گروه حماسه و جهاد دفاعپرس– فرشته افشردی؛ واقعه طبس که روز پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در منطقه طبس اتفاق افتاد؛ یکی از اتفاقهایی است که نتیجه آن، بزدلی امریکا را به نمایش گذاشت برای آنکه شبانه و به دور از چشم همگان میخواست گروگانهای خود در لانه جاسوسی را که توسط دانشجویان پیرو خط امام خمینی (ره) دستگیر شده بودند آزاد کند.
کشور جمهوری اسلامی ایران، از دیرباز جزء کشورهایی بوده است که آماج کینهها و حمللات دشمنان بیرونی و خارجی و خنجر از پشت دشمنان داخلی قرار میگرفت.
به اندازه یک قرن و بیشتر، کشورهایی از جمله شوروری، انگلیس و در نهایت امریکا برای سرنوشت ایران تصمیم میگرفتند و اگر شاه کشور چه از سلسله قاجار و چه از سلسله پهلوی علیه آنها حرفی میزد و یا علیه خواست آنها رفتار میکرد، این کشورهای قلدرمآب آنچنان با او رفتار میکردند و در تنگنا قرارش میدادند که از کار کردهاش پشیمان میشد.
در این میان اما؛ ایران، کشوری بود که در آن دین اسلام و مذهب تشیع بر دل و قلب مردم حاکم بود و مردم آن با آغوش باز و دستانی گشاده، از استبداد طبقه حاکم، به طبقه روحانیت که با سجایای اخلاقی خود مالک دلهای مردم شده بودند، روی میآوردند و هر فتوایی که علمای روحانی درمورد واقعهای صادر میکردند، مردم با گوش دل آن را میشنیدند و به آن عمل میکردند.
یکی از عواملی که باعث شد امام خمینی (ره) که از طبقه روحانیت بودند به مخالفت با رژیم پهلوی برخیزند، حرف شنوی بیچون و چرای حکومت از آمریکا بود که مصداق بارز حکومت زیر پرچم کفر بود. طبق حدیثی از پیامبر خدا (ص) که میفرمایند: «هر کس سلطان زورگویی را ببیند که حرام خدا را حلال نموده، پیمان الهی را میشکند و با سنت و قوانین رسول خدا (ص) از در مخالفت در آمده و در میان بندگان خدا راه گناه و معصیت و ستم و دشمنی را در پیش میگیرد، ولی با عمل یا سخن اظهار مخالفت نکند، بر خداوند است که او را در محل و جایگاه آن سلطان ظالم قرار دهد»، امام خمینی (ره) احساس وظیفه کردند و علیه حکومت ستمگر به پا خواستند .
در این میان و در میانه وحشت مردم از اقدامات سرکوبگرانه دستگاه دژخیم پهلوی، امام خمینی (ره) از میان طبقه روحانیت برخاستند و با نهایت شجاعت و درایت در مقابل زورگوییهای محمد رضا پهلوی ایستادند و با سلاح روشنگری، آن قسمت از وجدان مردم را که به تبع زورگوییهای دستگاه حاکم و خفقانی که دستگاه امنیتی ساواک در میان مردم ترویج میکرد، خاموش شده بود را بیدار کردند و برای صیانت از اسلامی که اگر علیه رژیم حاکم قیام نمیشد، منحرف میشد و دین مردم به خطر میافتاد.
امام خمینی (ره) با اقدامات خود به روشنگری مردم پرداختند و آنها را از خواب غفلت بیدار کردند و مردم هم کم کم با ایشان همراهی کردند، خون دلها خوردند و شهید دادند تا به مرور اوضاع تغییر کرد و انقلاب اسلامی ایران که نمونه کاملتر انقلاب مشروطه بود، به وقوع پیوست.
انقلاب اسلامی ایران به لطف و عنایت پروردگار و رهبری امام خمینی (ره) و همراهی مردم با ایشان به پیروزی رسید و حکومت سیاسی ایران جای خود را از حکومت سلطنتی به حکومت جمهوری و جمهوری اسلامی داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم ایران که از خواب غفلت بیدار شده بودند، دست به اقداماتی شجاعانه در مسیر استقلال تمام عیار کشورشان از عوامل بیگانه پرداختند و یکی از این اقدامات، تسخیر لانه جاسوسی امریکا بود که البته این کار با مخالفت برخی از سران کشور روبه رو شد؛ اما دانشجویان خط امام (ره) این کار را انجام دادند و برای جلوگیری از کارشکنیهای ایالات متحده در مسیر پیشرفت انقلاب آنجا را تسخیر کردند و کارکنان امریکایی حاضر در آنجا را اسیر کردند.
پس از این، ایالات متحده برنامه ریزی کرد که مخفیانه و شبانه وقتی که همه در خواب هستند، از طبس با هلیکوپتر به سوی تهران حرکت کند و در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی) فرود بیاید و سپس، به سفارت آمریکا در تهران حمله کرده و نمایندگانش گروگانها را آزاد کنند. طبق این نقشه، آنان پس از پایان فعالیتشان به طبس بازمیگشتند و از طبس با هواپیما از ایران خارج میشدند.
امریکاییها در ورود مخفیانه شان به ایران، حساب یک جای کار را نکرده بودند و آن هم طوفانی بود که در صحرای طبس انتظارشان را میکشید و درواقع به نوعی امداد الهی به حساب میآمد. هواپیماهای آمریکایی درگیر طوفان شنی مهیب شدند به طوری که نتوانستند جلوی خود را ببینند و به نوعی گیر شنهای صحرا افتادند و نتوانستند کاری را از پیش ببرند و این اتفاق، ناتوانی ایالات متحده را برای همگان به نمایش گذاشت.
پس از آنکه طوفان شن خوابید، بخشی از مسئولین و افسران سپاه پاسداران به محل آمدند تا از وضعیت موجود سردربیاورند که شهید محمد منتظر قائم، نخستین فرمانده سپاه در یزد، همراه با بخشی از مسئولین سپاه به منطقه طبس آمده بود تا از چرایی واقعه اطلاع پیدا کند که هواپیماهای بنی صدر آمدند و آن منطقه را بمباران کردند تا اثری از هواپیماها باقی نماند که بعد از این بمبارانها محمد منتظر قائم به شهادت رسید.
به جز این واقعه، اتفاق دیگری که بسیار غیرمنتظره مینمود، خنجر از پشت رئیس جمهور منتخب مردم در سال ۱۳۵۹، ابوالحسن بنی صدر به مردم بود که در ظاهر میخواست برای کشور دلسوزی کند. دستور بمباران هواپیماهای امریکایی را صادر کرد به این بهانه که، چون ساخت کشور آمریکا است، پس رادار آن هم دست آنهاست پس از این طریق میتوانند داخل کشور شوند، اما درواقع اسنادی که در آنجا است را از بین برد.
انتهای پیام/ 118
منبع خبر