گفتنی است «از چیزی نمی ترسیدم» دست نوشتههای شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است.
اوّلین نسخهی این کتاب، صبح روز چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۳۹۹، در پایان دیدار خانوادهی شهید سلیمانی به رهبر معظّم انقلاب اسلامی اهدا شده است. آنطور که دختر شهید سلیمانی در مقدمهی کتاب آورده است: “من به نمایندگی از حاج قاسم برای ایشان هدیهای برده بودم. این هدیه زندگینامهای به قلم حاج قاسم بود که قصد داشتیم بهمناسبت ایام سالروز شهات، در قالب کتابی منتشر کنیم. آنچه همراهم بود در واقع ماکت یا نمونهی اوّلیهای از کتاب بود. بعد از پایان دیدار، آن را تقدیم رهبر انقلاب کردم. ایشان سؤالاتی دربارهی کتاب پرسیدند و این هدیه کوچک را با مهر پذیرفتند.”
چند روز بعد از این دیدار و در دقایق پایانی نهاییشدن کتاب، متنی از سوی دفتر رهبر معظّم انقلاب به دستم رسید. ایشان منت گذاشته و قبل از مطالعه، یادداشتی را به یاد «سرباز وفادار» خود نوشته بودند. متنی پر از عطوفت و بزرگواری که چون روح بر کالبد کل این کتاب نشست:
بسمه تعالی
رزقنا الله ما رزقه من فضله
۹۹/۱۰/۷
گفتنی است «از چیزی نمی ترسیدم» دست نوشتههای شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است.
اوّلین نسخهی این کتاب، صبح روز چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۳۹۹، در پایان دیدار خانوادهی شهید سلیمانی به رهبر معظّم انقلاب اسلامی اهدا شده است. آنطور که دختر شهید سلیمانی در مقدمهی کتاب آورده است: “من به نمایندگی از حاج قاسم برای ایشان هدیهای برده بودم. این هدیه زندگینامهای به قلم حاج قاسم بود که قصد داشتیم بهمناسبت ایام سالروز شهات، در قالب کتابی منتشر کنیم. آنچه همراهم بود در واقع ماکت یا نمونهی اوّلیهای از کتاب بود. بعد از پایان دیدار، آن را تقدیم رهبر انقلاب کردم. ایشان سؤالاتی دربارهی کتاب پرسیدند و این هدیه کوچک را با مهر پذیرفتند.”
چند روز بعد از این دیدار و در دقایق پایانی نهاییشدن کتاب، متنی از سوی دفتر رهبر معظّم انقلاب به دستم رسید. ایشان منت گذاشته و قبل از مطالعه، یادداشتی را به یاد «سرباز وفادار» خود نوشته بودند. متنی پر از عطوفت و بزرگواری که چون روح بر کالبد کل این کتاب نشست:
بسمه تعالی
رزقنا الله ما رزقه من فضله
۹۹/۱۰/۷
منبع خبر