین پناهگاه زندگی یک دختر است هیچ گاه مامن امن حلما و زینب نبوده و ما چقدر به شهدا مدیونیم و چه امنیت گرانی است که به قیمت شهادت صد‌ها پدر رقم خورده.

شریک پدر

مثل زینب

شبیه دختر حضرت علی (ع) در تاریخ کم نبودند که به تاسی از خانم زینب کبری (س) حماسه‌های ناب خلق کردند. تا قبل از شهادت سردار دل‌ها، حاج قاسم سلیمانی کمتر کسی زینب را می‌شناخت، تنها چند تصویر از او در کنار فاطمه، دختر شهید عماد مغنیه منتشر شده بود؛ بعد از شهادت سردار انگار رسالت زینب هم شروع شد، صحبت‌های مقتدرانه او در رسانه‌های جهانی و حضورش در صحنه تشییع پیکر پدر قابی از لحظه‌های ماندگاری شد که تنها حماسه زینبی حضرت زینب (س) را در ذهن تداعی می‌کرد. ‎‌

شریک پدر

فرشته‌های پدر

ریحانه و فاطمه پورهنگ را که اولین بار دیدم ۲۰ ماهه بودند، اوایل شهادت پدرشان بود. دوقلو‌های دوست داشتنی‌ای که از شباهت زیاد تشخیصشان برای ما سخت بود. وقتی به دنیا آمدند که پدر زنده بود، پدر که برای کار فرهنگی و تبلیغی به سوریه رفت، بچه‌ها نیز همراه مادرشان به سوریه رفتند، پا به رکاب پدرشان بودند، شاید هم پری برای پرواز پدرشان. جهاد حنانه و فاطمه قبل از شهادت پدر شروع شد، با او به سوریه رفتند و با او به ایران برگشتند تا زمانی که پدر به شهادت رسید.

همراه پدر‌

نمی‌دانم آرمیتا رضایی‌نژاد چیزی از لحظه شهادت پدر به خاطر دارد یا نه،‌ ای کاش نداشته باشد، اما اگه چیزی به خاطرش مانده احتمالا سخت‌ترین خاطره زندگی‌اش خواهد بود. پدر را به جرم تلاش برای پیشرفت کشور پیش چشم همسر و دخترش به شهادت رساندند و از آن زمان آرمیتا شد نماد آرمانی که برای رسیدن به آن، خون‌های زیادی ریخته شد تا ریشه‌های انقلاب اسلامی را مستحکم کند.

دخترانی که پس از پدرانشان، شهید زنده‌اند

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید