گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، پرداختن به جنبههای مختلفِ یک شخصیت متفاوت و منحصر به فرد، کار سادهای نیست. به ویژه اگر قرار باشد بر اساس زندگی چنین شخصیتی فیلم یا سریال نیز ساخته شود. شهید محمد بروجردی از جمله فرماندهان دوران دفاع مقدس که نامش بر تارک تاریخ معاصر ایران میدرخشد، یکی از این چهرهها است.
کسی که برغم اهمیت او در دوره معاصر، در سینما مهجور مانده و حالا فیلم سینمایی «غریب» قرار است راوی بخشی از زندگی و منش او باشد. این فیلم محصول سازمان اوج است که به کارگردانی «محمد حسین لطیفی» در حال سپری کردن مرحله فیلمبرداری است. به این مناسبت با «سعید سرمدی» از همرزمان این فرمانده شاخص جنگ گفتوگو کردهایم. او به همراه برادر دوقلویاش مسعود، جزو کسانی هستند که در جبهه غرب کنار شهید بروجردی حضور داشته است.
آقای سرمدی چطور شد که شما سر از جبهههای غرب کشور در آوردید و از تهران عازم غرب شدید؟
من و برادرم مسعود متولد سال ۱۳۴۰ هستیم و وقتی که سال ۱۳۵۹ از هنرستان مدرک دیپلممان را گرفتیم به صورت داوطلبانه به کرمانشاه رفتیم. پس از دیدن دوره آموزشی به گیلان غرب رفتیم و از سال ۱۳۶۰ به پادگان کرمانشاه اعزام و با ستاد غرب که اکثرا بچههای تهرانی بودند، همراه شدیم.
با شهید محمد بروجردی برای نخستین بار چه زمانی برخورد داشتید؟
برای نخستین بار ایشان را مقابل در ورودی ستاد کرمانشاه دیدم. به یاد دارم شهریور سال ۱۳۶۰ بود و تا زمانی که داوود کریمی به جای ایشان بیاید من در خدمت شهید بروجردی به عنوان مسئول دفتر فرماندهی بودم. تا قبل از آن، ایشان را نمیشناختم. وقتی که دکتر اعتمادزاده که او نیز از بچههای انقلاب فرهنگی بود و تصمیم گرفت بعد از باز شدن دانشگاهها تحصیل خود را ادامه دهد، من به جای او مسئول دفتر شهید بروجردی شدم.
در مدت زمانی که کنار شهید بروجردی بودید چه نکاتی توجه شما را به خود جلب کرد؟
صحبت در این باره زیاد است و سعی میکنم مواردی را بیان کنم. در نخستین جلسه شورای تامین کرمانشاه، استاندار که مسئول جلسه بود، از کسانی که در جلسه هستند میخواهد تا خودشان را به همراه مدرک تحصیلیشان معرفی کنند. وقتی به شهید بروجردی میرسد میگوید من محمد بروجردی هستم با ۵ کلاس سواد. استاندار به او میگوید تواضع نکن.
شهید بروجردی میگوید تواضع نکردم؛ من ۵ کلاس بیشتر سواد ندارم. با وجود آنکه شهید بروجردی تحصیلات بالا و تحصیلات دانشگاهی نداشت هم از نظر دانش کلاسیک، هم دانش اجتماعی و هم دانش نظامی در مقایسه با دانشگاه رفتهها و تحصیل کردهها برابری میکرد. به طوری که میتوانم بگویم اگر همچنان شهید بروجردی در قید حیات بود، میتوانست در دانشگاههای نظامی به عنوان استاد تدریس کند. انصافا در گفت و گوها، بحثها، جلسات و تحلیلها کم از افراد تحصیلکرده نداشت و همه هم به این موضوع تاکید داشتند.
هر کس صداهای ضبط شده از ایشان را گوش کند نیز اصلا احساس نمیکند با فردی مواجه است که تحصیلات بالایی ندارد. او در کنار دانشی که به نظرم ذاتی بود، بسیار خونگرم و مهربان نیز بود. او با بچهها صمیمیتی داشت که شاید کمتر فرماندهای تا این میزان به بچهها نزدیک بود.
بسیار دلسوز بود و در این موارد یک سر و گردن از همه بالاتر بود. شیوه برخوردش آنقدر خوب بود که همه را به سمت خود جذب میکرد. تمام این رفتارها هم واقعی واقعی بود. او بدون آنکه درس مشاوره یا علوم تربیتی یا علوم سیاسی یا روانشناسی خوانده باشد، کافی بود با فردی صحبت کند؛ آن فرد آنقدر خوب توجیه و تبین میشد که باورکردنی به نظر نمیرسید. استدلالهایی که میآورد بسیاری را حتی کسانی که تا آن زمان مخالف نظرات او بودند، آرام و متقاعد میکرد.
و خیلیها میگویند شهید بروجردی حتی ساعتها به زندانها میرفت و روی آدمها تاثیر میگذاشت
اصلا ایشان بیشتر از آنکه داخل دفتر باشد، بیرون دفتر بود. من از آقای نداف شنیدم زمانی که به سنندج میرفت و از منطقه برمیگشت یکی از وظایف خودش میدانست که به زندان این شهر برود. او به زندان میرفت؛ نه به عنوان فرمانده و کسی که قرار است ارشاد کند، بلکه به عنوان کسی که میخواهد با یک فرد مخالف گفتگو کند. او به زندان میرفت تا با آنها وارد بحث و جدل شود و حرفهای آنها را را نیز بشنود.
بعضی وقتها تا دیروقت همانجا میماند و کلت ۴۵اش را زیر سرش میگذاشت و همانجا در زندان میخوابید. او سیاست و استراتژیهایی را تبیین کرده بود که «سونتزو» چینی به عنوان یکی از بزرگترین استراتژیست جهان، آنها را مطرح کرده. بروجردی بدون دانستن دیدگاه «سونتزو» و بزرگان نظامی حرفهایی میزد و آنها را اجرایی میکرد که شگفت انگیز هستند.
شهید بروجردی چطور با ایجاد همدلی توانست مردم را با خود همراه کند؟
او میگفت باید صف مردم را از صف ضد نظام جدا کرد. این حرف ساده است؛ اما دیدگاهی است که در آن دوران بسیاری به آن اعتقاد نداشتند. او معتقد بود باید به مردم خدمت رسانی شود و برای مردم تامین امنیت صورت گیرد. برای همین با جهادسازندگی، آموزش و پرورش، وزارت راه، وزارت بهداشت و… هماهنگی میکرد تا بعد از آزادسازی هر بخش و منطقهای، خدمات به مردم آنجا ارائه شود.
او اینطور میتوانست ضد انقلاب را از شهر خارج کند و تمایل مردم را از ضد انقلاب از بین ببرد و ارتباط مردم را با جمهوری اسلامی برقرار سازد.
صمیمیت و خونگرمی شهید بروجردی یکی از مهمترین ویژگیهای اوست که بسیاری، چه همرزم و چه مخالف و دشمن بر آن تاکید دارند. شما چه رفتارهایی از ایشان دیدید که همچنان در خاطرتان باقی مانده است؟
به عنوان مثال میتوانم به برخی رفتارهای او اشاره کنم. وقتی در جلسه چای تمام میشد خودش فلاسک را به آبدارخانه میبرد و پر میکرد. وقتی با بچهها فوتبال بازی میکرد انگار دو بچه محل، دو هم کلاسی یا دو دوست دارند بازی میکنند و حس نمیکردی با فرمانده بازی میکنی. اصلا در وجود او خبری از غرور و تکبر نبود. به یاد دارم سربازی میگفت میخواهد برود.
شهید بروجردی با لبخند به او گفت دستور فرماندهی است و باید بمانی. همین حرف را آنقدر خوب میزد که طرف میپذیرفت. یک زمان قرار بود شورای عالی سپاه به همراه محسن رضایی و دیگر اعضا به کرمانشاه بیایند. شهید بروجردی من را صدا کرد و گفت فردا غذای پادگان چیست؟ گفتم عدس پلو. گفت پس فردا چیست؟
گفتم قورمه سبزی. گفت غذای فردا و پس فردا را با هم جا به جا کنید. آن روزها خیلی رسم نبود غذا از بیرون گرفته شود. برای همین از جیبش پول درآورد و گفت به محسن آقاجانی بگو دو سیخ کباب بگیرد و از پنجره پشت به دست من برساند تا جلوی محسن رضایی بگذارد. گفتم چرا؟ گفت آقا محسن ناراحتی معده دارد و بهتر است کباب بخورد. در این حد مراقب بود که هم آقای رضایی غذای مناسب بخورد و هم ریخت و پاش تهیه غذا از بیرون را هم نداشته باشد. همان چلوکباب را هم با پول خودش گرفت.
چگونه خبر شهادت شهید بروجردی به شما رسید؟
آن زمان من دفتر شهید همت در لشکر ۲۷ بودم. ظهر که نشسته بودیم شهید همت آمد و به من گفت خبر داری؟ گفتم چه شده است؟ گفت محمد بروجردی شهید شده. متاسفانه در آن زمان در خدمت ایشان نبودم و امیدوارم روحش قرین رحمت باشد.
پیشنهاد شما برای ساخت فیلم «غریب» چیست و چطور میتوان به برخی از ابعاد مهم شخصیت شهید بروجردی پرداخت؟
شهید بروجردی با توانایی بالایی که داشت توانست تعامل خوبی میان ارتش و سپاه برقرار کند. این نکته بسیار مهمی است. اگر کسانی همچون شهید بروجردی و شهید صیاد شیرازی نبودند وحدت و تعامل میان ارتش و سپاه به این خوبی رخ نمیداد. نمایش این نکات به دور از تصنع بسیار حائز اهمیت است. بُعد اجتماعی بودن و خاکی بودن شهید بروجردی باید در کلام مشخص باشد و بازیگر آن بتواند در این زمینه به درستی عمل کند.
وقتی قرار است زندگی چهرههایی مانند شهید همت، شهید بروجردی و … تبدیل به فیلم شود، باید جایگاه آن زمان آنها مورد توجه قرار گیرد. باید همانی که در آن سالها بودند را نشان دهندها نه جایگاه و سطحی که به شهادت رسیدند. آنها بر اساس قابلیتی که داشتند رشد کردند و توانستند سِمتها و مسئولیتهای بیشتر بگیرند و در نهایت به درجه شهادت برسند. توجه به آن دوره زمانی و نیز جزئیات اخلاقی و منش فرماندهی ایشان، کمک خواهد کرد تا تعادل بین شهید بروجردی و دیگران به خوبی حفظ شود. آن وقت است که میتوان امیدوار بود آنچه قرار است به عنوان فیلم سینمایی «غریب» به روی پرده برود فیلمی در خورد شان و شخصیت این شهید بزرگوار باشد.
انتهای پیام/ 121
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است