سردار سرلشکر شهید «حسن باقری»؛ استراتژیست بزرگ جنگ، طراح سیاست راهبردی عملیات و اطلاعات رزم

سردار سرلشکر شهید «حسن باقری»؛ استراتژیست بزرگ جنگ، طراح سیاست راهبردی عملیات و اطلاعات رزم


سردار سرلشکر شهید «حسن باقری»؛ استراتژیست بزرگ جنگ، طراح سیاست راهبردی عملیات و اطلاعات رزم

 

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، نهم بهمن 1361 در منطقه عملیاتی فکه، یکی از بزرگترین فرماندهان جنگ و طراح راهبردی دفاعی- نظامی کشور و بنیانگذار واحد اطلاعات رزمی سپاه، به خیل شهیدان پیوست. سرداری که جنگ، گنج قابلیتهای شگرف وجودی او را آشکار کرد و یکی از بزرگترین الگوهای تفکر جهادی و بینش و منش بسیجی در مدیریت کلان و راهبردی نظامی- دفاعی و اطلاعات رزمی ایران که در دو سال آغاز جنگ، افقی به گستره آرمانی ارزشهای بزرگ این دوران و این آدمهای شگفت و بی تکرار گشود: نسلی که پیروزی‌اش، در فتح ساحتهای معنوی و متعالی بود و دستاوردش دورنمای یک تربیت و تکامل عظیم عرفانی که در این جنگ تجلی یافت. و یکی از بزرگترین تجلیاتش «غلامحسین افشردی» یا همان «حسن باقری» بود؛ شهیدی شاخص که با تنها دو سال حضور در دفاع مقدس و در جایگاه فرماندهی، چهره‌ای اسطوره‌ای یافت و یکی از الگوهای فرهنگ جهاد و شهادت شد. او آینه یک نسل و یک تقدیر تاریخی بود. کسی که روز میلاد امام حسین (ع) بدنیا آمد، از دانشگاه اخراج شد، از خدمت سربازی فراری شد، و در روز بیست و دوم بهمن در تصرف مراکز نظامی و انتظامی رژیم نقش آفرینی کرد و سپس در قالب یک خبرنگار مطبوعاتی به جبهه رفت و دیگر بازنگشت. جنگ، نبوغ او را چنان شکوفا کرد که در دانشکده های نظامی جهان از جمله اسکاندیناوی، طرح های راهبردی رزمی او بعنوان نمونه‌های تناریخی از فرماندهی موفق میدان جنگ، تدریس می‌شود.  

 

متولد سوم شعبان، اخراجی دانشگاه، فراری از سربازی، فاتح پادگان‌ها

 

 حسن باقری در ۲۵ اسفندماه ۱۳۳۴، همزمان با سوم شعبان، میلاد امام حسین (ع) در تهران به دنیا آمد. در هنگام تولد، اندامی لاغر و نحیف داشت و خانواده‌اش او را غلامحسین نامیدند تا خداوند به احترام امام حسین (ع) او را سالم نگهدارد. در دوران کودکی، مبتلا به امراض خطرناکی مانند دیفتری و سیاه سرفه شد اما سلامتی‌اش را بازیافت. او در دو سالگی همراه خانواده توفیق زیارت امام حسین (ع) را یافت. او از کودکی به خواندن نماز و فرائض دینی، علاقه بسیاری از خود نشان می‌داد. همچنین بسیار منظم و خوش برخورد و اخلاقگرا بود. به همین دلیل زمانی که با دوستان هم سن و سال خود صحبت می‌کرد، احساس می‌کردند با فردی بزرگتر از خود در حال گفتگو هستند. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و پس از اتمام دبیرستان، در رشته دامپروری دانشگاه ارومیه قبول شد. این برهه از زندگی او، شکل و روحی تازه به فعالیت‌هایش داد و در دوران تحصیل در کلاس‌های درس و مسجد دانشگاه، با دانشجویان گفتگو می‌کرد. این فعالیتها تا جایی پیش رفت که حسن باقری پس از سه ترم از دانشگاه اخراج شد و به خدمت سربازی رفت. در همین دوران و با اوج‌گیری مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی، با فرمان امام خمینی از سربازی فرار کرد و به صف مبارزان علیه رژیم پهلوی پیوست و در تصرف کلانتری ۱۴ و پادگان عشرت‌آباد در تهران نقش مؤثری داشت.

رتبه 104 حقوق قضایی ایران، خبرنگار فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی

حسن، که در دوره تحصیل، به گفته تنها خواهرش، اهل درس خواندن نبود و یک بار مادرش همه کتابهای درسی او را در بخاری انداخت از بس که از درس نخواندن و کتابهای متفرقه خواندن او ذله شده بود، پس از قبولی خواهرش در کنکور، انگیزه پیدا کرد. در کنکور سراسری سال 58 رتبه 104 کشور را کسب کرد و دانشجوی حقوق قضایی کشور شد. همزمان با تحصیل، به کار خبرنگاری در سرویس فرهنگی، اجتماعی روزنامه جمهوری اسلامی پرداخت و در همین زمان به دعوت جنبش امل به لبنان و اردن سفر کرد و گزارش جامعی از وضعیت شیعیان و مسلمانان این منطقه تهیه کرد.

آیت الله خامنه ای، «حسن باقری» را به فرمانده سپاه معرفی کرد

محسن رضایی با تحویل گرفتن سه اتاق در ساختمان سابق اداره پنجم ساواک، داشت اطلاعات سپاه را تشکیل می‌داد و به دنبال نیرو می‌گشت. یک روز آیت الله خامنه ای نماینده امام در شورایعالی دفاع، با برادر محسن، تماس می‌گیرد و جوانی را برای همکاری در اطلاعات سپاه به او معرفی می‌کند. این جوان کسی نیست جز غلامحسین افشردی، که در سال  ۱۳۵۹و پس از یک سال فعالیت در روزنامه جمهوری اسلامی، به استخدام اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و وظیفه شناسایی گروهک ها را به عهده گرفت. در این برهه نام مستعار حسن باقری برای وی انتخاب شد. یک روز پس از شروع جنگ تحمیلی عراق، روز اول مهرماه ۱۳۵۹، راهی جبهه‌های جنوب در خوزستان شد. در آن زمان هنوز اطلاع دقیقی از حد پیشروی نیروهای عراقی وجود نداشت. حسن به مسئولیت اطلاعات ستاد عملیات جنوب منصوب می‌شود و از همان آغاز شروع  به جمع‌آوری اطلاعات و شناسایی از تمامی مناطق جبهه جنوب کرد. این اقدام در حقیقت، سنگ بنای تأسیس واحد اطلاعات رزمی در سپاه بود. حسن باقری بتدریج با کسب اطلاعات از مناطق مختلف جبهه جنوب، کار بازجویی از اسرای عراقی و شناخت تجهیزات دشمن را در دستور کار خود قرار داد. اطلاعاتی که حسن در همان ابتدای امر به فرماندهان ارائه کرد، موجب شد تا اعتمادها به او جلب شود.

درخشش اعجاب‌آور یک هوش و نبوغ نظامی منحصر‌به فرد در جنگ

اولین عملیاتی که پس از برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا و جنگ، طراحی و اجرا شد، بر پایه اطلاعات به دست آمده توسط حسن باقری بود و موجب تقویت روحیه رزمندگان ایرانی و تجربه شیوه‌های جدیدی از نبرد با نیروهای دشمن شد. دانشجوی ۲۴ ساله رشته حقوقی قضائی دانشگاه تهران، با شناخت عمیق از دشمن و چیرگی بر منطقه جغرافیایی جنگ و تغییرات حاصل از آن علاوه بر طراحی و اجرای عملیات‌های مهم، در شکل‌گیری سازمان رزم، برآورد اطلاعات و تهیه طرح عملیات، کادرسازی و تربیت فرماندهان تأثیرگذار و کارآمد نقشی اساسی ایفا کرد. از اولین ماههای جنگ، حسن باقری، درخششی شگفت در نبوغ نظامی و هوشمندی در طراحی های استراتژیک عملیاتی و اطلاعات رزم داشت. رشد و ارتقای جایگاه او در مدتی بسیار کوتاه، حاصل همین نبوغ بی نظیر بود. در دی ماه سال ۱۳۵۹ مسئولیت یکی از معاونت های ستاد عملیاتی جنوب بر عهده او بود. در همین ماههای رکود اولیه جنگ، در عملیاتهای: امام مهدی‌(عج)، فتح، الله اکبر و دهلاویه، نقش مهمی ایفا کرد. علاوه بر این، در عملیات ثامن الائمه (ع) هدایت محورهای دارخوین و جاده ماهشهر را به عهده داشت.

از «قرارگاه نصر» تا «قرارگاه کربلا»: فرمانده‌ای در قامت یک اسطوره…

در عملیات سرنوشت سازی که «فتح المبین» نام گرفت، 4 قرارگاه برای اجرای عملیات، پیش‌بینی شده بود که حسن باقری فرماندهی «قرارگاه نصر» را به‌عهده داشت. این انتخاب به‌دلیل حساسیت بالای منطقه عملیاتی بود. در این عملیات، حسن باقری توانست با هدایت صحیح یگان‌های تحت امر و با ابتکاراتی که از این نیروها ظهور یافت، در همان مرحله اول عملیات، به تمام اهداف از پیش تعیین‌شده دست پیدا کند و در مرحله دوم هم با تصرف ارتفاعات رادار نقش بزرگی در پیروزی این عملیات بازی کرد. پس از طرح موفق آزادسازی بستان در عملیات طریق القدس، شناسایی منطقه عملیاتی بیت‌المقدس که در نتیجه آن خرمشهر آزاد شد را شاید بتوان سخت‌ترین عملیات دوران زندگی حسن باقری دانست. در این عملیات نیز حسن باقری فرماندهی قرارگاه نصر را به‌عهده داشت و باز هم سخت‌ترین منطقه عملیاتی به این فرمانده جوان سپرده شده بود. پس از آزادسازی خرمشهر، حسن باقری به قرارگاه کربلا رفت. او در این دوران هم نقش بارزی در طراحی و هدایت عملیات‌های مسلم‌بن عقیل و محرم ایفا کرد. او در تصرف دو شهر کلیدی شلمچه و خرمشهر نیز سخت ترین و سنگین ترین وظایف را به دوش داشت. آخرین مسئولیت او در سپاه، جانشینی فرماندهی یگان زمینی سپاه پاسداران بود.

مغز متفکر اطلاعات نظامی، نابغه جنگ، بنیانگذار اطلاعات عملیات و سازمان رزم در سپاه

حسن باقری را بحق، مغز متفکر اطلاعات نظامی، نابغه جنگ، بنیانگذار اطلاعات عملیات و سازمان رزم در سپاه لقب داده‌اند. او تنها ظرف مدت 2 سال توانست به استراتژیست بزرگ جنگ تبدیل شده و واحد اطلاعات رزمی در سپاه و جنگ را پایه گذاری کند. «حسن باقری» از ابتدای ورود به منطقه جنوب و اهواز، در پایگاه منتظران شهادت: (گلف) به‌منظور دستیابی به اطلاعات مناسب از موقعیت دشمن، به جمع‌آوری نقشه‌ها و پیاده کردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آن‌ها، اقدام کرد و شخصاً به‌همراه عناصر اطلاعاتی، جهت کسب اطلاع دقیق از دشمن، به‌شناسایی محور‌ها و نقاط مورد‌نظر می‌پرداخت و در برخی از موارد نیز تا عقبه نیرو‌های دشمن برای ارزیابی توان و استعداد آن‌ها، با چالاکی و شجاعت بی‌نظیری پیش می‌رفت. فعالیت‌های مثبت او در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آن‌ها، منجر به راه‌اندازی واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیات جنوب (گلف) شد. واحد‌های اطلاعات عملیات پس از گذشت حدود ۳ ماه از شروع جنگ، در تمامی محور‌های جنوب، از آبادان تا دزفول با قدرت تمام مستقر شدند و نسبت به شناسایی و تعیین وضعیت دشمن و ارسال گزارش آن اقدام کردند. با این تلاش، اطلاعات چشم فرماندهی در میدان جنگ شد و یکی از ضعف‌های بزرگ (نداشتن اطلاع از وضعیت دشمن) برطرف گردید.

«حسن باقری» علاوه بر ارائه اطلاعات، توان و استعداد ذاتی بالایی در تحلیل اطلاعات دشمن داشت و اغلب حرکات احتمالی دشمن در آینده را پیش‌بینی می‌نمود و حتی به زمان و مکان آن هم اشاره می‌کرد. از آن‌جمله پیش‌بینی او در دی ماه سال ۱۳۵۹ مبنی بر حرکت دشمن جهت الحاق محور شمال – جنوب منطقه سوسنگرد برای ارتباط جفیر و بستان بود؛ که دشمن در کمتر از یک هفته با نصب پل‌های نظامی متعدد و تلاش گسترده این‌کار را انجام داد. (البته این منطقه بعد‌ها با عنایت الهی در عملیات طریق القدس آزاد گردید.) از اقدامات بسیار مؤثر شهید باقری که در این دوره پایه‌ریزی شد، بایگانی اسناد جنگ، ترجمه اسناد و بخش شنود بی‌سیم‌های دشمن بود. از دیگر فعالیت‌های وی طراحی گردان‌های رزمی و تعیین ترکیب سازمان نفرات و تجهیزات و ادوات رزمی و واحد‌های پشتیبانی از رزم بود. او اهمیت فوق العاده ای به اطلاعات عملیات می داد و معتقد بود که مهترین بخش موفقیت ما مربوط به داشتن اطلاعات صحیح از دشمن است.

 

تبلور روح جهادی و تفکر بسیجی در مدیریت نظامی

 

حسن باقری در طراحی نظامی و عملیاتی بسیار قوی بود. هنگام صحبت در جلسات توجیهی- عملیش و سپاه، همه فرماندهان را از مشاهده هوش بالا و قدرت تحلیل نظامی و توان طراحی استراتژیک خود به تعجب وامی‌داشت. در میان همرزمان و فرماندهان عالی جنگ، بعنوان صاحبنظرترین افراد شناخته شده بود. شبها، تا نیمه های شب بیدار بود و طرح های موفقیت آمیزی را برای عملیات، برنامه ریزی می کرد. قدرت تفکر، طراحی و ارائه شیوه های جدید در نبرد و همچنین تجزیه و تحلیل قوای خودی و دشمن از ویژگیهای شاخص او بود. بلحاظ قدرت فکری از چنان توانمندی برخوردار بود که می توانست همزمان برای چند مورد مختلف، برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل کند. هرگاه نقشه و طرحی را پیشنهاد می کرد، همزمان، چند طرح بدیل و جایگزین را هم متناسب با تغییر امکانات و شرایط، پیشنهاد و ارائه می کرد. مثلا سه طرح را به شیوه های مختلف در یک جلسه ارائه می کرد که هرکدام می توانست سرنوشت عملیات و ماموریت قرارگاه را بگونه ای متفاوت رقم بزند. با اینهمه، اخلاص و فضایل اخلاقی او زبانزد بود. تواضع و فروتنی او، با داشتن مسئولیت‌های مهم و اساسی در جنگ، بسیار محسوس بود و هرگز تحت تاثیر القاب و عناوین مسئولیتی قرار نمی‌گرفت. رفتار مهربان او با همه و خصوصاً زیردستان، به‌گونه‌ای بود که علاقه متقابل نسبت به وی را در آنان ایجاد می‌کرد. تا مدت‌ها همسرش نمی‌دانست که او در جبهه مسئولیتی دارد و فرمانده است. در پاسخ به این سئوال که در جبهه چه می‌کند، می‌گفت: من سقای بچه‌های بسیجی‌ام!… همواره به دوستانش می‌گفت: «تا خالص نشوی خدا ترا برنمی‌گزیند. پس باید سعی کنیم که خداوند عاشقمان بشود تا ما را ببرد.»

 

نام حسین (ع)، آخرین ذکر پیش از شهادت…

 

پس از عملیات رمضان در شهریور ماه ۱۳۶۱ که مقارن با ایام حج بود، در پاسخ به پیشنهاد یکی از دوستانش جهت عزیمت به سفر حج گفته بود: «هنوز که کار جنگ تمام نشده و دشمن بعثی در خاک ماست، بروم به خدا چه بگویم؟ وقتی می‌روم که حرفی برای گفتن داشته باشم!»

چند ماه پس از این صحبت، در نهم بهمن ماه ۱۳۶۱ در طلیعه ایام فجر، در حالیکه همرزمانش به زیارت امام خمینی (ره) رفته بودند، او برای شناسایی و آماده‌سازی عملیات والفجر مقدماتی به‌همراه تعدادی از برادران سپاه در خطوط مقدم چنانه (منطقه فکه) در سنگر دیده‌بانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن بعثی قرار گرفت و همراه هم‌سنگرانش شهیدان مجید بقایی، محسن وزوایی و… به لقاء حق شتافت و با خونین جامگان وصال، محرم حریم جانان شد.

آخرین کلامی که از این شهید بزرگوار شنیده شد، پس از ذکر شهادتین، نام سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بود. شهید باقری در همه مدت حضورش در جبهه‌های جنگ تنها یک‌بار، آن‌هم به‌مدت پنج روز برای ازدواج، جبهه را ترک کرده بود.

 

مرا با لباس سپاه دفن کنید…

 

 

و فرازی از وصیتنامه شهید بزرگی که فاتح میدان جهاد و فاتح عرصه خلوص و خودسازی و خداجویی بود:

 

«ما با تمام مستکبرین جهان سرجنگ داریم ودر رابطه با این هدف، جنگ با صدام، مقدمه است …
در این موقعیت زمانی ومکانی، جنگ ما جنگ اسلام و کفر است و هرلحظه مسامحه و غفلت، خیانت به پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداکاری بکند …
در چنین میدان و با این هدف رفیع انسانی و الهی، جان دادن و مال دادن و فداکاری، امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام با خلوص نیت را پیدا کنیم …
در مورد درآمدها، چیزی به آن صورت ندارم و همین بضاعت مزجاه را هم خمسش را داده‌ام و بقیه را هم در راه کمک رساندن به جنگجویان و سربازان اسلام با سپاه کفر خرج کنند. د ر صورت امکان با لباس سپاه مرا دفن کنید.
درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره)

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)

 

انتهای گزارش/



منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید