خاتمی و اصلاحطلبان باید بدانند با پاک کردن حافظه تاریخی ملت نمیشود با «دوقطبیسازی موهوم» مسیر تاریخ انقلاب اسلامی را به ستم و استبداد گذشته منحرف کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «دوقطبیسازی موهوم!» در روزنامه رسالت نوشت: محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین کشورمان طی بیانیه در کنگره حزب مردمسالاری از یک دوقطبی موهوم پردهبرداری کرده و بدون اینکه بگوید قطب سوم چه راهحلی برای مشکلات کشور دارد پیام را رها کرده است.
او میگوید:« یک قطب آنچه هست و جاری است خوب و دلخواه و حتی مقدس می نماید و قطب دیگر راهی جز براندازی نمیبیند.و ایستادن در قطب راه خردورزی و دوراندیشی را بستهاند . آنچه هست جمهوری اسلامی است. منتها یکی میگوید ؛ باید آن را به هر قیمتی نگاه داشت ، دیگری میگوید باید به هر بهایی آن را برانداخت. جمهوری اسلامی اینک در غربت و عزلت و ابهامآلود خود به سر میبرد.»
یک سیاستمدار وقتی وارد حوزه روشنگری می شود باید یا «خبر» از یک واقعیت سیاسی بدهد یا براساس عقل و منطق و دادههای خبری «تحلیل» درستی از آنچه اتفاق میافتد را ارائه بدهد. آنچه آقای خاتمی از فهم خود از اوضاع ایران و جهان بیرون از ذهن خود ارائه میدهد مبتنی بر «خیال» و «وهم» است و نشانی ازواقعیت نه در «خبر» و نه در «تحلیل» دارد.
این که او میگوید یک قطب آنچه هست و جاری است را خوب و دلخواه و حتی مقدس میداند، یک حرف نادرست و خلاف واقع است هیچ سیاستمدار و مسئولی هرگز به آن تفوه نکرده است. حتی اینکه قطب دیگر میگوید به هر بهایی باید جمهوری اسلامی را برانداخت هم واقعیت ندارد. مخالفان نظام، طاقت یک سیلی را ندارند چه رسد به اینکه برای براندازی بخواهند جان خود را فدا کنند.
پس این تصویرسازی موهوم در ذهن مبارک آقای خاتمی چه فایدهای دارد؟ او چه واقعیتی را میخواهد پنهان کند.
صورت مسئله واقعی مسائل ایران چیست که او اصرار دارد از آن فاصله بگیرد؟ صورت مسئله این است یک ملت به رهبری امام (ره) اراده کرد مستقل، آزاد و وفق احکام الهی و قرآنی زندگی کند. آمریکا و اذنابش در جهان و منطقه در برابر او ایستادند و نمیخواهند این اتفاق، شکل عملی به خود بگیرد.
ملت در پاسخ به ندای آزادیخواهی و استقلالطلبی و عزتجویی امام (ره) به میدان آمدند و بهای استقلال و آزادی را با خون فرزندان پاک و سرافراز خود دادند . انقلاب اسلامی ایران کمهزینهترین انقلاب چه به لحاظ انسانی و چه به لحاظ مادی نسبت به دیگر انقلاب های جهان بود.
اشکال فهم آقای خاتمی در تحلیل اوضاع دیروز و امروز و فردای انقلاب این است که او دوقطبی «حق و باطل» ، «توحید و شرک» ، «آزادی و اسارت» ، «استقلال و وابستگی» و «عزت و ذلت» را با حذف دشمن اصلی یعنی آمریکا نمیخواهد ببیند و انکار میکند و در پیام خود حاضر نشده است یک کلمه از مظالم آمریکا علیه ملت سخن بگوید. به جای این حقیقت و واقعیت روشن یک دوقطبی جعل میکند که در عالم واقع وجود ندارد. این تحریف واقعیت تاریخی ایران در پیام او به جایی می رسد که میگوید، «جمهوری اسلامی در غربت و عزلت و ابهامآلود خود به سر میبرد.»؟!آقای خاتمی نباید مصداق این کلام رهبری باشد که فرمود:« کسانی که شخصیتشان ویران است،شرایط را ویران می بینند.»
آمریکا و اذنابش در منطقه ۴۴ سال است علیه ملت ایران و جمهوری اسلامی توطئه میکنند و همه قدرت خود را به کار گرفته تا ایران را شکست دهد نتوانسته است این چه عزلت و غربتی است که از اتاق جنگ آمریکا و اروپا سخن از بسط و توسعه امپراطوری ایران در منطقه و جهان است و به التماس افتادهاند و دستور مذاکرات با تهران را محدود کردند، فعالیتهای هستهای ، قدرت منطقهای و قدرت نظامی قرار دادهاند.
این چه عزلت و غربتی است که مشت آهنین ایران از یمن گرفته تا لبنان ، سوریه ، عراق و افغانستان بر سینه و سر آمریکا سنگینی میکند، دشمن آن را میبیند اما آقای خاتمی آن را حاضر نیست ببیند.
حالا با این «دوبینی» و «دوقطبی سازی» آقای خاتمی چه باید کرد و چه راهحلی وجود دارد. به نظر میرسد آخرین راه حل و راه چاره را باید از یکی از اصلاحطلبان صادق شنید که هفته گذشته گفت : «اگر نخواهید به خارجی باج بدهید باید به داخلی امتیاز بدهید . یکی را انتخاب کنید نمیتوانید بگویید نه به خارجی امتیاز میدهیم و نه به داخلی»!!.
راهحل برون رفت از دوقطبی از دیدگاه اصلاحطلبان «باجدهی» به دشمن است اگر آن را هم نپذیرفتید باج را به کسی بدهید که میگوید به دشمن باید باج داد!!
کارنامه اصلاحطلبان در دولتهای گذشته همین منطق بوده است. نتیجه این باجی که در دولت هاشمی، خاتمی و روحانی به دشمن در حوزه هستهای و حوزههای دیگر داده شد چه بود؟!
آقای خاتمی و اصلاحطلبان باید به این سؤال پاسخ دهند که آیا جمهوری اسلامی را با باجدهی به دشمن میشود اداره کرد. آیا منطق امام (ره) در پدیداری انقلاب اسلامی در ایران و جهان این بود؟!
آقای خاتمی به این سؤال هم پاسخ دهد چرا در پیامهای خود هیچ تکیهای به کلام امام (ره) ندارد و از همه مهمتر کلمه ای از مظالم آمریکا در پیامهای او دیده نمی شود؟!
خاتمی و اصلاحطلبان باید بدانند با پاک کردن حافظه تاریخی ملت نمیشود با «دوقطبیسازی موهوم» مسیر تاریخ انقلاب اسلامی را به ستم و استبداد گذشته منحرف کرد.
اگر باج دادن به دشمن یک راه حل بود در سه دولت یاد شده اصلاح طلبان حتما جواب می داد.به عزم، اراده ، قدرت و صدای ملت در ۲۲ بهمن امسال احترام بگذارید.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است