به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از ساری، استان مازندران در ایام عزای حسینی میزبان پیکرهای پاک و مطهر سه شهید تازه تفحص شده از سوریه است. پیکر مطهر شهیدان «رحیم کابلی»، «محمدامین کریمیان» و «مصطفی تاش موسی» که به تازگی از شهر حلب و خان طومان تفحص شد، به وطن بازگشت.
به این مناسبت، بخش اول حماسههای رزم شهید «کابلی» را در نبرد با داعش تکفیری به روایت سردار حمیدرضا رستمیان فرمانده سابق لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا از نظرتان گذشت و در ادامه، بخش دوم از این روایت را میخوانیم.
بگذارید در سوریه بمانم
سردار رستمیان با بیان اینکه پس از اتمام مأموریت یگان ۲۵ کربلا در سوریه رحیم میگفت که من دوست ندارم به ایران برگردم بگذارید بمانم، گفت: ما قانعش کردیم که همراهمان برگردد ان شاء الله باز هم توفیقات بعدی نصیبمان خواهد شد؛ پس از آن به دمشق آمدیم و زیارت بارگاه منور و معطر و مطهرحضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) نصیبمان شد، راهی ایران اسلامی شدیم.
وی افزود: پس از بازگشت از سوریه، رزمندگان بدون مرز لشکر، استراحتی کوتاه داشته و خودشان را برای اعزام بعدی آماده میکردند. رحیم، از افرادی بود که با روشهای مختلف همیشه در میدان جهاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و… حضور داشت و مدام تاریخ مرحله بعدی حضور یگان برای دفاع از حرم و حریم اهل بیت علیهم السلام را سوال میکرد و تاکید داشت که حتما نامش را برای اعزام بنویسیم.
این فرمانده دفاع مقدس با بیان اینکه برای ما، حاج رحیم یک شخصیت ثابت در ماموریتها بود، گفت: اواخر سال ٩۴ ه ش بود تقریبا تاریخ اعزام بعدی معلوم شد، رحیم، با تنظیم برنامههایش، سفری با کاروان راهیان نور در جنوب کشور داشت. روزهای اولیه سال نو را در جوار و بر تربت شهیدان در شلمچه، اروند، خرمشهر، پاسگاه زید، طلاییه، هورالعظیم و… بسر میبرد. تماس گرفتم و گفتم: کجا هستی؟ گفت: در کربلاهای جنوب و در یادمانها هستم. گفتم که میخواهیم بریم آن طرف، چکار میکنی؟ با ما میآی یا میمانی؟ گفت: حتما میایم و خودم را به شما میرسانم. گفتم: چطور میرسانی؟ الان یادمانهای جنوب هستی، تا کی میخواهی برسی؟ باید کنار خانواده هم باشی و کارهای عقبه را تنظیم کنی! تاکید کردم، برای مرحله بعد بیاید از خیر این مرحله بگذرید. گفت: نه حاجی، اسم بنده را حتما بنویسید من حتما به ماموریت دفاع از حرم میایم.
اصرار داشت اسمش را برای سوریه بنویسیم
این فرمانده دفاع مقدس افزود: کابلی اصرار میکرد و میگفت که خدای نکرده اسم بنده را خط نزنید. قسم میداد.
بالاخره خودش را رساند و به هنگام اعزام در صف مجاهدین راه حق قرار گرفت. حضور رحیم، در کنار رزمندگان اسلام قوت قلبی بود.
وی ادامه داد: پانزدهم فروردین سال ٩۵ ه ش، راهی ماموریت دفاع از حرم و حریم اهل بیت علیهم السلام شدیم. کاروان عاشقان اهل بیت علیهم السلام، راهی شام بلا شد. کاروان رزمندگان بدون مرز لشکر، در تاریخ شانزدهم فروردین در فرودگاه دمشق فرود آمد و عاشقان راهی حرمین شریف حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) شدند. چه غوغایی به هنگام طواف حرمین شریف برپا میشد. مداحان با مرثیه خوانی از حضرت زینب کبری (س) میخواندند. رزمندگان با چشمان اشک آلود پنجه در ضریح حرمین گذاشته و التماس میکردند. اعلام وفاداری و فریاد «کلنا عباسک یازینب» بلند شده بود. عطر شهادت دوستان، به مشام میرسید.
شهادت حاج «رحیم» به من الهام شده بود
سردار رستمیان بیان داشت: رحیم، یکی از اعضای این کاروان عاشق بود که با بزرگ بانوی حماسه ساز محرم سال ۶١ ه ق، نجواها داشت. فقط به اشکهای روان دوستان نگاه میکردم. از درون دل، شهدا را حدس میزدم. حاج رحیم، یکی از آن کبوتران سرور و عاشق بود که ارادت ویژهای به اهل بیت علیهم السلام داشت.
وی اضافه کرد: با زیارت بارگاه حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س)، رزمندگان سبک و آماده جانفشانی شده بودند. در نیمه شب شانزدهم فروردین به سمت فرودگاه حلب پرواز و سحرگاه هفدهم در فرودگاه نامناسب حلب فرود آمدیم. با کمی توقف به منطقه عمومی جنوب غربی حلب (خانات) و در موقعیتی به استراحت کوتاه پرداختیم. منتظر، تعیین و تکلیف منطقه عملیاتی جدید بودیم.
سردار رستمیان گفت: ساعت حدود ۱۰ صبح هفدهم فروردین بود که برای توجیه ماموریت راهی جبهه خانطومان شدیم. پس از ساعتی، مجددا به موقعیت استقراری برگشته و به اتفاق فرماندهان پیش بینی شده در این مرحله، راهی جبهه خانطومان شدیم. رحیم، بعنوان فرمانده محور دوم و برادر شیرزاد بعنوان جانشین محور یگان ویژه ٢۵کربلا در جبهه خانطومان بودند. از ظهر هفدهم فروردین، توجیهات، شناساییها، تغییر و تحول تجهیزات، خطوط نبرد با یگان ویژه ١٩ فجر انجام گرفت. فرماندهان و رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا در قالب تیپ امام حسن مجتبی علیه السلام از لشکر فاطمیون، ماموریت پدافند (دفاع) از جبهه خانطومان را پذیرفتند. رحیم، شیرزاد، علی و… در محور دوم نقش آفرینی میکردند.
این فرمانده جبهه مقاومت ادامه داد: هجدهم فروردین ٩۵ ه ش بود. ماموریت و مسئولیت پدافندی جبهه خان طومان بعهده یگان ویژه ٢۵کربلا قرار گرفت. رحیم در جناح چپ و برادر مفید در جناح راست جبهه خانطومان، مسئولیت دو محور عملیاتی را با تحت امر گرفتن چندین گردان پیاده بعهده داشتند. گردانهای مالک اشتر و یاسر تحت امر فرماندهی برادر رحیم، که منطقه مسئولیتشان شامل شهرک خان طومان، روستای خالدیه، خاکریز خط یاسر بود که حدودا سه کیلومتری میشد. رحیم و شیرزاد و دوستان دیگر تلاش ویژهای در کنترل، هدایت، فرماندهی در محور عملیاتی خودشان داشتند.
«رحیم» طلایهدار مقاومت در خانطومان بود
سردار رستمیان اظهار داشت: روزهای هجدهم، نوزدهم و بیستم سپری شد و همه گردانها و نیروها مشغول تحکیم مواضع بودند. عصر روز بیست و یکم، هجوم و حمله دشمن به جبهه خانطومان شروع شد. دشمن با حجم سنگینی از آتش تهیه، با تعدادی قابل ملاحظهای از تانکها و نفربرها و نیروهای عملیاتی به محورهای راست و چپ هجوم آورده بود. رزمندگان گردانهای پیاده و… تحت فرماندهی برادر مفید و برادر رحیم و… در مقابل دشمن مقاومت میکردند.
این فرمانده جبهه مقاومت با بیان اینکه رحیم طلایه دار مقاومت و نبرد با تکفیریها در روستای خالدیه و شهرک خانطومان بود، افزود: شجاعت و مقاومت برادر رحیم در محور چپ جبهه خان طومان مانع از پیشروی آسان دشمن و موفقیتهای آنان شده بود.
وی تصریح کرد: در مقاومت ٢۴ ساعته، تلفات و خسارات سنگینی به دشمنان تکفیری وارد شده بود. رحیم مثل یک رزمنده و در عین حال فرماندهای شجاع با دشمنان میجنگید. روز بیست و دوم فروردین، با اجرای عملیات ضربتی نقاطی مثل روستای خالدیه و… از دشمن پس گرفته شد. رجزخوانیهای رحیم و سایر عزیزان، باعث ضعف و شکست دشمنان شده بود.
سردار رستمیان بیان داشت: در اولین رویارویی با دشمن پیش تاخته، تعدادی از تانکها و نفربرها و خودروها و نفرات دشمن منهدم، کشته و زخمی شده بودند. رحیم در این عملیات، تا مرز مجروحیت، اسارت و شهادت پیش رفته بود. پس از مقاومت رزمندگان اسلام، از رحیم وضعیت را پرس وجو میکردم. میگفت که در موقعیتی فقط چهار نفر مانده بودیم، ولی مقاومت عاشورایی داشتیم. قسم میخورد که والله ذرهای ترس و اضطراب نداشتم و با توکل به خدای متعال و توسل به بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها و زینب کبری (س) در مقابل دشمنان که گاهی ما را دنبال میکردند مقاومت میکردیم.
حماسه کمنظیر رزمندگان مازندران در خانطومان
وی ادامه داد: شکست سنگین دشمنان در این مرحله از هجومشان، اردوگاههای دشمن را به یاس و ناامیدی تبدیل کرده بود. حماسه رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا و فاطمیون در جبهه خانطومان کمنظیر بود. رحیم و شیرزاد در محور دوم، مفید و احمد در محور یکم، مشغول رفع مشکلات و مستحکم سازی منطقه مسئولیت خودشان بودند.
این فرمانده دفاع مقدس عنوان کرد: در این مرحله از مقاومت، تعدادی از همرزمان یگان شامل محمد تقی سالخورده، حسین بواس، سید سجاد خلیلی و تعدادی از همرزمان فاطمیون به شهادت رسیدند. میزان تلفات (کشتهها و زخمیهای) دشمن بالغ بر دویست نفر بود. بعد از این مرحله از مقاومت، رحیم، از محور یکم به موقعیت قرارگاه تاکتیکی فرماندهی انتقال یافت و در جایگاه معاون هماهنگ کننده یگان امورات را پیگیری میکرد. شیرزاد بجای او فرماندهی محور یکم را عهده دار شد.
سردار رستمیان بیان کرد: شرایط سنگین و سختی در جبهههای حلب سوریه حاکم بود. دشمنان تمام توان خود را برای سقوط حلب متمرکز میکردند. دولتمردان ترکیه، عربستان، اردن، امارات، قطر، اسرائیل غاصب، آمریکای جنایتکار و… تامین کننده تسلیحات و تجهیزات و نیروهای انسانی، اطلاعات و… ارتش نیابتی خودشان میکردند. فوجهای دشمن از نیروهای چچنی، ازبکی، عربستانی، اروپایی، سوری، و… پر بود. فرماندهان ارتش نیابتی را ژنرالهای آمریکایی، اسراییلی، عربستانی، ترکیه، فرانسوی و… تشکیل میدادند. جدیدترین تجهیزات و امکانات و اطلاعات در اختیار تکفیریهای یهودی قرار داشت.
وی افزود: یگان ویژه ٢۵کربلا و فاطمیون، در سختترین حالت مشغول مقاومت و ایستادگی بودند. دشمنان شکست خورده در مرحله اول، به دنبال انتقام سخت در جبهه خانطومان بودند. فرماندهان و رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا مصمم برای مقابله با هجومهای بعدی تکفیریها بودند. با امکانات و تجهیزات موجود، در مقابل دشمنان صف آرایی کرده بودند. سی ویکم فروردین، دومین هجوم دشمنان تکفیری به جبهههای جنوب غربی حلب بویژه جبهه خانطومان بود.
گزارش: حدیثه صالحی
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است