مجاهدت

ششمین ویژه برنامه «شب خاطره»


به گزارش نوید شاهد، ششمین ویژه برنامه «شب خاطره» با محوریت «نقش توپخانه سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس و محور مقاومت»، با حضور سرلشکر پاسدار «محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، جمعی از فرماندهان و رزمندگان پیشکسوت و خانواده‌های شهدا در سالن خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.

ششمین ویژه برنامه «شب خاطره»

در ابتدای این مراسم، سردار پاسدار «علیرضا عظیمی‌جاهد» مسئول سازمان پیشکسوتان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه در سپاه بازنشستگی نداریم، اظهار داشت: توپخانه سپاه اگر عظیم است به‌خاطر تجهیزات و موشک نیست بلکه به‌خاطر نیروی انسانی است که در خیل آن مستتر است.

مسئول سازمان پیشکسوتان سپاه به ارائه گزارشی از اقدامات صورت گرفته برای تحقق طرح پاسدار افتخاری پرداخت و عنوان کرد: سیر تحقق طرح پاسدار افتخاری در حال انجام است تا از بهترین‌هایی که در دل خودمان از رزمندگان داریم، استفاده کنیم؛ اگر پاسدار افتخاری تحقق پیدا کند، پیشکسوت دفاع مقدس به میدان می‌آیند و در جای جای کشور نقش‌آفرینی خواهد کرد.

در ادامه این مراسم، سردار پاسدار «یعقوب زهدی» مسئول معاونت تخصصی قرارگاه خاتم‌الانبیاء سپاه با بیان اینکه صمیمیت و یکدستی در رسته توپخانه سپاه معروف است، گفت: فروردین سال ۱۳۶۱ سردار محسن رضایی این شهامت و شجاعت را به خرج داد و به یک جوان ۲۲ ساله به اسم حسن طهرانی‌مقدم اعتماد کرد و حکم تشکیل این رسته را داد.

وی سپس به ذکر خاطراتی از عملیات محرم پرداخت و گفت: شروع ایجاد توپخانه سپاه از عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس بود که اگر امروز یک توان قدرتمند موشکی و توپخانه را داریم، موشکی ما از دل توپخانه شکل گرفت.

مسئول معاونت تخصصی قرارگاه خاتم‌الانبیاء سپاه با ارج نهادن به مقام شامخ شهید حسن طهرانی‌مقدم، عنوان کرد: بعد از ایجاد رسته توپخانه اوایل سال ۱۳۶۳ در جمعی با حضور حسن طهرانی‌مقدم و دیگر دوستان بودیم. با اینکه هنوز چیزی به اسم یگان موشکی نداشتیم شهید طهرانی‌مقدم در میان این جمع گفت، هرگاه رژیم بعثی موشک شلیک می‌کند مردم دور آن جمع می‌شوند و شعار می‌دهند، «موشک جواب موشک» و من از این شعار دلم می‌شکند و گریه می‌کنم چون دست امام (ره) از موشک خالی‌ست؛ و گفت: «من باید دست امام را پُر کنم».

سردار زهدی ادامه داد: طهرانی‌مقدم رفت و اسفند سال ۱۳۶۳ بود که اولین موشک ما به بغداد شلیک شد، هرچند این موشک‌ها خریداری شده بودند اما حاصل زحمت طهرانی‌مقدم بود و یگان موشکی از سرچشمه پربرکت توپخانه جدا شد که به‌واسطه‌ی آن زحمات امروز حرف اول و آخر را در منطقه می‌زنیم.

در بخش دیگر از این مراسم، «ابوالفضل مقدم» جانباز و رزمنده دفاع مقدس اخلاص را شاخصه شهید طهرانی‌مقدم دانست و با بیان اینکه در عملیاتی در کردستان بودیم که پشت‌سرمان توپخانه رژیم بعثی بود، گفت: شهید طهرانی‌مقدم یک روز به محل عملیات ما آمد و پرسیدند، موقعیت منطقه را به من توضیح بدهید. پایگاهی از دشمن بود که کاملا دور آن بسته شده بود که موقعیت آن را به ایشان تشریح کردیم. در اطراف این پایگاه عده‌ای بچه مشغول بازی بودند و مدرسه‌ای وجود داشت و وقتی قرار بود این پایگاه را بزنیم، حسن طهرانی‌مقدم تاکید کرد با ذکر بسم‌الله شلیک صورت بگیرد و وقتی این کار را کردیم او من را بغل کرد و بوسید چون درست به هدف زده بودیم و آسیبی به آن مدرسه و بچه‌ها نرسیده بود.

سردار «محمود چهارباغی» از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس هم در ادامه این مراسم با ذکر خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: بنده به نمایندگی از توپچی‌ها خدمت حاج قاسم سلیمانی رفتم تا بهترین عملیات توپخانه‌ای را در جبهه مقاومت و سوریه اجرا کنیم. در دمشق بودم که حسین پورجعفری گفت حبیب (حاج قاسم سلیمانی) کارت داره؛ به محضر حاجی رسیدیم که ایشان گفت، فرمانده توپخانه روسیه به حلب آمده و گفته می‌خواهم فرمانده توپخانه ایران را ببینم، اسم او ژنرال الکساندر بود که نششته بود. بلد نبود بگوید محمود و من را مخمود صدا می‌کرد. به من گفت، حاج مخمود! گلوله کراس نپول بلدی بزنی؟ گفتم بله. دوباره پرسید گلوله کراس نپول کجا دیده‌ای؟ گفتم، ایران دیده‌ام چون خودمان می‌سازیم. ژنرال متعجب شد. گفت، من پنج گلوله کراس نپول دارم، بلدید بزنید. گفتم بله. ژانرال آدم شجاعی بود و به همراه ما پشت آتش‌بار قرار گرفت. ما فهمیدیم او می‌خواهد ما را امتحان کند. یک ساختمان را نشان داد که یک تانکر هزار لیتری رویش بود و گفت، این را بزنید! خیلی سخت بود. با بچه‌ها وضو گرفتیم و گلوله را زدیم که به هدف خورد. او دو هدف دیگر نشان داد که درست به هدف زدیم. ژنرال خیلی خوشش آمد و روی کاغذی چیزی نوشت و به دست من داد. از مترجم پرسیدیم چی نوشته است؟ ژنرال گفت، ۳۰۰ گلوله کراس نپول برایت نوشتم. به ژنرال گفتم برایمان لیزر پوینتر هم بنویس.

این پیشکسوت توپخانه عنوان کرد: چند روز بعد بود که حاج قاسم را دیدم و از من پرسید ژنرال به تو چکار داشت. ماجرا را برایش توضیح دادم که خیلی خوشحال شد و گفت، مراقب گلوله‌ها باشید. چند روز بعد بود که دوباره پورجعفری به دنبال من آمد و گفت حاجی کارت داره. با حاجی به منطقه‌ی رفتیم و به ما گفت فردا ساعت ۴ جلسه سران گروهک تکفیری اینجا جلسه‌ مهمی دارند، ببین می‌توانید این ساختمان را با این گلوله‌ها بزنید. من دیدم فاصله ۱۵ کیلومتر است و گفتم، حاجی اگر خدا بخواهد میزنیم. فردا در منطقه مستقر شدیم و حدود ساعت سه بود که ۲۰ ماشین به جلسه آمده بودند. از جبهه خودی یک ماشین نزدیک ما شد که دیدیم حاج قاسم است. گفتیم حاجی اینجا چکار می‌کنید؟ گفتند، آمده‌ام ببینم چکار می‌کنی. خیلی تاکید کردند که فقط یک گلوله می‌توانید شلیک کنید چون گلوله دوم همه فرار کرده‌اند. خلاصه هدف‌گیری کردیم و گلوله موشک درست وارد پنجره‌ای شد که روبروی ما بود و ساختمان منفجر شد. حاج قاسم پشت دوربین نگاه می‌کرد، وقتی شلیک شد از جایش بلن شد و فریاد می‌زد و بلند می‌شد و الله‌اکبر می‌گفت و درجا دو دستگاه تویوتا های‌لوکس تشویقی به توپخانه هدیه داد.

در پایان این مراسم از خانواده های معظم شهدا و ایثارگران تجلیل و تقدیر بعمل آمد.

 

انتهای پیام/



منبع خبر
خروج از نسخه موبایل