روزی که اندیمشک، «پایتخت مقاومت ایران» شد…

روزی که اندیمشک، «پایتخت مقاومت ایران» شد...


روزی که اندیمشک، «پایتخت مقاومت ایران» شد...

به گزارش نوید شاهد، چهارم آذر 1365 روزی بیادماندنی در تاریخ دفاع مقدس است؛ روزی که «اندیمشک» قهرمان، در یک روز، «پایتخت مقاومت ایران» شد. شهر چندهزارساله ایران و پاره تن خوزستان، شهری که بچه‌های جبهه و جنگ، عاشق‌ترین و مخلص‌ترین مدافعان میهن، بلیط قطارشان را به آن مقصد می گرفتند، یکراست از تهران سوار می‌شدند و در اندیمشک پیاده می‌شدند و از آنجا به قلب خون و خطر می زدند،. اندیمشک، بارانداز و سکوی پرش مرغان باغ عشق و شهادت بود در آن هشت سال خدایی و خاطره‌انگیز. اما آن روز بر اندیمشک عزیز ما چه گذشت که چون ققنوس از قعر آتش، بال بر بلندای جاودانگی گشود و «سرو» و «سرود» مقاومت شد؟

 

طولانی ترین بمباران بعد از جنگ جهانی دوم

 عملیات هوایی بمباران اندیمشک، نه تنها در تاریخ دفاع مقدس که در تاریخ جنگ‌های منطقه و سراسر جهان بعد از جنگ جهانی دوم بی‌سابقه است. دومین ویژگی، تعداد جنگنده‌های حاضر در این واقعه است: ۵۴ هواپیمای جنگی دشمن، در این روز، اندیمشک را بمباران کردند. اسکادران‌ها پیاپی شهر را بمباران کردند و سپس جای خود را به دیگر اسکادران‌های دشمن دادند و همین طور بمباران شهر به صورت مستمر ادامه پیدا کرد. سومین ویژگی، طولانی و بی وقفه بودن عملیات است: از ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه ظهر که اولین صدای آژیر قرمز پخش شد، تا ساعت 1 و ۳۰ دقیقه یعنی یک ساعت و ۴۵ دقیقه به صورت مستمر و بی امان، وضعیت قرمز ادامه داشت و جنگنده‌های دشمن پشت سر هم آمدند و شهر را بمباران کردند و رفتند. با کاهش تعداد هواپیماها این عملیات بشکل متوالی تا چهارساعت دیگر نیز ادامه یافت.

«ویلیامسون مورای» و «کوین وود» در کتاب خود با عنوان «جنگ ایران و عراق؛ نظرگاه‌های جهانی»: « The Iran-Iraq War: New International Perspectives » تصریح کرده‌اند که «صدام حسین» از حمله چهارم آذر به اندیمشک و حمله مجدد شبانگاهی به این شهر خبر داده بود. این عملیات همچنین شدیدترین و خونبارترین بمباران مناطق مسکونی و غیر نظامی تاریخ دفاع مقدس نیز محسوب می‌شود.

 

چرا دشمن، اندیمشک را انتخاب کرد؟

 اندیمشک در آن زمان از یک موقعیت استراتژیک برخوردار بود. در زمان جنگ، امکانات کشور بسیار محدودتر از امروز بود و ایستگاه راه‌آهن این شهر تنها ایستگاه موجود در مناطق عملیاتی دفاع مقدس بود. جاده شمال به جنوب کشور نیز از اندیمشک عبور می‌کرد و تنها نقطه‌ای که سوخت گاز جبهه میانی و شمال خوزستان را تأمین می‌کرد، اندیمشک بود. ویژگی راهبردی دیگر این بود که سد «دز» که تأمین کننده بخش قابل توجهی از برق کشور و تنظیم کننده فرکانس کل کشور بود، در اندیمشک قرار داشت. همچنین از پایگاه چهارم شکاری دزفول گرفته (بخش بزرگی از این پایگاه از اندیشمک شروع می‌شد) تا دیگر پادگان‌ها مثل پادگان شهید باکری، دوکوهه و… اطراف اندیمشک قرار گرفته بودند. اما انتخاب ماه آذر برای این بمباران عظیم نیز به این دلیل بود که آن زمان ایران خود را برای عملیات کربلای ۴ آماده می‌کرد و همان روزها سپاه محمد (ص) اعزام سراسری خود را آغاز کرده بود. طبیعتا تعداد قابل توجهی از این رزمندگان از طریق راه‌آهن اندیمشک، خود را به مناطق عملیاتی می‌رساندند.

 

روزی که اندیمشک، «پایتخت مقاومت ایران» شد...

مقاومتی که مظلومانه تا پایان جنگ، پنهان ماند…

 علت گمنام ماندن واقعه چهارم آذر ۱۳۶۵ یکی به دلیل محرمانه بودن آن تا تقریباً پایان جنگ است و دیگر اینکه یافتن آمار واقعی این حادثه کار بسیار دشواری بود. تا مدت‌ها آمار این واقعه محرمانه محسوب می‌شد، چرا که یک ضربه نظامی در اوج جنگ محسوب می‌شد. بعدها تحقیقات متعددی بر روی آن آغاز شد و گاه مزار شهدایی از این بمباران در دیگر شهرها پیدا شده و بتدریج آماری تقریبی از تعداد شهدا و مجروحان حادثه بدست آمد.

 

اندیمشک، معراجگاه و مقتل شهیدانی از سراسر ایران

بدین ترتیب، تاکنون مشخصات بیش از 300 شهید و بیش از 700 مجروح، از این جنایت بیرحمانه و وحشیانه کوردلان بعثی متجاوز به‌دست آمد، که از این میان، 74 شهید و 84 مجروح، سهم خود اندیمشک بود و بقیه از دیگر استان های کشور که عمدتا رزمندگان اعزامی از تمامی نقاط کشور بودند.

 

اوج وحشیگری دشمن: بیشترین شهید در مناطق مسکونی

 در این حمله علاوه بر بمباران پایگاه چهارم شکاری و مناطق مسکونی، میدان راه‌آهن و ایستگاه راه‌آهن اندیمشک، بازار روز کالا و تره‌بار، دبیرستان شریعتی، سد و نیروگاه برقی – آبی «دز»، رادار موشکی مستقر در سد دز، پادگان سفینه النجات، ایستگاه بالارود، اداره پست و مخابرات، هدف بمباران بی امان دشمن سفاک و ضد بشر قرار گرفت و حتی بیمارستان شهید بهشتی نیز از این جنایت بیرحمانه، مصون نماند. تنها از کارکنان ایستگاه راه‌آهن اندیمشک، ۱۶ تن به شهادت رسیدند و حتی مناطق مسکونی راه‌آهن به شدت بمباران شدند که برخی خانواده‌ها یکجا به شهادت رسیدند. همچنین بسیاری از نقاط غیر نظامی شهر نیز از گزند بمب‌های دشمن در امان نماند. از ۷۴ شهید اندیمشکی در این حادثه، حدود ۲۰ نفر کارمند اماکن رسمی مثل راه‌آهن و … بودند و باقی آن‌ها همگی از مردم عادی بودند که در خانه خود مظلومانه به شهادت رسیدند. همچنین پادگان دوکوهه نیز بمباران شد که به دلیل اعزام رزمندگان به مرخصی، تنها یک نفر به شهادت رسیده و دو تن مجروح شدند. پادگان شهید باکری (مقر نیروهای لشکر عاشورا) نیز بمباران شد که ۱۰ الی ۱۲ شهید داشت. نقطه دیگری که چندین بار هدف بمباران سنگین دشمن قرار گرفت، پایگاه چهارم شکاری دزفول است که ۶۲ شهید و ۱۰۰ مجروح، تنها از این پایگاه تقدیم ایران عزیزمان گردید.

 

روایت رزمنده اندیمشکی از یک «شهر» که «شهادتگاه» شد

«مرتضی طیبی» رزمنده اندیمشکی، مشاهدات خود از جنایت دشمن را در فردای فاجعه چنین روایت می‌کند: « صبح روز بعد یعنی پنجم آذر، ساعت هفت صبح، خودمان را به اندیمشک رساندیم. کل شهر وضعیت بغرنجی داشت. به هر خیابان یا حتی کوچه‌ای می‌رفتی، صدای قرآن و عزاداری به گوش می‌رسید. جنگنده‌های دشمن همه جای شهر را بمباران کرده بودند. خیلی از مردم داغدار عزیزان‌شان بودند و به لحاظ روحی و احساسی، اندیشمک لحظات خاصی را سپری می‌کرد. اگر شهر را به پیکره‌ای تشبیه کنیم، این پیکرده داغدار، آش و لاش شده بود. تا یک یا حتی دو هفته بعد، مردم و بچه‌های کمیته و سپاه و… از روی پشت بام‌ها، روی درخت‌ها و نقاط دیگر شهر تکه‌های ابدان شهدا را جمع آوری می‌کردند و مدت‌ها طول کشید تا اندیمشک روی آرامش ببیند و به شرایط عادی برگردد. برخی اجساد از فرط سوختگی یا زخم‌های عمیق قابل شناسایی نبودند. به همین دلیل دو شهید به عنوان گمنام دفن شدند و یک نفر هم که کلا مفقودالاثر است. یعنی می‌دانیم شهید شده ولی هیچ پیکری از او تاکنون به دست نیامده است…»

 

امام: این مردم‌ اندیمشک‌اند که زیر بمباران، شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» سر می دهند…

 با وجود ثبت یکی از وحشیانه‌ترین و شقاوت‌بار‌ترین جنایات جنگی و ضد انسانی دشمن بعثی، مقاومت اندیمشک بعنوان برگی زرین در کارنامه افتخار و ایستادگی یک ملت ماندگار شد و رژیم متجاوز و جنایتکار به هیچیک از اهداف خود نرسید. از جمله، یکی از اهداف دشمن از بین بردن راه‌آهن شهر و توقف اعزام سپاه محمد (ص) به منطقه بود، اما پس از این بمباران شدید، تنها برای چند ساعت راه‌آهن تعطیل شد و با تلاش نیروهای مردمی، همان شب اولین قطار نیروهای رزمنده اعزامی به جبهه، خود را به اندیمشک رساند. سپس پیکر شهدایی که از دیگر نقاط کشور بودند با قطارهای یخچال‌دار به شهرهای‌ خود ارسال شدند. در مورد مردم اندیمشک و مقاومت عظیم و حماسی آنان نیز باید گفت دو روز بعد از واقعه، هنگام تشییع پیکر شهدای این حادثه، همهگان یک‌صدا شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» سر می‌دادند که اتفاقاً همان روز هم شهر دوباره توسط صدامیان کفرکیش و کوردل، بمباران شد، اما مردم همچنان گلواژه پایداری و ایثار و استقامت را به بلندای تاریخ و به وسعت جهان، طنین‌انداز کردند. حضرت امام خمینی (ره) کاروانسالار کبیر قبیله جهاد و شهادت، در سخنان خود با اشاره به این حماسه شگفت، فرمودند: «این مردم اندیشک هستند که زیر بمباران، شعار جنگ جنگ تا پیروزی سر می‌دهند.»

 

بالا‌بلند و نستوه، زیر باران آتش

 مقاومت مظلومانه اندیمشک در زیر یکساعت و 45 دقیقه حمله بی امان سوخو 22 و میگ 21 و میگ 22 و میراژ اف-1 و بمب و راکت های دشمن، یکی از معجزات فرهنگ ایثار و شهادت‌طلبی بود. شهری با سه هزارسال تاریخ، از زیر تپه‌های باستانی «لور»، چون چشمه‌اش که شیرین ترین و گواراترین آب تمام این سرزمین اهورایی شده، همچنان و در زیر باران بی امان آتش مرگ‌سازان و جنگ‌افروزان، نماد و نام زندگی و جوشش و حیات شد و چون سرو سبز در کمرکش طوفان قساوت، سرود ماندن سر داد… و در یک روز، پایتخت پیروز مقاومت ایرانش شد!   

انتهای پیام

 

 



منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید