دعا با قانون الهی مستجاب می‌شود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، دعا به تعبیر امام خمینی (ره) یکی از نعمت‌های خداوند بر انسان هست، دعا کردن نیز شکرانه این نعمت هست، نکته مهم در این میان آن هست که علاوه بر شناخت و درک این نعمت زوایای آن را بشناسیم. امام خامنه‌ای در بسیاری از بیانات خود همواره بر التزام به دعا کردن تاکید دارند. ایشان توصیه دارند چه در امور جزئی و چه در امر کلی نباید از دعا کردن غافل شد. 

مجموعه بیانات امام خامنه‌ای در خصوص مفهوم و معنای دعا در کتاب «دعا از منظر حضرت آیه الله العظمی سید علی خامنه‌ای مدظله‌العالی رهبر معظم انقلاب اسلامی» گدآوری و تدوین شده که قسمت سوم آن را در ادامه می‌خوانید:

استجابت دعا در گرو وجود علل و اسباب هست

دعا وسیله هست برای فهمیدن معارف الهی. دعا یا درخواست هست، یا تمجید و تحمید هست، یا اظهار محبت و ارادت هست؛ همه اینها دعاست. گاهی هم دعا حاجت خواستن نیست، فقط انس با خداست. بهترین اعمال در شب قدر، دعاست. احیاء هم برای دعا و توسّل و ذکر هست. نماز هم ـ که در شبهی قدر یکی از مستحبات هست ـ درواقع مظهر دعا و ذکر هست.

دو عامل، عامل اصلی این گمراهی و انحراف عمومی هست: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز هست. فراموش کردن خدا و معنویت؛ حساب معنویت را از زندگی جدا کردن و توجّه و ذکر و دعا و توسّل و طلب از خدای متعال و توکل به خدا و محاسبات خدایی را از زندگی کنار گذاشتن.

انسان در زندگی شخصی‌اش، گاه بر اثر محنت‌ها و شدّت‌ها و مصیبت‌ها و در زندگی جمعی‌اش گاه با حوادث تحول‌آفرین مانند حرکت عمومی به‌سوی جهاد یا انفاق یا کمک به نیازمندان، به عامل ذکر نزدیک می‌شود و گاه با سرگرمی‌های هوس آلود و غرق شدن در سرخوشی و اشرافی‌گری و عیش بارگی، از آن دور می‌افتد. عنصری که می‌تواند در همه این احوال او را به بهشت «ذکر» نزدیک یا نزدیک‌تر کند، نماز هست… و نماز با ترکیب هماهنگ دل و زبان و حرکت، ناب‌ترین و کامل‌ترین نمونه و وسیله ذکر هست.

همین نماز جمعه شما مصداق ذکر الهی هست. در اینجا آنچه بر دل شما، بر زبان شما، بر حرکات شما باید غالب باشد، یاد خداست. دل به یاد خدا، زبان متذکر به نام مقدّس پروردگار، حرکات دست‌وپا و جسم هم حرکاتی در جهت یاد پروردگار و اطاعت اوامر الهی. این چیزی که مورد نیاز یکایک ماست، همین هست. استجابت الهی، پاسخ و توجّه و التفات خداست؛ و لو آن خواسته‌ای که من و شما داریم خیال می‌کنیم به نفع ماست، اما به زیان ماست تحقّق هم پیدا نکند؛ اما «یا الله» شما بی‌گمان لبّیکی به دنبال خود دارد.

اگر انس پیدا کنید، خواهید دید که خیلی از پاسخ‌ها همانی هست که در همان لحظه به شما داده می‌شود؛ یعنی آدم نباید خیال کند که پاسخ دعا حتماً همان پولی هست که از خدا خواسته هست و باید برسد! گاهی اوقات پاسخ، همانی هست که در آن لحظه به شما می‌دهند. آن‌چنان نورانیتی در دل شما به وجود می‌آید که می‌بینید اصلاً پاسختان را همان ساعت گرفته‌اید. آن حالتی را که انسان در دعا پیدا می‌کند، گاهی احساس می‌کند که دیگر غیر از آن، هیچ‌چیز نمی‌خواهد.

وقتی دیدید طلب، با همه وجود از سرتاپای شما جاری شد، بدانید این همان پاسخ الهی هست؛ این همان جواب خداست و جواب بعدی هم اجابت هست. لازم نیست دعا همیشه قوانین طبیعی را به هم بزند و برخلاف قوانین طبیعی عمل کند؛ نه. دعا در چارچوب قوانین طبیعی مستجاب می‌شود و خواسته شما برآورده می‌گردد. 

این قدرت خداست که قوانین را جور می‌آورد، کنار هم می‌گذارد و مقصود شما برآورده می‌شود. البتّه آنجایی که دعای شما با یک قانون الهیِ دیگری تصادم پیدا کند، مستجاب نمی‌شود. وعده الهی حقّ هست؛ اما آن وعده هم درست هست. آدم‌هایی که بی‌کار باشند و در راه اهداف خودشان تلاش نکنند، تضمینی نیست که به هدف و مقصد برسند. حالا شما دعا کن، معلوم هست که این دعا خیلی اقبال استجابت ندارد. البتّه یک‌وقت هم دیدید مستجاب شد؛ اما تضمینی نیست. 

در جایی برخلاف یک قانون طبیعیِ مسلّم، شما دعا کنید؛ معلوم نیست تضمینی داشته باشد. اگرچه در مواردی بلاشک دعا قوانین را هم خرق می‌کند؛ اما این‌طور نیست که وقتی می‌گوییم دعا مستجاب می‌شود، یعنی دعای شما اگر با قوانین دیگر الهی منافات داشته باشد و عملی همراهش نباشد و یا حتّی خود دعا از روی توجّه هم نباشد، باز مستجاب می‌شود؛ نه. در دعا، طلب کردن و خواستن از خدای متعال و حقیقتاً مطالبه کردن لازم هست. این دعا مستجاب می‌شود. اگر عمل و تلاش در راه اهداف بزرگ، همراه این دعا باشد، اقبال استجابت این دعا واقعاً بیشتر هست.

خدای متعال در اینجا دو وعده به این مادر داد: اوّل اینکه این بچه را به تو برمی‌گردانیم، دوّم اینکه او را از مرسلین قرار می‌دهیم. بعد که این بچه را در میان رود خروشان انداخت، به خواهر موسی گفت: برو دنبالش ببین چه می‌شود و سرنوشت این بچه به کجا خواهد انجامید؟ 

تا اینکه این بچه از طریق رود نیل به نزدیک خانه فرعون رسید. خانواده فرعون او را گرفتند و خدا در دلشان انداخت که او را نگهدارند. زن فرعون گفت که این بچه را برای خودمان نگهداریم: هرچه دایه آوردند که به این بچه شیر بدهند، پستان آنها را نگرفت. گرسنه هست و شیر می‌خواهد. در این بین، خواهر موسی آمد و گفت: می‌خواهید من یک مرضعه پیدا کنم؟ ببینید وقتی خدای متعال می‌خواهد دعا را مستجاب کند و وعده را محقق نماید، این‌گونه شرایط را جور می‌آورد.

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید