به گزارش مجاهدت از مشرق، کانال تلگرامی مطالعات خلیج فارس در مطلبی با عنوان عادیسازی به چه قیمتی به یادداشت متتشر شده در اندیشکده Gulf International Forum پرداخت:
فشار آمریکا به عربستان و دیگر کشورهای عربی برای عادیسازی با اسرائیل، در سایه جنگ غزه، میتواند به گسست هرچه بیشتر میان این دولتها و مردمشان بیانجامد.
این یادداشت میافزاید افزون بر وضعیت انسانی در غزه، جوانان در کشورهای حاشیه خلیجفارس و عموم جهان عرب، تحت تأثیر ضربات سنگین حماس به نیروهای اسرائیل قرار میگیرند؛ و علیرغم تلاش خانوادههای حاکم، اگر نسل بعدی نتواند از مزایای روابط نزدیکتر با اسرائیل متقاعد شود، پیمان ابراهیم در بلندمدت محکوم به شکست است.
درحالیکه جنگ غزه به ماه نهم خود نزدیک شده و تاکتیکهای تهاجمی اسرائیل زیر ذرهبین جهانی قرار گرفته است، ایالات متحده به فشار بر عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی برای سازش با اسرائیل ادامه میدهد.
این رویکرد نه تنها به گونهای فزاینده غیرمنطقی به نظر میرسد، بلکه خطر تشدید تنش میان رهبران عرب و مردم آنها را نیز درپی دارد؛ و روابط میان آمریکا و جهان عرب را به خطر میاندازد. خشم جهان عرب از تبعیت رهبرانشان از خواستههای آمریکا، و حمایت بیقید وشرط بایدن از اسرائیل، به اوج خود رسیده است؛ و فیلمهای روزانه از کشتار و ویرانی در غزه، این خشم را تشدید میکند.
واشنگتن با فشار برای عادیسازی در چنین شرایط بسیار غیرعادی، به خطر خصومت عمیق میان اعراب در سراسر منطقه و طولانیشدن جنگ غزه کمک میکند.
اعتراضات حمایت از فلسطین در سراسر جهان عرب از سوی دولتها سرکوب شده است؛ اگرچه بکارگیری تاکتیکهای خشونتآمیز در این زمینه، تعجبآور نیست؛ اما شدت اعتراضات و خشم راهپیمایان، نشاندهنده انزجار عمیق مردمی از واکنش یا عدم واکنش دولتهایشان به بمباران غزه است.
ناخرسندی اعراب از سیاستهای اسرائیل، ریشههای تاریخی و بیننسلی دارد؛ و دشمنی آنها همیشه با حمله نیروهای اسرائیلی به غیرنظامیان فلسطینی تشدید میشود.
آرمان فلسطین اغلب شکاف عمیقی میان مردم و دولتهای عربی پدید آورده؛ و نشان میدهد که چگونه حمایت مردمی از آرمان فلسطین با اولویتبندی رهبران برای منافع ملی و سیاست خارجی آنها در تضاد است.
بسیاری از شهروندان عرب مدتهاست که بر این عقیده بودهاند که رهبران آنها روابط خوب با ایالات متحده را بر مسئله فلسطین ترجیح میدهند؛ در یک نظرسنجی اخیر که در ۱۶ کشور عربی انجام شد، بیش از سهچهارم پاسخدهندگان گزارش دادند که نگرش آنها نسبت به ایالات متحده از زمان آغاز درگیری غزه منفیتر شده است. افزون بر این، بیش از نیمی از این دیدگاهها سیاست خارجی ایالات متحده (و سپس اسرائیل با ۲۶٪) را بزرگترین تهدید برای منطقه میدانند.
۹۲ درصد از پاسخدهندگان در همین نظرسنجی گفتند آرمان فلسطین را یک آرمان عربی میدانند که بازتابی از گذشته استعماری خاورمیانه است؛ این رقم، افزایش چشمگیری را نسبت به دو سال پیش نشان میدهد که تنها ۷۶ درصد بود. علیرغم حمایت قاطع از فلسطین و فلسطینیان در میان اعراب عادی، دولتهای دوستدار آمریکا در منطقه به طور کلی روابط خود را با تلآویو قطع نکردهاند.
نوعی بسیج مردمی حتی در کشورهای شدیداً طرفدار آمریکا پدید آمده است و ناپایداری پیمان ابراهیم را آشکار میکند.
جنگ غزه میتواند نارضایتی جوانان در کشورهای خلیجفارس را نیز تشدید کند؛ آنچه رژیمهای خلیجفارس باید به آن توجه کنند، جذابیت مردمی مقاومت فلسطین است؛ که از طریق یک فرهنگ واژگان مذهبی آشنا ارائه میشود.. شهروندان جوان خلیجی که تحت تأثیر گفتمان دولتی درباره مردانگی و قدرت نظامی به هیجان آمدهاند، اکنون با ویدئوهای جنگجویان حماس که ضربات سنگینی به نیروهای اسرائیلی وارد میکنند، هیپنوتیزم شدهاند.
علیرغم همه تلاشهای دیپلماتهای کشورهای خلیج فارس و خانوادههای حاکم، اگر نسل بعدی نتواند از مزایای روابط نزدیکتر با اسرائیل متقاعد شود، توافقنامه ابراهیم در درازمدت محکوم به شکست است.
از همینرو، بسیار مهم است که آمریکا یک گام پس بردارد، و پیامدهای عادیسازی عجولانه را، در زمانیکه اکثریت قریببهاتفاق مردم مخالف آن هستند، ارزیابی کند. تنش میان دولتهای منطقه و شهروندان آنها، عمدتاً برآمده از تضاد دیدگاهها درباره اسرائیل است.
اگرچه شاید سیاستمداران، عادیسازی را راهی برای بهبود منافع ملی (تقویت امنیت منطقهای، بازدارنگی ایران، تسهیل انتقال فناوری..) بدانند، اما مردم، اسرائیل را تنها یک متجاوز علیه حق فلسطینیان، و تهدیدی برای ثبات منطقه میبینند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است