روزی که زنان ایران برای شهید مسیحی مادری کردند

روزی که زنان ایران برای شهید مسیحی مادری کردند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، چند روزیست که نامش در رسانه‌ها خبرساز شده، جوانی مسیحی که ۳۸ سال پیش آخرین بار با خانواده خداحافظی کرد، ساکش را روی دوش انداخت و راهی جبهه‌های نبرد شد.

او رفت تا مقابل دشمنی که به خاک کشورش حمله کرده بود بایستد. جانی بن اوشانا شش ماه مانده بود تا سربازی‌اش در تیپ ۵۵ هوابرد شیراز تمام شود که در عملیات بدر به شهادت رسید. پیکرش، اما در منطقه ماند تا مادر، پدر و سه برادرش با چشم‌هایی که منتظر بازگشت عزیز خود بودند دنیا را برای همیشه ترک کنند.

حالا پس از این همه سال پیکر جانی برگشته تا حجتی باشد برای آنان که با ریختن بذر دشمنی و تفرقه، خواهان نابودی این مرز و بوم هستند. جانی و هم‌کیشانش اگرچه مسلمان نبودند، اما عشق به وطن را در سینه داشتند و تا اخرین قطره خون مقابل دشمن بعثی آن زمان ایستادگی کردند برای همین است که از مدتی پیش هموطنان مسلمانش در فراخوان‌هایی اعلام کردند در نبود خانواده برای او خانواده می‌شوند و در مراسماتش حضور پیدا می‌کنند.

اینجا معراج شهدا، عصر ششم اردیبهشت، در هوای ملایم بهاری عده زیادی از دوستداران شهدا جمع شدند تا در نبود اعضای خانواده جانی و در کنار بستگان او شاهد وداع باشکوهش باشند. تعدادی از مادران شهدا هم در این مراسم حضور دارند. مادر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی و مادر شهید آرمان علی وردی.

فرزند شهید همت را هم در بین جمعیت می‌بینم. در وداع خصوصی بستگان با شهید مادر مجید هم از راه می‌رسد، چه خوب رسم مادری کردن را بلد است، تابوت که باز می‌شود، پیکر کفن پیچ شده را در آغوش می‌گیرد و با گریه می‌گوید: نتوانستم ببینم مادر نداری، من هم مجیدم وقتی آمد که چند تکه استخوان سوخته از او را برایم آوردند، شما همه فرزندان ما هستید، خوش آمدی عزیزم.

مادر مجید حرف‌های دیگری هم دارد «از دیروز که خبردار شدم قرار است پیکر شهید مسیحی‌ای را بیاورند که پدر و مادر ندارد، چون زمانش مصادف شد با بازگشت مجید خیلی حالم عوض شد، گفتم من میتوانم برای شهید مادری کنم و ان‌شالله سلام مرا به شهیدم برساند.»

روزی که زنان ایران برای شهید مسیحی مادری کردند

میزبان مراسم امروز ارتش است، همه چیز به همان نظم و ترتیبی که از ارتش سراغ داریم انجام می‌شود، سربازان وطن پیکر را روی دوش خود می‌گذراند و یک سرباز در جلوی تابوت عکسی از جانی را در دست می‌گیرد. جمعیت پشت در محل وداع خصوصی از ساعتی قبل منتظر آمدن فرزند وطنشان هستند. اشک می‌ریزند و در میان زمزمه‌های دعا چشم به دری که پیکر شهدا از آن وارد حسینیه می‌شوند می‌دوزند، بسیاری از چهره‌هایی که می‌بینم آشنا هستند، تقریبا مراسم وداعی نیست که نیایند و عشقشان را به شهدا ابراز نکنند.

پیکر شهید را سربازان با آداب خاصی وارد حسینیه می‌کنند. گلبرگ و نقل است که روی تابوت شهید پاشیده می‌شود و در میانه سرود «کجایید‌ ای شهیدان خدایی» شهید مقابل لنز دوربین‌ها میان حلقه مردم قرار می‌گیرد.

روزی که زنان ایران برای شهید مسیحی مادری کردند

امیر فولادی رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش، جمعی از شورای خلیفه‌گری آشوریان، سردار ناصر سعیدی جانشین کمیته جست و جوی مفقودین ستاد کل نیرو‌های مسلح و شارلی انویه تکیه نماینده آشوریان در مجلس یازدهم نیز حضور دارند.

امیر عباسی مداح از راه می‌رسد و میکروفن را به دست می‌گیرد، با ظرافت روضه سر مبارک اباعبدالله و کشیش نصرانی‌ای را می‌خواند که در مسیر کاروان کربلا به سیدالشهدا احترام می‌کند و با این اشاره گریزی می‌زند به حضور مسیحیان در جبهه‌های دفاع مقدس که همراه با دیگر هموطنان مسلمان از کشور دفاع کردند.

به خاطر کثرت جمعیت، همانطور که پیش بینی شده است، حیاط معراج شهدا آماده استقبال از پیکر شهید می‌شود تا در فضای باز مردم بتوانند به زیارت شهید بروند. پیکر را با سلام و صلوات به میانه حیاط می‌برند و در جایگاه مخصوصی قرار می‌گیرد.

 

روزی که زنان ایران برای شهید مسیحی مادری کردند

مراسم رسمی با خواندن آیاتی از کلام الله مجید و سرود ملی آغاز می‌شود، بعد از کشیش وانیا اسقف اعظم آشوری چند کلامی صحبت می‌کند. وی با قدردانی از حضور مردم می‌گوید: هرچه خداوند در تقدیر بندگانش رقم زده حق است و چیزی جز مهر و محبت و مهربانی نیست.

روزی با دنیا وداع خواهیم کرد و جز مهر و محبت چیزی از ما به یادگار نمی‌ماند، چه بهتر که انسان جانش را در این راه بدهد و این افتخاریست که خداوند به ما می‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: امروز شاهدیم گه پیکر شهید ما پس از سال‌ها به کشور بازگشت، اشک شوق و خوشحالی در چهره تک تک ما نمایان می‌شود. شهید روز جمعه به دیدار پدر و مادرش خواهد رفت و از نزدیک آن‌ها را خواهد دید. اما امروز به جای چهار نفر از اعضای خانواده هزاران نفر جمع شدند. ما همه ایرانی، هموطن و از یک خونیم و برای کشور عزیزمان جان خواهیم داد.

امیر فولادی هم به روی سن می‌رود و در اشاره‌ای به دوران دفاع مقدس و حضور همه اقشار می‌گوید: همانطور که هموطنان زرتشتی، مسیحی و مسلمان دست به دست هم دادند و در مقابل دشمنی که با پشتیبانی تمام دنیا به ما حمله کرده بود ایستادگی کردند امروز هم حضور شما مردم و سربازان وطن همان روز‌ها را تداعی کرد.

این سربازان مفتخرند همیشه در اعتلای دین و مذهب با دشمنان جنگیدند؛ آنها مایه عزت دین و امنیت ما شدند که با حضور در مناطق مختلف عملیاتی نگذاشتند امنیت ما به یغما برود.

انتهای پیام/141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید