شکست پروژه ادغام اعراب در جامعه صهیونیستی

شکست پروژه ادغام اعراب در جامعه صهیونیستی


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: علی‌رغم اینکه در شش ماه گذشته تمام هم و غم کابینه افراطی نتانیاهو، بر اعتراضات داخلی و تهدیدات گروه‌های مقاومت در کرانه باختری و غزه متمرکز بوده است، اما اکنون تندرو‌ها با بحران جدیدی مواجه شده‌اند که اگر زخم‌های کهنه آن سر باز کند، کل سرزمین‌های اشغالی را در آتش فرو خواهد برد. این تهدید جدید که ابر‌های تیره‌ای بر آسمان اراضی اشغالی گسترانده، نه از غزه و کرانه باختری بلکه از سوی اعراب ساکن سرزمین‌های ۱۹۴۸ است و تل‌آویو از هم اکنون به تکاپو افتاده تا در صورت لزوم با این تهدیدات مقابله کند.

سرنخ موضوع از آنجا شروع شده که رسانه‌های صهیونیستی اعلام کردند که بنیامین نتانیاهو روز دوشنبه در جلسه‌ای پشت در‌های بسته کمیته امور خارجه و امنیت پارلمان اعلام کرده که: «۱۰ گردان ارتش در حال تمرین سناریوی درگیری با جامعه عربی در یک جنگ فراگیر هستند و با وجود اینکه این حجم از نیرو‌ها کافی نیست، اما آن‌ها برای آن روز آماده می‌شوند».

بر اساس این گزارش‌ها نتانیاهو در پاسخ به این پرسش که آیا ارتش اسرائیل در حال آماده شدن برای احتمال پیوستن برخی طرف‌ها در جامعه عربی به درگیری علیه خود است مدعی شد: «این سناریویی است که ارتش اسرائیل در چارچوب آمادگی‌ها برای جنگ چند جانبه، در حال حاضر روی آن کار می‌کنند. ارتش قطعا به این موضوع می‌پردازد و آن‌ها چنین احتمالی را درنظر می‌گیرند و برای آن آماده می‌شوند».

ارتش اسرائیل درحالی قصد دارد جبهه جدیدی از تنش را علیه خود باز کند که اکنون با انبوهی از بحران‌ها در داخل و خارج مواجه است. طرح‌های جنجالی تندرو‌ها برای اصلاح ساختار قضایی که موجی از اعتراضات را علیه کابینه نتانیاهو به راه انداخته است، مقامات اسرائیلی را به شدت نگران کرده و بار‌ها نسبت به فروپاشی از درون هشدار داده‌اند. وضعیت کرانه باختری که به دلیل تقابل گروه‌های مقاومت و نظامیان صهیونیستی به نقطه جوش رسیده است و در چنین شرایط پرتنش، دامن زدن به تنش با اعراب می‌تواند برای اشغالگران گران تمام شود.

وحشت از خیزش اعراب

هر چند هنوز معلوم نیست که چرا دولت نتانیاهو خود را برای مقابله با اعراب اراضی اشغالی آماده می‌کند و با مطرح کردن چنینی موضوعی در شرایط کنونی چه اهدافی را دنبال می‌کند، اما روند تحولات چند دهه اخیر را که مروز کنیم متوجه می‌شویم که بخش عمده‌ای از اعراب ساکن اراضی اشغالی از سیاست‌های اشغالگران به ستوه آمده‌اند.

عرب‌های ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸، اگر چه در دهه‌های ابتدای تشکیل رژیم جمعیت کمتری بودند؛ اما آماری که مرکز مطالعاتی الزیتونه منتشر کرده نشان می‌دهد حدود ۱.۸ میلیون عرب (۲۰ درصد جمعیت) در سرزمین‌های اشغالی زندگی می‌کنند. عرب‌های فلسطینی، هرچند امروزه پاسپورت دارند، عضو کنست هستند و در انتخابات هم شرکت می‌کنند؛ اما همواره از یک تبعیض ساختاری رنج می‌برند.

صهیونیست‌ها اعراب فلسطینی را به نام عرب صدا می‌زنند تا به آن‌ها یادآوری کنند که یهودی و شهروند درجه یک نیستند. طبق نظرسنجی‌های موسسات عبری از سال ۲۰۱۶ به این سو، بالای ۹۰ درصد عرب‌ها گفته‌اند با آنان تبعیض‌آمیز و به عنوان شهروند درجه دو برخورد می‌شود. تبعیض نژادی، بیکاری بالای عرب‌ها، عدم حضورشان در سمت‌های مهم دولتی، عدم امکان کسب جایگاه بالا در ارتش و سایر موسسات همگی یک نارضایتی جدی ایجاد کرده است.

تا سال ۲۰۱۸، عربی هم مانند عبری، یک زبان رسمی در سرزمین‌های اشغالی شناخته می‌شد، اما در همان سال و به دنبال تصویب قانون دولت – ملت یهود در کنست، زبان عربی موقعیت خود به عنوان یک زبان رسمی دولتی را از دست داد و به زبانی که جایگاه ویژه‌ای دارد، تبدیل شد.

درحالی که رژیم صهیونیستی با سیاست‌های فرزندآوری و جذب مهاجران جدید سعی دارد جامعه یهودی در سرزمین‌های اشغالی را افزایش داده و جمعیت اعراب را به حداقل برساند، اما جمعیت اعراب هم در دهه اخیر سیاست افزایش جمعیتی را در پیش گرفته‌اند تا توازن در برابر صهیونیست‌ها را حفظ کرده و هویت عربی – فلسطینی خود را نیز از گزند سیاست‌های اشغالگران در امان نگه‌دارند.

همه این سیاست‌های نژادپرستانه رژیم آپارتاید علیه اعراب ۱۹۴۸، کارد را به استخوان آن‌ها رسانده است و اعراب در سال‌های اخیر رویه خود را تغییر داده‌اند. صهیونیست‌ها همواره تلاش کرده‌اند با ایجاد شکاف بین فلسطینی‌های ساکن غزه و کرانه باختری اجازه ندهند فلسطینی‌ها متحد شوند، اما این تلاش‌ها ناکام مانده و در دو سال گذشته انسجام بین غزه و کرانه باختری و قدس به واسطه افزایش ضریب نفوذ مقاومت افزایش یافته است.

اعراب ساکن سرزمین‌های ۱۹۴۸ در جریان یورش صهیونیست‌ها به مسجدالاقصی در می ۲۰۲۱ و متعاقب آن شروع نبرد «سیف‌القدس»، اعرتاضات گسترده‌ای را علیه اشغالگران انجام دادند و مقامات تل‌آویو آنرا بی‌سابقه توصیف و اعتراف کردند که برای مدتی کنترل چند شهر را از دست دادند. همچنین در ۲ ماه ابتدایی ۱۴۰۱، تعداد ۵ عملیات از سوی فلسطینی‌ها از بئرالسبع نقب تا تل‌آویو رخ داد که در سال‌های اخیر این حجم از عملیات در کنار تعداد تلفات جانی صهیونیست‌ها (۱۹ نفر) یک امر کاملا بی‌سابقه‌ای بود.

صهیونیست‌ها از پیوند فلسطینی‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ با ساکنان غزه و کرانه باختری به شدت واهمه دارند، زیرا این اتحاد چالش امنیتی بسیار بزرگی را پیش روی صهیونیست‌ها باز خواهد کرد که گذر از آن به سادگی ممکن نیست. به همین خاطر سعی دارند تا جایی که بتوانند از گسترش پیوند‌های ملی و هویتی فلسطینی‌های اراضی اشغالی و کرانه باختری و غزه جلوگیری کنند و تهدیدات علیه امنیت متزلزل خود را به حداقل برسانند.

شکست پروژه ادغام اعراب در جامعه صهیونیستی

سران تل‌آویو در دهه‌های ابتدایی تاسیس این رژیم تصورشان این بود که با دادن برخی امتیازات به اعراب می‌توانند پس از مدتی نسل جدید عربی را با سیاست‌های خود همسو کرده و در جامعه صهیونیستی ادغام کنند، اما روند تحولات آنگونه که اشغالگران می‌خواستند پیش نرفت. هر چه جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطینی‌ها بیشتر می‌شود و تبعضات نیز در داخل سرزمین‌های اشغالی علیه فلسطینیان افزایش می‌یابد، میل ساکنان اراضی ۱۹۴۸ به هویت جویی مشترک با ساکنان غزه و کرانه باختری تقویت می‌شود.

همچنین یکی دیگر از عوامل رادیکال شدن فلسطینیان ۱۹۴۸ شکست پروه‌های سازش و ادغام بوده که توسط برخی احزاب و رهبران عرب داخل اراضی اشغالی و کرانه باختری دنبال شده است. برای مثال نمایندگان عرب حتی در برهه‌هایی موفق شدند تا ۱۳ کرسی پارلمان را در اختیار بگیرند، اما حتی یکبار نتوانسته‌اند در ساختار‌های حاکمیتی رژیم صهیونیستی تغییراتی ایجاد کنند و هیچ یک از دولت‌های صهیونیستی حاضر نشدند اعراب را به بازی بگیرند.

اعراب ساکن سرزمین‌های ۱۹۴۸، با اینکه هفت دهه است از برادران خود در غزه و کرانه باختری دور افتاده‌اند، اما جنایات اشغالگران علیه ساکنان این مناطق را با چشم خود می‌نگرند و حاضر نیستند در برابر این اقدامات ضد انسانی سکوت کنند. فلسطینیان اراضی ۱۹۴۸ پس از روی کار آمدن تندرو‌ها در تل آویو، بیش از هر زمان دیگری در حمایت از هم‌وطنانشان در کرانه باختری و غزه به پا خواسته‌اند. تا جایی که صهیونیست‌ها این روز‌ها نگران هستند که اعراب اراضی اشغالی سومین جبهه را علیه آن‌ها تشکیل دهند.

گذر زمان نشان داد که اعراب فلسطینی ساکن اراضی ۱۹۴۸ نه تنها در جامعه صهیونیستی هضم نشده‌اند بلکه با آگاهی از هویت ملی و فلسطینی خود و احساس سرخوردگی از سیاست‌های نژادپرستانه و تبعیض سیستماتیک، به پا خواسته‌اند و در آستانه هشتاد سالگی تاسیس رژیم جعلی چالش‌های امنیتی این رژیم را تشدید کرده‌اند تا از درون آنرا تضعیف کنند و به عبارتی، اعراب فلسطین در صورت وقوع جنگ تمام عیار برگ برنده گروه‌های مقاومت خواهند بود که می‌توانند از داخل به دشمن ضربه بزنند.

رژیم صهیونیستی در مقابله با گروه‌های مقاومت در کرانه باحتری و غزه مستاصل شده است و در صورتی که اعراب اراضی ۱۹۴۸ هم تقابل با اشغالگران را در پیش بگیرند، شرایط برای صهیونیست‌ها به مراتب سخت‌تر خواهد شد.

بنابراین، تندرو‌ها با اطمینان از این موضوع که دیگر نمی‌توانند اعراب را با جامعه صهیونیستی ادغام کنند، سعی دارند پروژه هممیشگی سرکوب‌گری و چرخه خشونت‌ورزی را به سمت داخل نیز سوق دهند. افرادی مانند ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی و بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل اعتقادشان بر این است که تمام سرزمین‌های اشغالی از آن صهیونیست‌ها است و همه فلسطینی‌ها باید از کرانه باختری و غزه بیرون رانده شوند و طرح توسعه شهرک سازی و افزایش حفاری‌ها در زیر مسجدالاقصی با هدف تغییر هویت زمانی و مکانی قدس انجام می‌شود.

لذا، تندرو‌ها برای اینکه خیالشان از جانب اعراب هم راحت باشد، تلاش می‌کنند آن‌ها را نیز از این منطقه بیرون برانند تا جامعه یکدست یهودی ایجاد کنند. یعنی همان کاری را که سال ۱۹۵۶ در «کفر قاسم» اجرا کردند و فلسطینی‌ها را از این منطقه به کوچ اجباری وادار کردند.

احزاب راست افراطی نشان داده‌اند که برای آن‌ها تنها چیزی که اهمیت دارد منافع صهیونیست‌ها است، اما این آتش افروزی‌ها نه تنها امنیت سرزمین‌های اشغالی را تامین نخواهد کرد بلکه با گشوده شدن جبهه سوم در داخل، جامعه صهیونیستی را متلاطم خواهد کرد. چیزی که خود مقامات امنیتی تل‌آویو هم این روز‌ها به آن اعتراف می‌کنند که آمادگی جنگیدن در چند جبهه را ندارند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید