رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: عرصه نگاه مرادی کرمانی وسیع است و همین امر به واژگان او وسعت بخشیده، زبان مرادی کرمانی سرشار از ضرب المثل، استعاره و کنایه است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، مراسم هشتادمین سالروز تولد هوشنگ مرادی کرمانی عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز دوشنبه ۱۹ شهریور در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
اینمراسم با حضور غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مهدی رمضانی دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، هوشنگ مرادی کرمانی، موسی اسوار استاد زبان و ادبیات فارسی، فریدون عموزاده خلیلی نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، شهین نعمت زاده عضو شورای واژه گزینی، و جمعی دیگر از اساتید و اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و علاقه مندان به کتابهای هوشنگ مرادی کرمانی همراه بود.
حدادعادل در ابتدای این مراسم گفت: این جلسه حلقه دیگری از زنجیره جلساتی است که در فرهنگستان تبدیل به سنت شده و در گرههای ۸۰،۹۰ و ۱۰۰ سالگی اعضای پیوسته فرهنگستان توسط روابط عمومی برگزار میشود و بنای ادای احترام به اعضای پیوسته دارد.
وی افزود: روزهای سال به یک معنا شبیه اند اما براساس اشخاص و هویتشان این روزها، مناسبتهایی پیدا میکنند. یکی از این مناسبتها روزهایی است که افراد خاص پا به دنیا میگذارند .۱۷ شهریور سالروز تولد نویسنده بزرگوار هوشنگ مرادی کرمانی است و من تصور میکنم برگزاری این جلسات علاوه بر تقدیر از یک شخصیت میتواند فرصتی برای آشنایی بیشتر با ذهن، فکر و قلم آن شخص باشد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: من بنابر وظیفهای که برعهده دارم باید در این برنامهها حضور داشته باشم اما درباره هوشنگ مرادی کرمانی این مهم انگیزه من نبود چراکه شخصاً به او علاقه دارم و این بخت را داشتم که در ۱۶ سال اخیر هر هفته روزهای شنبه در یک جلسه دوساعته در شورای واژه گزینی در کنارش باشم و توفیق دیدارش را داشته باشم. علاوه بر جایگاه ادبی هوشنگ مرادی کرمانی رابطه شخصی مان هم انگیزه حضور امروز من است، علی رغم اینکه در سفر بود شب گذشته ۵۰۰ کیلومتر را به شوق حضور در این جلسه طی کرده و به تهران آمدم.
حداد عادل گفت: سال گذشته که برای برادر شهیدم کتابی نوشتم به یادداشتها و تقویم روزانه اش مراجعه کردم و دیدم که در سال ۵۸ و ۵۹ و پیش از من با هوشنگ مرادی کرمانی آشنا شده بود. اعتراف میکنم که همه آثار کرمانی را نخوانده ام به دلیل فراوانی آثار و کمی وقت خودم؛ چون اگر بخواهم همه کتابها را مطالعه کنم باید فقط به خواندن بپردازم. خب ما شخصیتی مثل احمد آرام را داریم که ۱۵۰ کتاب از خود به یادگار گذاشته است.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از سریالها و فیلمهای اقتباسی از آثار مرادی کرمانی را مشاهده کرده است افزود: هوشنگ مرادی کرمانی یک نویسنده شناخته و پذیرفته شده است که محبوبیت بسیاری در ایران دارد و بیشترین شمارگان را در آثار به خود اختصاص داده است. او یکی از موفق ترین داستان نویسان معاصر ایران است که بیشتر آثارش به صورت فیلم است و واقعیت سینمایی داشته؛ این رابطه آثار و سینما در حدی است که بعضیها فرض میکنند مرادی کرمانی به قصد فیلمنامه شدن داستان مینویسد در صورتی که او این نکته را رد کرده و گفته به دلیل انس با تئاتر سبک بیان سینمایی را در نگارش داستانهایش قرار داده است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: بسیاری از قصههای هوشنگ مرادی کرمانی به زبانهای مختلف ترجمه شده است و میتوان گفت مرادی کرمانی شناخته شده ترین داستان نویس معاصر ایران در خارج از کشور است. زبان سالم و درستی زبانی که گفتاری و عامیانه است اما از نظر دستوری غلط نیست و قابلیت تعلیم دارد نکته مهم داستانهای اوست. آثار مرادی کرمانی زبان ساده ای دارد و جملاتش حدالامکان کوتاه اند و این از خصوصیات زبان یک نویسنده است. وسعت واژگانی در آثار مرادی کرمانی به چشم میخورد، او زندگی را بیان میکند و واژگان را به استخدام خود در میآورد، در نوشتههایش شما خواننده جزئیاتی از زبان مردم روستانشین میبیند. عرصه نگاه مرادی کرمانی وسیع است و همین امر به واژگان او وسعت بخشیده، زبان مرادی کرمانی سرشار از ضرب المثل، استعاره و کنایه است. در واقع آموزش فرهنگ است. نوشتههای او طنز ملایمی دارد و طنزپردازی او به شکلی است که قصهای برای خنداندن میگوید اما خودش نمیخندند. درون مایه کارهایش ابعاد مختلف دارد و جای پای طبیعت در کارهایش دیده میشود این به زیست و زندگی او بازمیگردد. مرادی کرمانی روستا را با همه ابعادش به تصویر میکشد و این تجربه ایرانی و جهانی را با بن مایه روستایی ترکیب کرده است.
حداد عادل در پایان سخنانش گفت: در مجموع آثار کرمانی سرشار از حس انسانی است، یعنی داستانهایش جریان عادی زندگی را بیان میکند و این طور نیست که خواننده را در انتظار نگه دارد و با اتفاقات معجزه واری روبه رو کند، آثار مرادی کرمانی یک نوع جامعه شناسی است و جامعه در آینه داستان نمود یافته است. مرادی کرمانی به آن چیزی که انسان را انسان میکند در داستانهایش اهمیت میدهد. بومی بودن نیز از ویژگیهای داستان اوست که به هنگام ترجمه کتابهایش فرهنگ کشور را معرفی میکند. کتابهای کرمانی در برانگیخته شدن شوق مطالعه در زمان ما مؤثربود. امروز نگرانیم که نوجوان امروزی علاقهای به مطالعه کتاب نداشته باشند چراکه همه به سمت فضای مجازی رفتند در چنین اوضاعی کتابهای مرادی کرمانی انگیزه ایجاد میکند و ورودی خوبی است که نوجوان با کتاب آشنا شوند. آقای مرادی هم این موضوع را درک کرده و برای حضور در جمع نوجوانان و جوانان احساس وظیفه میکند و رابطه صمیمی خود را تقویت میکند و اهمیت زبان فارسی را برای نوجوانان و جوانان گوشزد میکند و از هیچ فرصتی برای اهمیت تاکید بر زبان فارسی چشم پوشی نمیکند.
هوشنگ مرادی کرمانی نماد و نشانه ادبیات کودک و نوجوان است
در ادامه اینمراسم فریدون عموزاده خلیلی نویسنده ادبیات کودک و نوجوان گفت: خوشحالم که به واسطه هوشنگ مرادی کرمانی ادبیات کودک و نوجوان در فرهنگستان بروز میکند. هوشنگ مرادی کرمانی نماد و نشانه ادبیات کودک و نوجوان است.
وی افزود: در مورد مرادی کرمانی صحبت سخت و آسان است. آسان است به این دلیل که مرادی کرمانی شخصیتی فروتن و ساده دارد همانطور که در آثارش جلوه میکنند. اما سخت است از این جهت که در عمق این ظاهر ساده که در داستانها جلوه میکند یک دریای عمیق از فرهنگ و ادبیات نهفته است. مرادی کرمانی در فرهنگ کودک و نوجوان ما یک شخصیت بزرگ است.
ایننویسنده کودک و نوجوان گفت: مرادی کرمانی واقعیت موجود تجربه زیسته خودش را در داستانهایش به کار میگیرد و این تجربه زیسته را تبدیل به داستانهایی میکنند که واقعیت را پیش روی ما میگذارد بنابراین رنج و فقر در داستانهایش شیرین میشود همین میشود که رنج و فقر داستان قصههای مجید برای ما شیرین و آموزنده میشود. این نوع نوشتن او را تشبیه میکنم به نوع فیلمهایی که در سینمای نئورئالیسم ایتالیا ساخته شده است. وقتی داستانهای مجید را میخوانید مثلاً داستان ماهی که تبدیل به ملخ دریایی شد و داستان اردوی قصههای مجید از نظر رنج فقر وحشتناک است اما شما به هنگام خواندن لبخند دارید و این فائق آمدن بر پارادوکس و رنج است. کار بزرگ مرادی کرمانی قصه نوشتن و خلق شخصیت مجید نیست. خلق یک داستان است که زندگی با آن هویت میگیرد.مرادی کرمانی بچههای قالیباف خانه، تنور و خمره را نوشته است که همگی رنجهای اجتماعی هستند. شما در داستان خمره میبینید که با یک شیء مثل خمره یک داستان و رمانی شکل گرفته که سراپا رنج توأم با شیرینی و شوخی خاص مرادی کرمانی است اما تنها این نبوده که مرادی کرمانی را مرادی کرمانی کرده است.
عموزاده خلیلی در پایان گفت: مرادی کرمانی فضا، لوکیشن و یا مکان داستان را خلق کرده که هرکدام به تنهایی کافی است که یک نویسنده را نویسنده بزرگی کند. ساختن یک شخصیت مثل مجید مهم است اما مرادی کرمانی یک جهان تازه ای را خلق کرده که میتوانیم با توجه به آن درک کنیم مفهوم جهان خلقت چیست. مرادی کرمانی یک جهان واقعی میسازد. در داستان هری پاتر براساس فرضیهها شما نمیگویید «مگر میشود؟» اما درباره نویسندهای که واقع گرا مینویسد و از معمولیترین اجزا استفاده میکند نمیتوانید این گزاره را نگویید بنابراین داستان بسیار تأثیرگذار است. مرادی کرمانی از تجارب جهان زیسته خودش با مناعت طبع در نوشتههایش استفاده کرده است. شاید یکی از مهمترین ویژگیهای داستان مرادی کرمانی به زبان ساده نوشتن و رگههایی از طنز در داستان است. در حال حاضر میبینید که نسل جوان هم به دنبال کتابهایی اند که طنز داشته باشد. مرادی کرمانی توانسته چند نسل را از خواندن داستانهایش راضی کند ویژگی داستانهای کرمانی این است که مثل هیچکس نیست و فقط خودش است. بنابراین او را باید با خودش سنجید.
مرادی کرمانی در سطح ملی و بین المللی افتخارات زیادی داشته است
شهین نعمت زاده عضو شورای واژه گزینی هم در اینمراسم گفت: مرادی کرمانی در سطح ملی و بین المللی افتخارات زیادی داشته و یکی از آنها ثبت همه مجموعه آثارش در فهرست جهانی به دلیل تأثیرگذاری در گروههای مختلف سنی و بهره مندی از موضوعات مهم است. خلاقیت، ذهن قصه پرداز، فرهنگ کرمانی و قدردانی مردم کرمان از جمله نکاتی است که درباره مرادی کرمانی باید به آن اشاره کرد.
وی افزود: استفاده از واژگانی با لهجههای کرمانی از ابتکارات مرادی کرمانی است. توجه به لهجه کرمانی در آثار مختلف او نمود دارد. به نظرم مرادی کرمانی یک تنه کار میراث فرهنگی را در حوزه ثبت واجهه ها انجام داده است.
در ادامه آزاده خلیلی دانش آموخته زبان فارسی به نقد آثار مرادی کرمانی پرداخت و نکاتی را درباره آثار او گفت. همچنین هومن مرادی کرمانی فرزند هوشنگ مرادی کرمانی متنی را درباره پدر خود قرائت کرد و در آن درباره نگاهش به سینما با توجه به آثار هوشنگ مرادی کرمانی صبحت کرد.
در پایان اینمراسم، هوشنگ مرادی کرمانی با خواندن شعری از پروین دولت آبادی با عنوان «چون درخت فروردین پر شکوفه شد جانم / دامنی زگل دارم بر چه کس بیفشانم» گفت: از ریاست فرهنگستان و سایر دوستانی که مقدمات برگزاری این جلسه را فراهم کردند تشکر میکنم. حرف تازه ای ندارم جز اینکه انقدر مطلب در این جلسه درباره من گفته شد که خودم نمیدانستم. از همسرم سپاسگذارم که من و حرفهایی که درباره من زده میشود را تحمل کرد. من قابل و لایق این همه تعریف و لطف نیستم.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است