به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از تبریز، مجموعه داستان «سدی که لبخند زد!» از جمله کتابهایی با موضوع شخصیت سردار شهید «قاسم سلیمانی» برای گروه سنی نوجوان است که به قلم «حسین قربانزاده» و تصویرگری «لیلا قطرانی» همزمان با نخستین سالروز شهادت این فرمانده دلاور دفاع مقدس و جبهه مقاومت، منتشر شده است.
این مجموعه، 10 داستان را با عناوین «مگر میشود با صدام جنگید؟!»، «سدی که لبخند زد!»، «پسری که جا ماند!»، «سلاح جدید و نفربرهای سوخته!»، «زیر پانزده سالهها اخراج!»، «به من ظلم کردی!»، «در جزر و مد سن تکلیف!»، «من رفتم رفیق!»، «سومین واسطه!» و «جاماندهای به دنبال نشانه!» دربرمیگیرد که موضوع اغلب آن با دفاع مقدس و تعدادی دیگر با مدافعان حرم پیوند میخورد.
چاپ نخست این کتاب در 103 صفحه در سال 1399 با تیراژ یک هزار جلد توسط انتشارات «صریر» با حمایت ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آذربایجان شرقی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان منتشر شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
قاسم سلیمانی مکث کرد، یکبار دیگر سرتاپای رزمنده را که هر لحظه بیم آن میرفت زیر سنگینی تیربار خم شود نگاه کرد و گفت:
«خب، که چی؟»
پسر با همان ابهت و صدایی که به گلو انداخته بود گفت: «شما دستور دادهاید من را برگردانند؟»
فرمانده لشکر هاج و واج مانده بود. با صدای پسر معاون لشکر، فرمانده گروهان و پسرهایی که با هم درگیر شده بودند از چادر بیرون آمده و پشت فرمانده لشکر صف کشیده بودند و با تعجب نگاه میکردند. ناگهان بغض پسر ترکید. اشک از گونههایش جاری شد در همان حال گفت: «شما را به خدا، من را برنگردانید!»
قاسم سلیمانی لبخند زد، رفت به طرف پسر. آرام گفت: «بچه کجایی؟!»
پسر گفت: «زهک زابل!»
قاسم سلیمانی دست روی شانهاش گذاشت و گفت: «بگذار هر چه میخواهند بگویند، قاسم سلیمانی چرا باید تو را بفرستد بروی! برو به دوستانت بگو قاسم سلیمانی کسی را برنمیگرداند.»
صدای صلوات از پشت سر فرمانده لشکر بلند شد، چند لحظه بعد در تمام چادرهای لشکر پیچید.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است