اجتماع بزرگ «سلام فرمانده» در ورزشگاه آزادی باعث شد ضدانقلاب برای مقابله با موج سازی این رخداد بزرگ دوقطبیهایی برای فضای رسانهای طراحی و اجرا کند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، اجتماع بزرگ سلام فرمانده روز پنجشنبه در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد. ظرفیت ۱۰۰ هزار نفری ورزشگاه پیش از آغاز مراسم تکمیل شد و مسوولان برگزاری مراسم مجبور شدند با اطلاع رسانیهای مکرر از مردم بخواهند از حضور در ورزشگاه خودداری کنند.
این رویداد بزرگ برای ضدانقلاب از چند جهت شوکه کننده بود: اول آنکه تصور میکردند به جهت اجرای سیاستهای اقتصادی جدید دولت مردم برای اعتراض هم که شده در این مراسم شرکت نمیکنند. دوم آنکه حتی اگر مردم بخواهند در این مراسم حضور داشته باشند تمام ظرفیت ورزشگاه تکمیل نخواهد شد. و سوم آنکه ترکیب جمعیتی حاضران در ورزشگاه به صورت خانوادگی برای ضدانقلاب بهتآور بود. تصورشان این بود که جمهوری اسلامی با اجبار مدارس و … بخواهد ورزشگاه را پر کند اما چنین نشد و خود مردم و مخصوصا دهه نودیها مشتاقانه در این مراسم شرکت کردند.
بیشتر بخوانید:
فضاسازی ضد انقلاب علیه سرود سلام فرمانده معلول عصبانیت از این حرکت مردمی است
جمهوری اسلامی ایران هم که به دلیل آنکه متکی به مردم است و اصالت خود را در ارتباط با مردم میداند با این همراهی مردم روح تازهای گرفت. ضدانقلاب هم این را به خوبی متوجه است. به همین دلیل از همان یکی دو روز قبل از مراسم دست به کار شد و تلاش کرد با تبلیغات پر حجم رسانهای چندین دو قطبی را برای مقابله با این اجتماع بزرگ طراحی کند.
اول: دوقطبی جشن – عزا
رسانههای ضدانقلاب ابتدا تلاش کردند بگویند در حالی که ساختمان متروپل فروریخته انقلابیها به دنبال جشن هستند! این خط را سر دمداران رسانهای جریان اصلاحطلب هم ادامه دادند.
همین رویکرد اگر در فضای اجتماعی میگرفت میتوانست یک دوگانهسازی جدی میان ملت ایران ایجاد کند. اما چنین نشد.
مسئله این است که اساسا تلقی مردم و حاضران در ورزشگاه از این اجتماع جشن نبود!
مدعای اصلی، همین حضور مردم در ورزشگاه است. قطعا مردم حاضر در این اجتماع نهتنها نسبت به هموطنان خود علقه جدی دارند بلکه اگر چنین حسی میگرفتند قطعا در این مراسم حاضر نمیشدند. ادراک عمومی به این دوگانه سازی قطعا منفی بوده اما اینکه چرا مردم توجهی به این دوگانه سازی نکردند هم مهم است.
به نظر میآید تصور مردم از این اجتماع، جشن و شادی نبوده و ماهیت آن را همچون یک مراسم مذهبی، اجتماعی و سیاسی میدانند. اساسا «سلام فرمانده» خطاب به امام زمان (عج) است و آنچه رخ داد یک سلام جمعی بود به امام عصر(عج) و یک استغاثه دستهجمعی برای ظهور حضرتشان.
دوم: دو قطبی جشن – شب شهادت
در مورد دیگری برخی ضدانقلاب تلاش کردند زمان برگزاری این مراسم را به دلیل آنکه جمعه سالروز شهادت امام صادق(ع) بود تحت الشعاع قرار دهند. این دوقطبی هم دقیقا به همان دلیلی نگرفت که دو قطبی جشن-عزا موج سازی نکرد. مردم تجمع کردند تا به فرزند امام صادق(ع) سلام بدهند و برای ظهورش دعا کنند. طبیعتا منافاتی وجود نداشت.
اتفاقا مداحان مشهور تهران خود مادحین این مراسم بودند. از طرفی جمع کثیری از مداحان اهل بیت، مردم را به این مراسم دعوت کرده بودند. نریمان، سلحشور، کلامی زنجانی، ابوذربیوکافی، محمود کریمی، حسین طاهری، مهدی رسولی و … از جمله مداحانی بودند که از مردم خواستند در این مراسم شرکت کنند. خود این دعوت نیز نشان میدهد ماهیت این مراسم از چه جنس بوده است.
سوم: القای تبعیض در ورود زنان به ورزشگاه
مسئله بعدی که از سوی ضدانقلاب به طور جدی به آن پرداخت شد پررنگ کردن مسئله ورود زنان به ورزشگاه بود. جالب آنکه برخی جریانات اصلاحطلب هم با این رویکرد همراهی کردند و مدام در این مسئله دمیدند که چرا در این همایش اجازه حضور زنان در ورزشگاه داده شد اما برای مسابقات فوتبال چنین اجازهای صادر نمیشود.
دلایل ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه در مسابقات فوتبال بارها توضیح داده شده و علل آن حتی در فتواهای مراجع نیز آمده است. اما سوالی که میتواند این مسئله را توضیح دهد این است که چه شباهتی میان این تجمع با مسابقات فوتبال وجود دارد؟
اگر دقیق شویم تنها مشابه این دو رویداد صرفا مکان است و همه چیز از موضوع گرفته تا جو و حال و هوای ورزشگاه و مراسمات و … و حتی زیرساختهای در نظر گرفته شده تفاوت دارد. خب معلوم است که هیچ کسی با کنار هم قرار گرفتن زنان و مردان در اجتماعات مختلف مخالفتی ندارد. مگر خود راهپیمایی ۲۲ بهمن و روز قدس و … اینگونه نیست؟ یا مگر سینماها و وسائل حمل و نقل عمومی و …اینجور نیست؟
شاید اگر دقیقتر نگاه کنیم هرآنچه در یک مسابقه فوتبالی به عنوان یک ضعف و مشکل زیرساختی مطرح میشود در این تجمع نقطه قوت بود. اگر فضای یک مسابقه فوتبالی پر تنش است و هواداران درگیر کُری خوانی باشند و حتی امکان درگیری فیزیکی هم وجود داشته باشد در چنین تجمعی دقیقا ماجرا برعکس است. نه تنها فضای این تجمع تنشی نداشت بلکه اجتماع از روی همدلی بود و حاضران نهتنها خانوادگی آمدند بلکه دلیل اصلی این حضور کودکان بودند که صرف حضورشان فضا را متفاوت کرده بود.
برگزاری مراسم نیز به دلیل ماهیت هیاتی بودن آن، با همراهی برخی عوامل هیاتها و نهادهای مختلف اجتماعی زیرساخت مناسبی از جهت انتظامات و نظم برنامه داشت که در اغلب مسابقات فوتبالی چنین نیست.
این تفاوتها برای مردم کاملا مشهود است و همین فهم عمومی از ماجرا مانع اصلی سواستفاده دشمنان از چنین رویداد بزرگی شد.
دهه نودیها خار چشم ضدانقلاب شدند
نسل نودیها با سلام فرمانده پیش از آنکه سن و سالی در این دنیا پیدا کنند خار چشم ضدانقلاب شدند. نسلی که در کودکی با اشک چشم «سلام فرمانده» خواند و آرزوی حاج قاسم شدن برای امام زمانش کرد. تجمع بزرگ ورزشگاه آزادی هم قاب ماندگار این نسل شد تا عصبیت ضدانقلاب از این ماجرا بیشتر شود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است