به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، حضرت امام خمینی (ره) با رهبری مدبرانه خود، نقش اصلی را در مدیریت جنگ تحمیلی ایفا کردند و توانستند آغاز جنگ و سپس تداوم آن را در زیر چشم و اراده خود، به پیش ببرند و اداره کنند؛ اما علیرغم نقش مهمی که ایشان در هشت سال دفاع مقدس داشتند، آنگونه که شایسته است، به این موضوع مهم پرداخته نمیشود.
«قاطعیت» حضرت امام خمینی (ره) یکی از ابعاد نقش ایشان در اداره جنگ تحمیلی بود؛ یعنی وقتی فرمانی را صادر میکردند، بسیاری از ناشدنیها، به سرانجام میرسید؛ البته قبل از آغاز جنگ تحمیلی نیز شاهد قاطعیت امام خمینی (ره) در مسائلی نظیر اشغال پاوه بهدست ضدانقلاب نیز بودهایم؛ بهطوری که ایشان با صدور پیامی، تأکید کردند: «به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار میکنم اگر با توپها و تانکها و قوای مجهز تا 24 ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول میدانم…»؛ بنابراین طولی نکشید که پاوه از چنگال ضدانقلاب آزاد شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره اینکه چگونه قاطعیت امام خمینی (ره) موجب کسب موفقیتهای ما در دفاع مقدس شد، فرمودهاند: «امام به طور قاطع [مثلاً میفرمودند] «حصر آبادان باید برداشته شود». خب آن وقتی که آبادان در حصر افتاد، بنده اتفاقاً در اهواز بودم، اصلاً قابل تصور نبود چطور ممکن است حصر آبادان برداشته شود؛ [امّا] امام قاطع فرمودند. [یا میفرمودند] «خرّمشهر باید آزاد بشود»، در قضیه قبل «سوسنگرد باید آزاد شود»؛ یعنی چیزهای نشدنی را که بهنظر افراد حاضر در آنجا میآمد، این را امام بهصورت قاطع بیان کردند. رهبری امام و هدایت امام و فرماندهی امام، اینها بود».
«قاطعیت» حضرت امام خمینی (ره) در هشت سال دفاع مقدس با عاملی دیگر آمیخته بود؛ یعنی اینگونه نبود که جامعه خصوصاً رزمندگان در جبههها، از روی ترس بخواهند از ایشان پیروی کنند؛ البته که قاطعیت ایشان موجب ترس نفوذیها، دشمنان داخلی و خارجی و افراد سستعنصر هم میشد؛ اما عامل مهمتری که با قاطعیت حضرت امام خمینی (ره) همراه شده و کارهای نشدنی را به سرانجام میرساند، مقبولیت اجتماعی و نفوذ معنوی ایشان در جایگاه رهبر و فقیه دینی و ولیفقیه بود؛ یعنی همانگونه که در نهضت انقلاب اسلامی مردم امام خمینی (ره) را رهبر معنوی و اجتماعی خود میدانستند و با هدایتهای ایشان توانستند بر رژیم پهلوی پیروز شوند، در دفاع مقدس نیز نفوذ معنوی و اعتمادی که مردم به امام داشتند، موجب شد تا رزمندگان فرامین ایشان را بهعنوان یک تکلیف شرعی دانسته و تا پای جان، برای تحقق آن تلاش کنند.
نمونهای از قاطعیت و نفوذ معنوی امام خمینی (ره) در دوران دفاع مقدس، حفظ جزایر مجنون در عملیات خیبر بود؛ این درحالی بود که ارتش بعث عراق حجم انبوهی از گلولهها بر سر رزمندگان ما ریخت؛ اما چون امام تأکید کرده بودند که جزایر مجنون باید حفظ شوند، رزمندگان اسلام 72 ساعت در چنین شرایطی، مقاومت و ایستادگی کردند و ما در این مقاومت جانانه، افرادی نظیر شهیدان محمدابراهیم همت، حمید باکری، اکبر زجاجی را از دست دادیم؛ بنابراین ارتش بعث عراق به ناچار دست به استفاده از سلاح شیمیایی برد.
عملیات ثامنالائمه که موجب کسب یکی از پیروزیهای بزرگ برای رزمندگان اسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس شد و این روزها در ایام سالگرد برگزاری آن هستیم نیز از این قائده مستثنی نبود؛ یعنی پیام امام خمینی (ره) مبنی بر ضرورت شکست حصر آبادان، موجب ایجاد افزایش اعتماد به نفس در میان رزمندگان و وحدت بیشتر نیروهای مسلح شده و سرانجام این عملیات، پیروزی بزرگی را برای ما رقم زد و مقدمه آزادسازی خرمشهر، فراهم شد.
سردار «مرتضی قربانی» از فرماندهان دوران هشت سال دفاع مقدس، در کتاب خاطرات خود با عنوان «در مسیر پیروزی» در این زمینه نوشته است: «امام خمینی (ره) فرمودند شکستن محاصره آبادان یک تکلیف شرعی و الهی است. ما اگر نماز بخوانیم، روزه بگیریم، خمس بدهیم و به حج برویم؛ ولی به جهاد نرویم، یک ریال هم نمیارزد. در واقع نماز و روزه و خمس و حجمان صادقانه نیست؛ چون جهاد را که برای حفظ اصول دین و احکام الهی است و خدا دستور داده است، انجام ندادهایم. وقتی خودمان أرادهای نکنیم، خدا هم به ما کمکی نمیکند. آنوقت ما دیگر یک مسلمان کامل و قابل نخواهیم بود.
وقتی امام خمینی (ره) میفرمایند شکستن محاصره آبادان یک تکلیف شرعی و الهی است، من اگر مقلد هستم، تا زمانی که خون در رگهایم هست، باید بروم و به تکلیف الهی عمل کنم؛ چون ما بهدنبال اجرای یک تکلیف شرعی بودیم، خدا هم ما را پیروز کرد.
وقتی امام خمینی (ره) فرمان شکستن محاصره آبادان را صادر کردند، احساس کردم که ما خیلی قوی هستیم. این اعتماد به نفس در همه نیروها بهوجود آمد. برادران ارتشی ما مثل سرهنگ «کهنری» و نیروهایش هم به وجد آمدند و وضعیتشان تغییر کرد. میگویند خشت اول چون نهد معمار، تا ثریا میرود دیوار کج؛ اما امام خمینی (ره) خشت اول را به خوبی گذاشتند و به همین دلیل، دیگر نیروها در همه عملیاتها بهدنبال عمل کردن به تکلیف شرعی بودند.
خدا میخواست افراد به این وسیله آزمایش و شناخته شوند و عدهای روشنفکر که خیلی ادعا میکردند، ماهیتشان برای مردم مشخص شود. در واقع افراد غربال شدند. به هر حال آنچه که موجب پیروزی در این عملیات شد، تجهیزات و امکانات نبود؛ بلکه عشق به عمل کردن به تکلیف شرعی بود. بچهها مقاومت کردند و خونشان ریخته شد و این عملیات پیروز شد».
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است