قابل اعتمادترین روایت‌ها از کربلا/ امام سجاد (ع) اولین هیئت‎دار امام حسین (ع) بود

قابل اعتمادترین روایت‌ها از کربلا/ امام سجاد (ع) اولین هیئت‎دار امام حسین (ع) بود


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس: ولی منصوریان؛ پژوهش، تحقیق و روشنگری مستند درباره ابعاد نهضت عظیم امام حسین (ع) در عاشورا بعد از گذشته بیش از ۱۴۰۰ سال هنوز ضروری به‌نظر می‌رسد چراکه این نهضت بزرگ اسلامی تاریخ و سرنوشت بشریت را تحت تاثیر قرار است و نمی‌توان کربلا را یک حادثه خاص برای مسلمانان و شیعیان تلقی کرد بلکه تمام جهان درباره آن به تفکر واداشته شده‌اند.

بخاطر همین تبیین عاشورا یک ضرورت تاریخی در تمام دوران است لذا زمینه گفت‌وگویی را با «محمدرضا سنگری» پژوهشگر مطرح عاشورایی فراهم آوردیم تا به چند سوال پیرامون این حادثه عظیم تاریخ بپردازیم که در ادامه می‌خوانید؛

دفاع‌پرس: درباره عاشورا و روایت‌های متعددی که از این نهضت بزرگ سوال وجود دارد؛ بسیاری نمی‌دانند اصلی‌ترین منابع و راویان عاشورا چه شخصیت‌هایی بوده‌اند لذا به‌عنوان مقدمه اشاره‌ای مستند به این موضوع بفرمایید که روایت‌های عاشورا از دست چه کسانی به دست ما رسیده است؟

نهضت حضرت اباعبدالله (ع) که کانون آن کربلا و به‌خصوص روز عاشورا است، واقعه‌ی است که حتی جزئیات آن برای ما بیان شده است. در مجموعه تاریخ اسلام، به‌ویژه سده اول تاریخ اسلام واقعه‌ی را نمی‌شناسم که به‌اندازه واقعه عاشورا اجزا و جزئیات آن به‌نوعی با نگاه مینیاتوری نسبت به آن صورت گرفته باشد.

سبب موضوع و دلیل اینکه این‌گونه نگاه به عاشورا و کربلا شده است، نخست این است که یک سنتی در جنگ‌های گذشته به نام واقعه‌نگاران وجود داشته است. یعنی در صحنه جنگ حضور پیدا می‌کردند و وقایع را از نزدیک می‌‎دیدند و می‌نوشتند و کسی به آن‌ها کاری نداشت. یعنی در صحنه‎ی جنگ کسی مزاحم آن‌ها نمی‌شد که درست به شیوه خبرنگاران امروزی بوده است.

نقش وقایع‌نگاران در روایت کربلا

در سپاه دشمن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) یعنی سپاه عبیدالله بن زیاد در صحنه کربلا عمر بن سعد فرماندهی آن را برعهده داشت دو وقایع‌نگار وجود داشته‌اند که بخشی از مسائل مربوط به حادثه را آن‌‎ها بیان کرده‎اند. یکی از آن‌‎ها شخصی به اسم حلال بن نافع و دیگری حمید بن مسلم است که گزارشاتی از کربلا را مطرح کرده‌اند و همان‌جا در صحنه مطرح کرده‎اند.

آن‌گونه که از گزارشات این‌ها برمی‎آید حتی در لحظه شهادت امام (ع)، در کنار گودال قتلگاه ایستاده‎اند و یک به یک کسانی را که به امام (ع) ضربه می‎زنند را ثبت می‌کنند؛ حتی آن‎ها نوح سلاح که نیزه یا شمشیر و چگونگی ضربه و محل اصابت ضربه را دقیق مشخص می‌کنند و می‌گویند چه کسی تیر زده است و امام (ع) در آن شرایط چه حالتی و شرایطی داشت.

حمید بن مسلم روایت می‌کند: «به خدا قسم من در جنگ‌های مختلف شرکت‎ کرده‌ام و کسی را ندیده‌ام اینقدر زخم خورده باشد و چنین چهره آرامی داشته باشد»؛ او حتی نگاه امام (ع) را توصیف کرده است؛ بنابراین کسانی در سپاه دشمن بودند که واقعه‌نگاری می‎کردند و رویداد‌ها را ثبت می‌کردند و باید این گزارش را بعدا در کوفه به عبیدالله زیاد و سپس بعد‌ها برای یزید ارسال می‎کردند. کمااینکه بعد‌ها که سر‌ها را به سمت شام حرکت می‌دهند، کسی مثل «زحر به قیس جعفی» وجود دارد که قرار است او گزارش‌ها را به یزد بگوید و کمااینکه وقتی به آن‎‌جا می‌رسد گزارش می‌دهد و می‌گوید این اتفاقات افتاد و هرچند دروغ می‌گوید و کاملا معلوم می‌شود بخشی از آن چیزی که طرح می‎کند دروغ است و با واقعیت سازگار نیست، اما معلوم می‌شود کسانی گزارش‎گر بوده‌اند و مسوولیت تهیه گزارش دارند.

دفاع‌پرس: اشاره فرمودید به گزارش مجاهدت از‌گر‌های سپاه دشمن، اما در سپاه اباعبدالله (ع) در این زمینه چگونه بوده است، آیا در سپاه حضرت نیز چنین رویکردی وجود داشته است؟

در سپاه حضرت اباعبدالله (ع) نیز یک گزارش‌گر یا وقایع‌نگار وجود داشته است. شخصیتی که ما در سپاه حضرت (ع) داریم، شخصی به اسم «عقبه بن سمعان» است، او خود می‌گوید: «من از آغاز حرکت امام (ع) از مدینه تا کربلا و تا عصر روز عاشورا که همه یاران شهید شده بودند و دیگر کسی باقی نمانده بود، من کنار امام (ع) بودم»؛ که امام (ع) به او دستور می‌دهد از کربلا بیرون برود هرچند او اسرار می‌کند کنار امام (ع) باشد و شهادت را درک کند، اما امام (ع) فرمود: «نه؛ تو باید گزارش را به مردم و نسل‌های آینده برسانی». عاقبت «عقبه بن سمعان» می‌رود و دستگیر می‌شود و می‌گوید من کاره‌ای نبوده‌ام و او را رها می‌کنند.

اولین مقتلی که از کربلا نوشته شد

دکتر حجت‌الله جودکی مجموع ۱۱۳ روایت را از تاریخ طبری که یکی از منابع اصلی برای کسانی است که قصد دارند درباره واقعه عاشورا سخن بگویند استفاده می‌کنند، جمع‌آوری کرده است. اولین مقتل ما مقتل ابومخنف ماست که با فاصله اندگی پس از کربلا نگاشته شده است و ابومخنف کسانی را که در صحنه کربلا حضور داشته‌اند را دیده است و از زبان آن‌ها این واقعه را روایت کرده است.

به دلیل اینکه این مقتل وجود ندارد آقای دکتر جودکی ۱۱۳ روایت را از ابومخنف که در تاریخ طبری بوده را مستقلا جمع‌آوری کرده است و آن‎ها در تحت عنوان مقتل ابومخنف چاپ کرده است که یکی از کسانی که روای بوده «عقبه بن سمعان» است که تا بعداز ظهر روز عاشورا کنار امام (ع) بوده و روایات او کسانی که بوده‌اند قابل اعتناترین و قابل اعتمادترین و نزدیک‌ترین گزارش‌ها به حادثه کربلاست که ما می‎توانیم از آن‌ها بهره‌گیری و استفاده کنیم.

دفاع‌پرس: برای بسیاری سوال است چگونه مسائل کربلا به این اندازه جزیی و ریز بیان شده است، چه کسانی روای این اتفاقات است و آیا این راویان چقدر مورد اعتماد و اعتنا هستند؟
بخشی از این روایت‌ها را گزارش‎گران سپاه دشمن و بخش دیگر آن گزارش‌گر سپاه حضرت اباعبدالله (ع) آن را روایت کرده است. البته این‌ها تنها نیست و کسانی که در کربلا حضور داشته‌اند و باقی می‌مانند ۸۴ نفر بوده‌اند که البته وقتی این تعداد به کوفه می‎روند بخشی از آن‌ها در کوفه می‎مانند و تعداد اندکی به شام می‎روند که همین‌ها نیز از کربلا گزارش دادند.

مثلا در کوفه چهار نفر خطبه می‌خوانند؛ یکی از کسانی که خطبه می‎خواند حضرت زینب کبری (س) است؛ ایشان در خطبه خودشان گوشه‌هایی از کربلا را برای ما بیان می‎کنند و می‌فرمایند چه کار‌هایی کردند و چگونه به شهادت رساندند. حضرت فاطمه صغری دختر امام حسین (ع) گزارش می‌دهند و خطبه می‎‌خواند و مردم کوفه را سرزنش می‌کند، اما در همین خطبه خوانی و سخنرانی مختصر در کوفه، گوشه‌ای از حادثه را برای ما روشن می‌کنند. حضرت ام کلثوم خطبه می‌خوانند و امام سجاد (ع)؛ بنابراین کسانی که از کربلا آمده‎اند در کوفه و شام که وقتی مقابل یزید قرار می‎گیرند با او صحبت می‌کنند و می‌گویند شما این‌گونه عمل کردید و جنایات عبیدالله زیاد و دیگر جنایات کاران را مطرح می‌کنند.

البته قصه به اینجا ختم نمی‌شود و تعداد کاروانیان که اندک شده‎اند و امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «ما ۱۲ نفر بودیم که ما را وارد کاخ یزد کردند»؛ همین افراد وقتی به مدینه باز می‎گردند کنار بقیع و کنار مزار نبوی گزارش می‌دهند و کربلا را مطرح می‎کنند و کنار کسانی که در کربلا بودند کسان دیگری هم هستند که گزارش‌هایی را که از حاضران در کربلا دریافت کردند را بعدا روضه و شعر می‌کنند و در کنار مزار پیامبر (ص) و بقیع آن را عرضه می‌کنند که یکی از آن‎ها حضرت ام البنین (س) مادر حضرت ابوالفضل (ع)، جعفر، عثمان و عبدالله است که چهار فرزند او در کربلا به شهادت رسیده است.

اینجا کسان دیگری نیز مثل سکینه (س) دختر اباعبدالله الحسین (ع) و دیگر افراد حاضر در کربلا و حتی کودک چهار یا پنج ساله‌ای که امام محمدباقر (ع) است و در کربلا حاضر بوده است گزارش می‎کند. بعضی از کسانی که باقی ماندند مثل رباب همسر اباعبدالله (ع) گزارش می‌کنند.

ابومخنف روایت شفاهی از کربلاست

فاطمه صغری (س) که دختر بزرگ امام حسین (ع) است براساس تحقیقات من بالای ۱۸ سال سن دارد، چون بعدا با حسن مثنی ازدواج کرده است او پسر امام حسن مجتبی (ع) است که در کربلا زخمی می‌شود و وقتی روز یازدهم قصد داشتند سر او را جدا کنند چشمانش را باز می‎کند و اسما خارجه نسبتی با مادر او دارد از فرماندهان سپاه عمر بن سعد است مانع قتل او می‌شود و او را به کوفه می‎برند و درمان می‎کنند و برمی‎گردد لذا حسن مثنی نیز یک گزارش‌گر از کربلاست. وقتی حسن مثنی به شهادت می‎رسد، چون او را نیز مثل پدرش مسموم کردند، همسرش فاطمه صغری روی مزار او در بقیع چادر می‌زند و حادثه کربلا را برای فرزندانش بازگو می‎کند؛ لذا گزارش‌های ما از کربلا بسیار است که از این طریق برای ما رسیده است؛ لذا بخشی از راویان در حادثه کربلا بوده‌اند و تجربه‌ی زیسته خودشان را به تعبیری بیان و گزارش می‎کنند که مثل حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) و امام محمدباقر (ع) افراد قابل اعتمادی هستند. اینجا کاتبان ما کسانی مثل ابومخنف هستند که روایت‌های شفاهی از کربلا را نگارش می‌کنند. چون مسئله خیلی بازتاب پیدا می‎کند و البته تصور دشمن چنین بوده است که ماجرا را تمام می‎کنند و واقعا در کربلا تصور چنین بود که همه چیز تمام شد و اگر ما نیز غروب کربلا حاضر بودیم قصه را تمام شده می‎دانستیم.

دو گروه می‌گویند همه چیز تمام شد یا باید همه چیز را تمام کرد. اینجا هم دشمن می‌‎گوید باید همه چیز را تمام کرد که حمید بن مسلم می‌گوید: «وقتی وارد خیمه امام سجاد (ع) شدیم؛ شمر گفت باید او را بکشید، چون امیر عبیدالله گفته است هیچ کس از این خانواده نباید زنده بماند»؛ حمید بن مسلم می‎گویند: «من گفتم او [اشاره به امام سجاد (ع)]در حال مردم است»، یعنی وضع امام سجاد (ع) به‌گونه‌‎ای بود که هر کس ایشان را می‎دید فکر می‎کرد چند لحظه دیگر تمام می‎کند. حمید بن مسلم و شبعث بن ربعی مداخله کردند و گفتند خودش می‌میرد و می‌گوید شمر از من پرسید تو کیستی و من از ترس اینکه بعدا در کنار عبیدالله زیاد من را معرفی نکند اسم خودم را مطرح نکردم که معلوم می‌شود کاتبان خیلی شناخته شده نبودند و گاهی اوقات پناه کار نگارش را انجام می‌دادند.

حمید بن مسلم اولین کسی است که همراه با خولی بن یزید اصبحی سَر امام حسین (ع) را به سمت دارالاماره عبیدالله بن زیاد می‌آورند که معلوم می‌شود که او که همراه خولی می‌آید در واقع آمده است تا گزارش بدهد و گزارش‌هایی که مکتوب بوده است و چادر ویژه برای نگارش داشتند را منتقل می‌کنند.

نقش قیام مختار در روایت‌های کربلا

پنج سال پس از کربلا در سال ۶۶ هجری قیام مختار رقم می‌خورد که یک‌‎سال و نیم بیشتر این نهضت طول نکشید، اما شخص مختار نیز اطلاعات می‎گیرد. یعنی هرکدام از جنایت‌کاران را که دستگیر می‌کند از آن‌ها گزارش می‌گیرد که در کربلا چه کرده‌اند و یا از کسان دیگری که بوده‌اند سوال می‌‎کند که این‎ها در کربلا چه کرده‌اند. فرضا از حکیم بن طفیل طایی سنبسی که از قاتلان حضرت ابالفضل عباس (ع) بود، بخشی اطلاعات می‌گیرند؛ بنابراین از چند مرجع و منبع اطلاعات از کربلا دریافت می‌شود؛ یکی کاتبان است. دوم بازماندگان کربلاست که بعدا در مدینه کربلا را با برپایی مجلس، گزارش می‌دهند.

دفاع‌پرس: درباره نوع عزاداری برای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و اولین هیئات عزاداری برای ایشان آیا از ائمه علیهم السلام چیزی در دست است؟
بله؛ اولین هیئات‌دار امام حسین (ع)، امام سجاد (ع) بوده است. ایشان کنار بقیع مجلس برپا می‎کند و حتی غذا تهیه می‌کنند تا کسانی که در این جلسه اشک می‌ریزند توان اشک ریختن داشته باشند. حتی درباره اینکه نوع غذا چه باشد نیز مطالبی است. شکل برگزاری مجالس و نوع غذایی که حضرت سجاد (ع) تهیه کرده است همگی موجود است که نشان می‌دهد گزارش‌ها در مدینه نیز مطرح می‌شود و کسانی آن‎ها را می‎نویسند.

مقتل‌هایی که از کربلا به دست ما نرسید

بعضی از جنایات‌کاران کربلا نیز بعد‌ها گزارش‌هایی طرح می‌کنند یا به دیگران می‌گویند «من در کربلا دیدم که شخصی چنین تیر زد و طرف مقابل را به شهادت رساند»؛ آن طرفی که این سخن را شنیده است می‌گوید متوجه شدم خودش بوده است، اما نخواست بگوید من بودم؛ لذا این همه جزئیات از کربلا به این روش‌ها به دست ما رسیده است که در برخی از کتاب‌ها با فاصله خیلی کم نوشته شده و برخی کتاب‌های دیگر از بین رفته است چراکه بسیار مقتل‌ها با فاصله کمی از عاشورا نوشته می‌شود، اما متاسفانه این مقاتل در دست ما نیست، اما بخشی از اطلاعات این مقتل‌ها در قرن‌های پنجم و ششم نقل شده است که تاریخ طبری و مقتل خوارزمی و دیگر کتاب‌ها نمونه آن بود.

دفاع‌پرس: در برخی از مقاتل مثل طبری که از اهل سنت هستند چگونه به حرف آن‌ها توجه و اعتما و اعتماد صورت می‌گیرد؟
این یک نکته مهم است که آیا ما می‌توانیم همه گزارش‌های کربلا را قبول کنیم یا اگر دو گزارش وجود دارد که احیانا این گزارش‌ها در تعارض باشند ما باید چکار کنیم که این راه‎کار دارد. یک راه کلی که مخصوص عاشورا نیست بلکه در تمام روایات مطرح است از شیوه اسناد و سند و زنجیره روایت بهره گرفته می‌شود که مشخص می‌شود کسانی که یک روایت را مطرح کرده بودند چه کسانی بودند و آیا قابل اعتماد هستند یا نه. راه دیگر، راه درایت است که با استدلال‌ها و زمینه‌هایی که تدارم می‌بینیم به نتیجه میرسیم که به «علم درایت» معروف است.

صحت روایت‌های کربلا از طریق استدلال عقلی

مثلا شخصی مانند فاضل دربندی که شخصیت بسیار بزرگ و فقیه و عالم بوده است در کتاب «اسرار الشهاده» روایت می‌کند که حضرت ابوالفضل العباس (ع) ۲۵ هزار نفر را در کربلا کشته است و برای امام حسین (ع) تا نزدیک به یک میلیون کشته را روایت کرده است و ما برای صحت آن به واقعیت تاریخی آن روزگار مراجعه می‌کنیم و در می‌یابیم همه حاضران در کربلا از کوفه بوده‎اند و آیا کوفه می‌توانسته چنین جمعیتی داشته باشد لذا استدلال عقلی می‎کنیم.
ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید