فرمانده دلها سلام

فرمانده دلها سلام


گروه استان‌های دفاع‌پرس – «ابوالقاسم محمدزاده» نویسنده کتاب دفاع مقدس؛ دلم این روزها گرفته. گاهی مه‌آلود و گاه بارانی. می‌خواستم از دلم بگویم و حرف‌های نگفته‌اش. که گاه طوفان به پا می‌کنند و دشت سینه‌ام را در می‌نوردند و با رعد و برقی درونی بارانی می‌بارد، اما وقتی یاد حرف‌های شهید پویا ایزدی می‌افتم خجالت می‌کشم حرفی بزنم و حرف‌هایم بغض می‌شود و در گلو جاخوش می‌کند.

آخر فرمانده دلم! شهید ایزدی گفته بود:

«هر شهیدی را که دوستش داری! کوچه دلت را به نامش کن. یقین بدان در کوچه‌ پس‌ کوچه‌های دنیا تنهایت نمی‌گذارد».

اخوی‌ جان! بزرگترم! برادرم! فرمانده‌ام…

کوچه تنگ این دل وامانده که لیاقت و گنجایش نام بزرگی چون تو را ندارد. این دل زنگار گرفته وابسته به دنیا که سرمش می‌آید نام زیبای تو را بر خود بگذارد. اگر چه هر دو «قاسمیم»

اما هیهات! هیهات!…

عزیزم! قاسم‌ جان! فرمانده عزیز! فرمانده دلها. محبوب قلب‌های درونی و بیرونی. خار چشم دشمنان! دشمنانی که حتی از شنیدن نام و راهت واهمه دارند. بگذار در این وانفسای روزگار و شرایط سخت زمانه که به هر دلیلی راه بصیرت و شناخت بر مابسته شده، کوچه تنگ و باریک دلم را بنام تو زینت دهم و فرمانده‌اش تو باشی و خودت دستم را بگیری و بکشانی به سمت مکتبت. مکتبی که خود شاگرد مکتب‌خانه امامین انقلاب بودی.

فرمانده در دنیا دستم را محمود کاوه گرفت و پس از او، پس از اینهمه سال که با نام و مرامت عشق می‌کردیم. شما بگیرش که دست‌های ما خالیست و کوچه‌پس‌کوچه‌های دل غبارآلود.

فرمانده‌ام حاج قاسم! دلم برای خنده‌هایت تنگ شده. دلم برای نگاه‌های نافذت تنگ شده… خودت بگو چه کنم…

دوباره حرف شهید پویا ایزدی را زمزمه می‌کنم که گفته بود:

«هر شهیدی را که دوستش داری کوچه دلت را به نامش کن یقین بدان در کوچه‌پس‌کوچه‌های پر پیچ‌و‌خم دنیا تنهایت نمی‌گذارد.»

در این وانفسای دنیا «فرمانده‌ی دلم» دستم را بگیر…

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید