رجعتی که ۶ ساله شد/ آخرین مکالمات با حاج «رحیم»

رجعتی که ۶ ساله شد/ آخرین مکالمات با حاج «رحیم»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، استان مازندران در ایام عزای حسینی میزبان پیکر‌های پاک و مطهر سه شهید تازه تفحص شده از سوریه است. پیکر مطهر شهیدان «رحیم کابلی»، «محمدامین کریمیان» و «مصطفی تاش موسی» که به تازگی از شهر حلب و خان طومان تفحص شد، به وطن بازگشت.

به این مناسبت، بخش اول و دوم حماسه‌های رزم شهید «کابلی» را در نبرد با داعش تکفیری به روایت سردار حمیدرضا رستمیان فرمانده سابق لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا از نظرتان گذشت و در ادامه، بخش سوم از این روایت را می‌خوانیم.

حاج «رحیم» نماد یک شهید زنده بود

سردار رستمیان اضافه کرد: سازمان رزم، یگان ویژه ٢۵کربلا، خودش را برای نبردی سنگین‌تر از مرحله اول، آماده می‌کرد. روز سی و یکم فرا رسید و آتش‌های جهنمی دشمن شروع شد. رحیم، در کنار عبدالله و سایر فرماندهان و رزمندگان، در مواضع دفاعی آماده هجوم دشمن بودند. در این مرحله از عملیات دشمن، برادر محمود رادمهر و بهمن قنبری به دلیل طرح ریزی و اجرای آتش‌های پشتیبانی شامل، توپخانه، ادوات، پدافند، هلی‌کوپتر، هواپیما‌های خودی، بیشترین تلفات و خسارات را در مناطق تجمع و مواضع تک دشمن به آنان وارد کردند.

وی ادامه داد: تلفات و خسارات وارده آنقدر زیاد بود که دشمنان قادر به بلند شدن از مواضعشان نبودند. تعداد زیادی از فرماندهان ارشد و نیرو‌های تکفیری یهودی کشته و زخمی شدند؛ لذا دشمن از مواضع خود عقب نشینی و عملیات دشمن منتفی شد. پیروزی رزمندگان اسلام، شادی و شعف را به اردوگاه‌های جبهه مقاومت اسلامی کشانده بود و در مقابل یاس و ناامیدی در اردوگاه‌های دشمن ایجاد شده بود. رحیم، در کنار عبدالله، رامین، محمود، شیرزاد، احمد، مصطفی، روح الله، حسین و… موفق به تحمیل شکست به دشمنان تکفیری شده بودند. دشمنان ناکام در دو مرحله عملیات قبل خود، خودشان را برای عملیاتی سنگین‌تر آماده می‌کردند. یگان ویژه ٢۵کربلا و فاطمیون برابر مقدورات خودشان مهیای نبردی سنگین‌تر می‌شدند.

وی خاطرنشان کرد: ایام ماه رجب بود و رحیم، روزه داری می‌کرد و ثواب‌های ماه رجب را درو می‌کرد. گه‌گداری، دیگران را که توانایی داشتند به بهره گیری از روزه داری ماه رجب سفارش می‌کرد. حاج رحیم، در حین اینکه یک فرمانده مجرب بود، خادم رزمندگان هم بود با دهان روزه، برای همسنگران غذا را آماده می‌کرد، سفره پهن و جمع می‌کرد. واقعا نمادی از شهید زنده بود و این اخلاق حسنه را از دوستان، همرزمان شهیدش در دوران دفاع مقدس آموخته بود.

این فرمانده دفاع مقدس اظهار داشت: از اول اردیبهشت، شبانه روز منتظر هجوم‌های بعدی تکفیری‌ها به جبهه خان‌طومان بودیم. جنگ روانی دشمنان در شبکه‌های مجازی، رسانه‌های غربی و عربی و… نشان از حساسیت جبهه خان‌طومان بود. دشمن به این نتیجه رسید که تصرف خان‌طومان براحتی انجام نخواهد بود؛ لذا در شبکه‌های مجازی و رسانه‌ای خود، از حضور رزمندگان ایرانی در جبهه خان‌طومان خبر می‌دادند. دلایل عدم موفقیت در بازپس گیری خان‌طومان را وجود نیرو‌های نظامی ایرانی می‌دانستند.

رجعتی که ۶ ساله شد/ آخرین مکالمات با حاج «رحیم»

سابقه لشکر ۲۵ کربلا در بین داعشیان دهن به دهن می‌چرخید

وی ادامه داد: در شبکه‌های آنها، نام لشگر ٢۵ کربلا برده می‌شد. نقشه استان مازندران را به صورت سبز رنگ به نمایش می‌گذاشتند و از سابقه این لشگر در دوران دفاع مقدس می‌گفتند. نتیجه گفته‌های خود را به وجود تکاوران ایرانی و مازندرانی در جبهه خان طومان ختم می‌کردند. دهه اول اردیبهشت، تهدیدات مداوم دشمنان تکفیری یهودی برای هجوم بعدی به جبهه خان‌طومان بود.

سردار رستمیان گفت: عملیات‌های انتحاری و آماده سازی نفربر‌های مربوطه. تک شیمیایی و میکروبی در جبهه خان‌طومان، تصرف جبهه خان‌طومان در مرحله اول و سپس تصرف مناطقی مثل الخلصه، الحمره، القراصی، الحویز، الخاضر، السابقیه، عبطین و ارتفاعات عزان و مرحله سوم تصرف منطقه خانات و رسیدن به شهر حلب از ضلع جنوب غربی در دستور عملیاتی آنان بود.

وی با بیان اینکه در میدان سیاسی و نشست‌های سیاسیون کشور‌ها و قدرت‌های درگیر در جبهه مقاومت اسلامی و جیهه غربی عربی و عبری، آتش بس اعلام شد، اذعان داشت: اگر چه محدودیت‌هایی در شرایط آتش بس وجود داشت و باعث شده بود نیروی هوایی ارتش‌های جبهه مقاومت اسلامی از مقابله با جابجایی و تمرکز قوای دشمنان خودداری کنند، ولی رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا و فاطمیون، به تنهایی خودشان را آماده نبردی سنگین بدون پشتوانه آتش‌های هوایی و هلی کوپتری کرده بودند.

رجعتی که ۶ ساله شد/ آخرین مکالمات با حاج «رحیم»

آماده باش شبانه روزی در خان‌طومان

سردار رستمیان ادامه داد: فرماندهان و رزمندگان، بر روی زمین آماده نبرد سنگینی شده بودند؛ آماده باش شبانه روزی در جبهه خان‌طومان وجود داشت و هر روز منتظر هجوم دشمنان به این جبهه بودیم.

این فرمانده جبهه مقاومت اضافه کرد: روز شانزدهم اردیبهشت فرا رسید و از ظهر آتش‌های مختلف آنان بر روی رزمندگان اسلام فرود می‌آمد. سازمان رزم دشمنان تکفیری شامل دوهزار نفر نیرو‌های عملیاتی، اتغماسی، با واحد‌های زرهی، سوار زرهی، پیاده، با پشتیبانی توپخانه و راکت‌ها، خمپاره اندازها، گلوله‌های دست ساز جهنمی، موشک اندازه‌ای تاو، کورنت و… را تشکیل داده بود. در صف خودی، رزمندگان اسلام در حد مقدورات، برای نبردی تن به تن آماده بودند. رحیم، در کنار عبدالله، محمود، حسین، مصطفی، شیرزاد، احمد، روح الله، مرتضی، علی، حسن، محسن، و… مهیای نبردی سنگین شده بودند.

وی گفت: دشمن از محور‌های راست و وسط فشار بیشتری آورده بود. موقعیت «خانه زرد» در محاصره تانک‌ها و نفربر‌ها و نیرو‌های دشمن قرار گرفته بود. نفربر انتحاری دشمن از منطقه وسط وارد شده و خودش را به منطقه مرکزی جبهه خان‌طومان رسانده و عملیات انتحاری را انجام داد که باعث انهدام و تخریب ساختمان‌ها و… شده بود. از محور‌های خط یاسر و… هجوم دشمن لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر می‌شد. مقاومت عاشورایی رزمندگان و فرماندهان در تمامی جبهه‌ها با جانفشانی‌ها انجام می‌گرفت. دشمن، قصد داشت که در دو ساعت جبهه خان‌طومان تصرف و در ساعات بعدی سایر مناطق را تصرف کند اما، مقاومت شیرمردان عزیزی، چون سیدرضا طاهر، حسین مشتاقی، بهمن قنبری، محمود رادمهر، سیدجواد اسدی، رضاحاجی زاده، مجید سلمانیان، غلامعباس و… مانع از دست یابی دشمن به اهدافشان بودند.

سردار رستمیان خاطرنشان کرد: ظهر روز شانزدهم اردیبهشت مصادف با عید مبعث حضرت رسول الله (ص) بود که همراه با اقامه نماز‌های ظهر و عصر، آتش‌های تهیه دشمنان تکفیری شروع شد. از آسمان خان‌طومان گلوله‌ها، راکت‌ها و موشک‌ها می‌بارید. آسمانی‌ها در حال ارتباط با خدای خود و نگاهشان به وجه الله بود. منتظر جانفشانی و عروج به آسمان‌ها بودند. یکی صحنه جنگ را به عروسی مردان خدا توصیف می‌کرد. رحیم، عبدالله، شیرزاد، مصطفی، علی، احمد، محمود، مرتضی، محسن، و بهمن و… هر کدام بارجزخوانی خود هماورد می‌طلبیدند. رحیم در موقعیت قرارگاه فرماندهی در کنار عبدالله و… مشغول هدایت یگان و تذکرات ویژه به رزمندگان و فرماندهان تحت امر بودند.

رجعتی که ۶ ساله شد/ آخرین مکالمات با حاج «رحیم»

نحوه شهادت رزمندگان مازندرانی در خان‌طومان

این فرمانده جبهه مقاومت ادامه داد: ساعت حدود ١۴ بود که بهمن قنبری و همرزم فاطمیش بر اثر اصابت گلوله‌های دشمن به دیدگاه (شاهد هشت) به شهادت رسیدند. نبرد‌های میدانی لحظه به لحظه سخت‌تر و سنگین‌تر می‌شد. «خانه زرد» و موقعیت هایش، تل‌های یکم و دوم، خط یاسر، روستای خالدیه، شهرک خان‌طومان، تل قاسم و همه جا، نبرد و جنگ‌های تن به تن بود. عملیات انتحاری دشمن، منطقه مرکزی جبهه خان‌طومان را بهم زده بود. تانک‌ها و نفربر‌ها با نفرات دشمن پیشروی می‌کردند. مقاومت عاشورایی رزمندگان اسلام در مقابل یزیدیان با تمام توان انجام می‌گرفت.

وی ادامه داد: سید رضا طاهر و حسین مشتاقی و تعدادی از فاطمیون در موقعیت «خانه زرد» پس از نبردی سنگین به شهادت رسیدند. محمود رادمهر و سید جواد اسدی در موقعیت قرارگاه تاکتیکی فرماندهی به شهادت رسیدند. رضا حاجی زاده و حجه الاسلام مجید سلمانیان در موقعیت خانه خان‌طومان به شهادت رسیدند. رزمندگان اسلام با تمام توان مقاومت می‌کردند مانع از پیشروی و سقوط خان طومان شده بودند.

آخرین مکالمات با فرمانده «رحیم کابلی» در خان‌طومان

سردار رستمیان اضاه کرد: نیمه شب (روز شانزدهم) بود. رحیم، به سختی مشغول جمع و جور کردن نیرو‌های کمکی (احتیاط) بود. با بی سیم ارتباط برقرار بود. عبدالله، وضعیت نامعلومی داشت. فرماندهی میدانی در ساعاتی از نبردی خان‌طومان بر عهده رحیم بود. _رحیم، رحیم، رضا، _جانم حاجی، _رحیم جان، این بچه‌های کمکی دارن می‌آیند طرف شما، ردیفشان کنید و سددفاعی محکمی ایجاد کنید. _حاجی، این‌ها متاسفانه وارد عمل نمی‌شوند. _چرا؟ حرفشان چیه؟ _میگویند، فرمانده نداریم، مهمات نداریم و… حاجی جان، این‌ها به هیچ صراطی مستقیم نیستند. _رحیم جان با این شرایط، فعلا بچه‌ها را طوری بچینید که دور نخورید. _حاجی، به احمد سفارش کنید برایمان، خوراک، مهمات، نوشیدنی بفرسته، باید از راه پشتی بیاد، این طرف مسدود شده. _باشه، حتما.

وی افزود: نیازمندی‌های آمادی رزمندگان از طریق موقعیت‌های احمد ١،٢،٣،۴،۵به سرعت به میدان نبرد انتقال داده شد. ساعت حدود ٢٢ بود که تصمیم بر بازگشایی راه بسمت شهرک خان‌طومان گرفته شد. حدودا یک گردان ترکیبی، عملیات ضربت را در ساعت ٢۴ آغاز کردند. پس از درگیری‌های شدید فی مابین، نتوانستیم به هدف عملیات که بازگشایی راه دسترسی به شهرک خان طومان بود برسیم و راه را باز کنیم. در این عملیات که رحیم در کنار عبدالله حماسه آفرینی می‌کرد بهمراه علی عابدینی، علی جمشیدی به شهادت رسیدند.

سردار رستمیان گفت: رحیم، که سال‌های بعد از دفاع مقدس، مدام به دنبال شهادت بود، در غروب عیدمبعث و در حالی که آن روز را روزه‌دار بود شهادت را صمیمانه به آغوش گرفت و شهد خوش شهادت را چشید و به مقام عندربهم یرزقون نائل آمد. پس از شهادت رحیم و تعدادی از دوستان دیگر در عملیات هجوم به مواضع دشمن، تعدادی از همرزمان در سحرگاه هفدهم اردیبهشت، چهار نفر از دوستان برای انتقال و جابجایی پیکر‌های شهیدان، بنام‌های، علی جمشیدی، علی عابدینی، رحیم کابلی بادشمنان درگیر شده و در یک نبردی سخت، محمد بلباسی، سعیدکمالی، حسن رجایی فر، علیرضا بریری بشهادت رسیدند.

وی افزود: متاسفانه شرایط صحنه نبرد طوری بود که انتقال پیکر‌های شهدای عظیم الشان باعث افزایش تلفات بیشتری می‌شد. از آن حماسه بی‌نظیر مردان مومن و جهادی یگان ویژه ٢۵کربلا و فاطمیون، حدود شش سال می‌گذرد و ما در طول این زمان همیشه نگاهمان به خبر‌هایی از شام بلا و کربلای خان‌طومان بوده است.

رجعتی که ۶ ساله شد/ آخرین مکالمات با حاج «رحیم»

رجعتی که ۶ ساله شد

وی بیان داشت: حماسه یک ماهه رزمندگان لشکر عملیاتی ٢۵کربلا و فاطمیون در جبهه خان‌طومان ۱۳۹۵ ه ش، با انتظار بازگشت و رجعت شهیدانمان یکی پس از دیگری بطول انجامید. آخرین جامانده، یگان در کربلای خان‌طومان، پیکر شهید عزیز فرمانده حاج رحیم کابلی بود که بهمراه چهار شهید دیگر در محرم سال ١۴٠١ ه ش به ایران اسلامی رجعت کرد و در دهه اول محرم در استان‌های خراسان، گلستان، تهران، فارس، مازندران و در روز‌های تاسوعا و عاشورا خاکسپاری شدند.

این فرمانده دفاع مقدس با بیان اینکه یادمان باشد که شهید رحیم‌ها، مدافعان اسلام ناب محمدی و حرم جمهوری اسلامی و امنیت پایدار ملت بزرگ و انقلابی و ولایی ایران اسلامی و بسترسازان آزادی قدس شریف بودند، خاطرنشان کرد: ما دوستان، همرزمان، رهروان شهیدان و پیروان ولایت و امامت، تا پایان راه، یار و یاور ولایت و امامت و خادم ملت‌های بزرگ انقلابی و ولایی هستیم؛ و با حاج رحیم عزیز وهمه شهدای عظیم الشان جبهه مقاومت اسلامی، عهد و پیمان می‌بندیم که راهشان را ادامه دهیم و به وصایایشان عمل کنیم.

وی با بیان اینکه جند روزی قبل از شهادت رحیم کابلی، در موقعیت قرارگاه تاکتیکی فرماندهی یگان در خان‌طومان کنار هم بودیم. دو نفره مشغول گپ و گفت‌وگو از خاطرات و توفیقات دفاع مقدس و جبهه مقاومت اسلامی بودیم. می‌دانستیم که روزگار سخت و نبردی سنگین در پیش داریم. رحیم گفت: یکی از بزرگترین آرزوهایم این بود که روزی خودم و پسرم با لباس رزم و در صفی واحد با دشمنان خدا بجنگیم. حالا این آرزویم محقق گشت بنده و پسرم در جبهه مقاومت اسلامی در حال مقابله و مجاهدت هستیم.

وی ادامه داد: حاج رحیم می‌گفت: خدا را شکر می‌کنم که این توفیق را به ما عنایت کرد و حال فقط به انتظار شهادت هستم که ان شاءالله، این توفیق هم نصیبم گردد. چند روزی گذشت آقا رحیم در حماسه شانزدهم و هفدم اردیبهشت ۱۳۹۵ ه ش در یک نبرد دلاورانه به شهادت رسید. پیکرش در شام بلا ماند و پس از شش سال رجعت کرد و در روز تاسوعای حسینی (ع) بخشی از استخوان‌های پیکرش بخاک سپرده شد.

گزارش: حدیثه صالحی

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید