فصل دهم از مجموعه برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه تلاش دارد با بهره مندی از دانش، روش، منش، بینش و نگرش طراز مخاطب در انقلاب اسلامی، استاندارد یک رسانه ی مجاهد، متشرع میداندار را طراحی کند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، برنامه “ساعت بیست و چهار و یک دقیقه” در قسمت اول از فصل دهم این مجموعه برنامه با موضوعِ پیام آفرینی و ساختار سازی شناختی، چگونگی ایجاد ادراک دقیق و شناخت وسیع در ساخت سازمان رسانه ای در استاندارد انقلاب اسلامی و طراز مخاطب در ایران با حضور دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی روانه آنتن رادیو گفتوگو شد.
*** روی استانداردسازی برای مخاطب متمرکز می شویم/ ساخت رسانه در طراز مخاطب هدف این فصل از برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه
داودی بحث را درباره طراز مخاطب در ایران آغاز کرد: ما درپی تعریف استاندارد برای مخاطب نبوده ایم بلکه استانداردهایی را در نظر داریم که یک مخاطب باید آن را ببیند؛ از این رو نقطه ثقل این فصل از برنامه، برخلاف فصل قبل که بر روی سرمایه اجتماعی (مردم و مخاطب) بود در این فصل بر تاثیرِ حوزهی شناختی بر ساختار، استاندارد ساختارها و ابزارها و توقع مخاطب از آن ها متمرکز می باشد.
ما قصد داریم استانداردی را در نظر بگیریم که نزد مخاطب اعتبار و اهمیت دارد اما آیا رسانه ها خود را به این استاندارد نزدیک کرده اند!؟ و یا آیا این رسانه ها توانستند استانداردهای مخاطب را نیز تغییر بدهند!؟ و در سومین گام، آن دسته از رسانه ها که بدین فضا نرسیده اند، بر اساس کدام گزاره ها و مفاهیم، استاندارد مخاطب را کاهش داده تا به سطح خود برسانند!؟
در این جا با رسانه های فزاینده، کاهنده و نیز رسانه های پرفشار در حوزه استانداردسازی برای اقتضائات جامعه و مخاطب ایرانی و نیز رسانه های برهم زننده استاندارد نسبت به اقتضائات زمان، موضوع و مخاطب رو به رو هستیم.
*** نقشه راه سازمان رسانه ای در طراز انقلاب اسلامی را ترسیم می کنیم
سردبیر برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه گفت: ما در فصل دهم این مجموعه برنامه قصد داریم برسیم به این نقطه که ساختار سازمان یک رسانه استاندارد در شان مردم و سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی باید دارای چه قواره ای، چه ادارکی، چه شناخت متقابلی باشد و نهایتا باید دارای چه جایگاهی باشد؟
*رسانههای وام دارِ غرب
به گفته این کارشناس علوم شناختی تا امروز مباحثی از سوی فضای آکادمیک و دانشگاهی درباره رسانه طراز انقلاب اسلامی مطرح شده ولی در مجموع، فرایند عملیاتی و سندی واحد در این خصوص رد و بدل نشده است.
در طول انقلاب اسلامی نوعی از رسانه طراحی شده که به سمت فضای آکادمیک میل نداشته بلکه شکلی از عرف و تجربه های کسب شده در طول فرایند انقلاب به خود گرفته است. افرادی در طراحی رسانه در ایران حرکت هایی انجام داده اند و از علوم شرق و غرب وام گرفتند.
در حقیقت علوم و دانش بومی برای رسیدن به این مرحله که بتوانیم به یک الگو و یک نقشه راه برای راه اندازی، تثبیت، توسیع و استمرار رسانه در طراز انقلاب اسلامی، منبعث از استاندارهای عالی مخاطب در کشور داشته باشیم، را شاهد نبودیم. به همین دلیل در این فصل دکترین رسانه ی در طراز انقلاب اسلامی طراحی میشود.
*رسانه طراز انقلاب
داودی در تکمیل سخن محسن آقایی که لزوم در اختیار داشتن دکترین رسانهی در طراز انقلاب اسلامی را یادآور شد، گفت: این دکترین در بردارنده ۴ اتصال است که نخست تجربه بومی اسلامی، انقلابی و ایرانی است. اصل دوم تمرکز بر منابعی است که هدف آن ارتقای سه واژه مجاهد، متشرع و مبارز در حوزه روابط بین انقلاب، جهوریت و مردم است.
اصل سوم زیر بنای ابعاد متفاوت در این حوزه را شامل می شود یعنی وقتی از ادراک و شناخت صحبت می کنیم، یعنی از احساسات، سلایق، یافته ها و داشته های غیر مسلح در حوزه دانش فاصله می گیریم و در اینجا تصورات افراد اعتباری نخواهند داشت، زیرا قصد داریم بحثی بسیار جدی در حوزه ساختار سازمان رسانه ی شناختی در طراز انقلاب را داشته باشیم. و در ۹ فصل گذشته در خصوص ۹ مفهوم اصلی و رکن این رسانه صحبت کردیم.
*رسانهی منعطف و پیشران
رسانه در کنار خصایص یاد شده دارای تکنولوژی پیش برنده، فزاینده و تکامل بخش است و انعطاف اقتضایی بدین معناست که رسانه باید همسو با تحولات انقلابی و جمهوریتی انعطاف داشته تا همچنان پیشران باشد.
اما در سه سال گذشته رسانه های ما اعم از صداوسیما، خبرگزاری ها و بلاگرها در فضای مجازی ۴ خاصیت را از دست داده اند؛ نخست پیشران بودن در تحولات مثبت در جامعه است و رسانه ها از این تحولات عقب ماندند.
*باخت رسانه در ساحت جنگ نرم
مسئله دوم سپر دفاعی افکار عمومی در خارج کشور است؛ ما بر این باوریم که رینگ دفاعی رسانه ای تهران در واشنگتن است و لذا در سه سال گذشته در تهران جنگیدیم و رسانه های ما قابلیت هماوردی جدی در زمین حریف را از دست داده اند.
به عنوان مثال در عرصه نظامی در سرزمین های اشغالی، با رژیم صهیونیستی جنگیدیم ولی در حوزه رسانه، بالاجبار در تهران جنگ کردیم و لذا در همه ساحات سیاست خارجی و نظامی ارتقای چشم گیری داشتیم ولی در حوزه رسانه با کاهش ارتقا و توان رو به رو بودیم.
*سازمان پدافند رسانهای
داودی به ضعف سوم هم اشاره کرد: مفاهیم، قواعد و قواره هایی که از نیروی متخصص نشأت گرفته بود، به بهانه های واهی و سلیقه ای و از روی ندانم کاری های اصرار شده، از دست رفت.
در حقیقت سازمان پدافند رسانه ای را از دست دادیم که برآمده از نیروی انسانی در حوزه ساختارهای شناختی و متناسب با جنگ ترکیبی امروز است.
*ریزش مخاطب
خبرگزاری های ما با سرعت بسیار زمین خورده و مخاطب خود را از دست داده اند. بسیاری از این معضلات بنا بر انتخاب افراد غلط [در سطح مدیریتی رسانه ها و خبرگزاری ها] و نیز روش های غلط شکل گرفته است.
این مسائل در نهایت باعث شد خبرگزاری شماره یک ما که در جنگ های نرم تحمیلی در سال های اخیر نقش پیشران را ایفا می کرد، امروز به یک انباری یا پارکینگ بدل شود.
همچنین ارتقای رسانه ای ما همواره عقب تر از سطح مطلوب است و حتی زمان به روز رسانی تکنولوژی رسانه های ما متوقف شده است.
*عقب ماندن رسانه ها در بحران
داودی تاکید کرد: رسانه می تواند در بحران و اجتماع خود را نشان دهد ولی در بحران ۱۴۰۱ و اجتماع ۱۴۰۳ رسانه ها این مهم را نتوانستند نشان دهند و این مسئله ربطی به توقع و انتظارات مخاطب و آرایش دشمن ندارد.
از این رو مخاطب رسانه را رها می کند و رسانه دیگر کارکرد خود را از دست می دهد. رسانه سازماندهی شده است و ما از سازمان های رسانه ای به تعدادی رسانهی معمولی و فلج شده رسیده ایم که همسو با تهاجمات جنگ ترکیبی متناسب نیست.
این رسانه ها حتی با نوع توقع مخاطب و جمهوریت و انقلاب اسلامی تناسبی ندارد و لذا باید در بازنگری رفتار رسانه ای، به اصالت هایی باز گردیم که دانش، روش، منش و بینش و نگرش متعالی را در بر گیرد و امکان تجهیز کردن رسانه و مخاطب را برای تهاجم و سازندگی دارا باشد.
*رسانه و حوزه شناختی
داودی در بخش دیگر این برنامه رادیویی گفت: ساحت پدافند و آفند رسانه باید بر قاعده حوزه شناختی متمرکز باشد و باید دانست به صورت ترکیبی چگونه فرایندها محقق خواهد شد؟
دانش بومی که مختصِ مخاطب و ساختار رسانه در ایران محقق نشده است ولی تجربه این موضوع ظرف ۴۵ سال گذشته ایجاد شده و تجربه ای فوق العاده عالی در اختیار داریم. این تجربه دانش پذیر و در این قواره قابل تعریف است.
*ایرانی ها مردمی رسانهای اند
ما یکی از رسانه ای ترین ملت ها را در دنیا داریم که امکان خلق رسانه را دارای می باشند؛ سرمایه اجتماعی ما پویا، فعال، زاینده و خالقِ مفاهیم است؛ بر خلاف برخی کشورها که مخاطبان کرخت داشته که قدرت کنش گری درستی نسبت به پدیده ها ندارند؛ از این رو رسانه باید متناسب با استانداردهای سرایه اجتماعی ایران حرکت کند.
در ایران رسانه های غیر رسمی به دلیل کثرت استفاده، به رسانه نیمه رسمی تبدیل می شوند که سرعت و تعداد بالایی دارند اما ساختار رسانه ای ما متناسب با این وضعیت حرکت می کند؟ این جاست که باید درباره مدل های رسانه ای صحبت کنیم.
*مخاطب وفادار
داودی خاطرنشان کرد: مخاطب در ایران بسیار وفادار است اما آیا این وفاداری را از سر راه آورده و یا این که در فرایند اطمینانی، وفاداری را در اختیار رسانه قرار می دهد!؟
آیا مخاطبی که وفاداری را سرمایه خود می داند، رسانه را یک باره و یا در یک فرایند رها یا کسب می کند!؟ قطعا این روند در یک فرایند اتفاق می افتد ولی آیا سیستم متعالی را در اختیار گرفتیم تا اعتماد مخاطب را افزایش دهیم!؟
*گزاره های ۲۲گانه مخاطب
مخاطب دارای ۲۲ عنوان گزاره است و اگر رسانه بتواند این عناوین را به تکنولوژی شناختی و قواعد ادراکی و نیز مسیر شناختی متصل کند، یک پیکره نوین، مدرن، متناسب با اصول انقلابی و اسلامی به کار می برد.
در نهایت مخاطب باید به مرحله ای برسد که اگر وارد فرم های جدید شود، روشی را برگزیند که ارتقا دهنده استانداردهای کنش گرانه باشد و این مخاطب باید از فرهنگ اصیل خود صیانت کند.
این برنامه به تهیهکنندگی نوشین رهگذر، اجرای کارشناسی دکتر محسن آقایی، گویندگی حمید عبیری، پژوهشگری زهرا سهل آبادی، هماهنگی مهدی تاجیک، خبرنگاری آزاده خواجه نصیری و سردبیری دکتر علیرضا داودی تهیه و پخش میشود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است