همیشه اولینها دردناکتر وترسناکترند.مثل اولین سالی که بدون حضور پدرومادرمان تحویل میشود.اولین سفره هفتسینی که بدون سین سایه پدرومادر پهن میشود و اولین سالی که بدون عیدی پربرکت والدین آغاز میشود
به گزارش مجاهدت از مشرق، متاسفانه یکی از غم انگیزترین اتفاقهایی که در زندگی هر کسی ممکن است رخ بدهد، دیدن جای خالی پدر و مادر است.
اگر مناسبت و رویدادی هم باشد که دیگر نور علی نور است. امسال برای برخیها جای خالی پدر یا مادر در کنار سفره هفت سینِ عید نوروز بدجوری دهن کجی میکند.
برخی در این جور شرایط تصمیم می گیرند نه سفرهای در کار باشد نه هفت سینی تا به این طریق خودشان را گول بزنند که آنها هنوز هم کنارشان هستند. شاید حضورشان نباشد اما خیالشان چرا. با این حال بعدِ از دست دادن پدر یا مادر بارها درد اینکه دیگر به جای آغوش گرم و بوسیدن روی ماهش، قرار است تکه سنگ سرد و بی جانی را در آغوش بگیرند، هزار بار آدم را میکشد و زنده میکند.
تصورش هم دردناک است چه برسد به اینکه دقیقا در آن لحظه و شرایط قرار بگیرید، آن وقت است که زمین و زمان هم یک جا جمع شوند نمیتوانند این حجم از غمی که در وجودتان نشسته است را کنار بزنند و حالتان را خوب کنند.
امسال را با دعای خیر چه کسی آغاز کنیم؟
آدمیم دیگر، وقتی پدر و مادر نباشند همهچیز بوی غم میدهد. وقتی بوی عید و بساط ماهی گلی و سبزه و سنبل میآید عزا میگیریم و غممان سر باز میکند.
اگر اولین سال باشد که دیگر غممان به توان چند میرسد. اولینها همیشه دردناکتر و ترسناکترند. یک جورهایی انگار گم میشویم و غصهمان میگیرد. با خودمان میگوییم، قرار است با دعای از ته دل چه کسی سالمان را آغاز کنم؟ قرار است از دستان مهربان چه کسی عیدی بگیریم؟ همان اسکناسهای نوی تا نخوردهای که پدر لای قرآن میگذاشت و مادر با مهربانی میگفت اینجوری برکتش بیشتر است.
همان عیدیهای شیرینی که مبلغش مهم نبود اما ما را به وجد میآورد و برایش نقشه میکشیدیم. همانهایی که پدر و مادر با شرمندگی میگفتند ببخشید کم هست اما حلال است و پر برکت.
شما خوشبختید، خبر ندارید
اگر پدر و مادرتان زندهاند، شما جزء خوشبختترین آدمها هستید، ممکن است خودتان خبر نداشته باشید یا خدایی نکرده زمانی متوجه شوید که دیگر دیر شده باشد و این دُرهای ارزشمند کنارتان نباشند.
یک دفعه به خودتان میآیید و میبینید بی پناه شدیدهاید. میبینید عید شده است و حسرت یک عیدی و دعای خیر دیگر از دستان پدر یا مادر بر دلتان مانده است و مجبورید هفت سینتان را بدون سین سایه پدر یا مادر بچینید.
آن زمان است که حاضرید هرچه دارید بدهید، اما فقط یک دقیقه بیشتر عطر آغوششان را، دستانشان را، حرفهایشان را و صدایشان را نفس بکشید و زندگی کنید. با خودتان میگویید کاش کمتر غر میزدیم و بیشتر میشنیدمشان.
کاش سوالات زیادتری میپرسیدیم و از تجربههایشان بیشتر استفاده میکردیم. بیشتر خوشحالشان میکردیم و بیشتر با آنها وقت میگذراندیم.
حیف است دیر نکنید و قدر این نعمتهای بیتکرار را حالا که در کنارتان هستند بدانید. اگر شما هنوز این نعمت را دارید خوشا به سعادتتان پس برخیزید و بروید نزد پدرو مادرتان و گل بگویید و گل بشنوید. بخندید و دعای خیرشان را بدرقه زندگی و آخرتتان کنید.
حالا یک پارتی گردن کلفت دارید!
اگر هم پدر و مادرتان در قید حیات نیستند که افسوس. ما آدمها نگاهمان دنیوی و کوچک و محدود است، آنها میروند و با محبت و مهربانی و اعمال خوبی که داشتند، در آن محلههای بالا و خوش آب و هوای بهشت منزل میکنند، اما ما که بازماندهایم، افسوسِ بی پناه شدن و بی تکیهگاه بودن خودمان را میخوریم. آدمیم دیگر…اما غمتان نباشد، آنها رفتهاند اما دعایشان همراه ماست، هربار کمکهای آسمانی و امدادهای غیبی که برایتان نازل شد، بدانید و آگاه باشید که همان دعای خیر آنهاست، با اینکه رفتهاند اما باز هم حسابی هوایمان را دارند.
پس افسوس بس است بلند شوید و در ساعت تحویل سال بر سر مزار والدینتان بروید و از خدا طلب حاجت کنید.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید:«… و انسان باید بعد از آن که بر سر قبر پدر و مادر رفت و خود برایشان دعا کرد، حاجت خود را [از خدا] بخواهد.»در این آخر سالی خواستیم بگوییم هیچ عیدی برای ما به شیرینی عیدیهای پدر و مادر نمیشود. حالا که آنها سفر کردهاند، خودتان را برای دستبوسی و طلب دعای خیر به منزلگاه جدیدشان برسانید، یقینا حالا که به خدا نزدیکتر شدهاند عیدی ویژهتری برایمان در نظر گرفتهاند…
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است