به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر تهران در شهرهای مختلف کشور وقایعی رقم خورد که چرخ پیروزی انقلاب مردم را سریعتر به حرکت درآورد. مردم در همه شهرها به خیابانها آمده و اعتراضات گسترده در سراسر کشور صورت گرفت. در عین حال برخی حملات ارتشیان و نیروهای نظامی باعث عصبانیت و بلندتر شدن صدای اعتراضات مردمی میشد. در ادامه به برخی از این وقایع در شهرهای کشور اشاره مبکنیم.
گرگان در خاک و خون
فرمانده پادگان گرگان در شب چهارم آذر ۱۳۵۷ با روحانیون شهر تماس تلفنی گرفته و تأکید کرد که تظاهرات پنج آذر برگزار نشود، چون مأموران دستور تیراندازی داشتند. اما مردم از همه طبقات مختلفاز ساعت هشت صبح روز پنجم آذر در امامزاده عبدالله جمع شدند و شعار میدادند. این تظاهرات در پی حمله ماموران به حرم امام رضا (ع) بود، هرچند روحانیان تلاش کردند تا از تظاهرات مردم جلوگیری کنند، اما تعداد زیادی جمعیت به توجه و تذکر پلیس اهمیت نداده و در پی این تظاهرات که به خشونت کشیده شد ۹ نفر از تظاهرکنندگان شهید و ۶۴ نفر دیگر مجروح شدند.
جاری شدن خون شهدا در میدان مشهد
یکشنبه خونین مشهد روز یازدهم دی سال ۱۳۵۷ رقم خورد. روز قبل جنازه دو دژبان از پای درآمده و نعشهای به دار کشیده شده به نمایش نیروهای مسلح گذاشته شد نیروهای نظامی و ارتش به تحریک فرمانده خود وارد شهر شدند و مردم را در خیابان به رگبار بستند و تعداد زیادی را در منزل آیت الله شیرازی به شهادت رساندند که رادیو ایران زیر نفوذ سانسور حکومت نظامی ازهاری تعداد شهدا را ۲۰۵ نفر و رادیو مسکو آمار شهدا و مجروحان این دو روز را سه هزار نفر اعلام کرد. این روز «یکشنبه خونین» نام گرفت.
گشوده شدن آتش نظامیان پهلوی بر روی مردم کرمان
جمعه ۲۴ آذر یکی از اتفاقات مهم شهر کرمان رقم خورد. در این روز به دعوت جامعه روحانیت مراسم هفتمین روز شهادت شهید حسن توکلی در مسجد امام خمینی (ره) و با حضور جمع کثیری از مردم برگزار شد. از کلانتری نزدیک به مسجد هم به صورت مداوم با بلندگو به مردم اخطار میشد که از تجمع و تظاهرات خودداری شود. با وجود جو امنیتی شدید شهر تعداد زیادی از مردم در مسجد گرد آمده بودند. عدهای از جمعیت به قصد راهپمیایی از مسجد خارج شده و خیابان ششم بهمن (امام خمینی) رفتند، ماموران رژیم بخشی از خیابان را تا چهارراه مسدود کرده بودند، عدهای از جوانان در صف مقدم تظاهرات با باز کردن دکمههای پیراهن، آمادگی خود را برای مواجه با گلوله و شهادت ابراز داشتند که این امر سبب عقبنشینی محدود مأموران شد؛ اما به ناگاه از سوی مأمورین انتظامی مستقر در حوالی مسجد به سوی جمعیت تظاهرکننده آتش گشوده شد. شاید نیرویی در حدود ۵۰ ـ ۶۰ نفر یا ۱۰۰ نفر سراسر عرض خیابان را بسته بودند. اما جمعیت شروع به شعار دادن و جلو رفتن کردند، این درگیریها تا تاریکی شب ادامه یافت. روز بعد طی مراسم باشکوهی این شهدا به سمت مسجد صاحبالزمان (عج) تشییع شدند. در این فاصله که مردم جنازه شهدا را تشییع میکردند، شعارهای خیلی تند سر داده شد.
مسجد سبزوار آغشته به خون مبارزان
آذر ۱۳۵۷، با گذشت دو روز از عاشورای حسینی در سبزوار و تظاهرات پرشور مردم در دهه اول محرم، شب دوازدهم محرم اخباری مبنی بر راهپیمایی طرفداران شاه در شهر سبزوار منتشر شد. غوغایی در شهر برپا شد. با تمهیدات اندیشیده شده، جمعیت نسبتاً چشمگیری از انقلابیون به همراه روحانیان در مسجد جامع و خیابانهای اطراف تجمع کردند که با هماهنگی علما و بزرگان شهر صورت گرفته بود. چون ممکن بود مخالفان بعدازظهر مجدداً حمله کنند، اجتماعکنندگان همچنان در مسجد حضور داشتند. حدود ساعت ۱۲ ـ ۱۲ و نیم بود که از سمت شهربانی (جنب خیابان قائم)، مأموران حمله را شروع کردند، ابتدا، با تیر هوایی و بعد گاز اشکآور. در آن روز تعدادی شهید شدند و تعدادی مجروح. مقابل همان وضوخانه مسجد جامع بیشتر روستاییانی که ظهر نشسته بودند و سفرههای نان خود را باز کرده بودند، همانجا به رگبار بستهشده و همه سفرههای نان با خونشان آغشته شده بود. برخی از شهدا و مجروحان را مردم به داخل مسجد بردند. مسجد پر از خون شده بود.
روز سخت دزفول
چهارشنبه سیاه دزفول روز ۲۷ دی سال ۱۳۵۷ رقم خورد. در این روز از ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر تانکها و خودروهای تیپ ۲ زرهی از درب شمالی (درب تانکرو) پادگان حرکت کرده و ساعت پنج بعدازظهر به شهر یورش برده، بسان حمله به یک کشور بیگانه به طرزی وحشیانه با تانک و نفربر از روی خودروهای پارک شده در کنار خیابانها عبور کردند، مغازهها را به آتش کشیده و رهگذران را به گلوله بستند. شاهدان عینی اظهار کردند که خودروهای ارتشی و تانکها حتی چند اتومبیل را با سرنشینان زیر گرفته و زیر چرخهای سنگین خود له کردند. نیروهای رژیم در روز چهارشنبه سیاه به قصد ایجاد رعب و وحشت به شهر حمله کردند. آنها تصور میکردند با این حربه مردم عقبنشینی میکنند، در صورتی که تجربه نشان داده بود که مردم ایران هر وقت در فشار قرار بگیرند، بیشتر برانگیخته میشوند و همین باعث شد که خونهای به ناحق ریخته شده در این روز دامنگیرشان شود و در نتیجه اتحاد مردم بیشتر شد و به لطف خدا انقلاب به ثمر نشست.
حمله عمال پهلوی به مردم دزفول در حالی اتفاق افتاد که مردم خونگرم دزفول درست سه روز قبل از این حادثه، در اجرای فرمان حضرت امام مبنی بر خوشرفتاری با ارتشیان، در یک راهپیمایی کمنظیر ضمن پخش گل و شیرینی و میوه به برادران ارتشی خود با آنان روبوسی کرده و حلقههای گل را به لوله مسلسلهای آنها آویخته، جلوههای زیبایی از تصرف دلها به وسیله حسن خُلق را به نمایش گذاشتند. در مورد تلفات این حمله ناجوانمردانه و وحشیانه مزدوران رژیم به دزفول، آمارهای مختلفی گفته شده که صائبترین آنها شهادت شش نفر و مجروح شدن ۲۰ نفر است.
انتهای پیام/ 141
منبع خبر