گروه سیاسی دفاعپرس: انقلاب اسلامی در جهان دو قطبی ندای الگوی سوم یعنی اسلام ناب را سرداد، این همان تداوم نهضت زعمای شیعه بود که هدفش استقرار توحید در همه شئون زندگی مردم هست، برای این منظور امامین انقلاب پنج گام را تبیین فرمودند که از مهمترین شئون تحقق این پنج گام تمرکز بر نسخه قسط و عدل در مقابل نسخه جهانی ظلم و جور هست.
نه شرقی نه غربی نقطه شروع حرکت انقلاب
انقلاب اسلامی طلوعی بود در میانه بزرگترین درگیری قرن بیستم در قالب جنگ سردی که در دل خود بیش از دهها جنگ را رقم زده بود، از جنگ ویتنام، جنگ شش روزه، جنگ کره، جنگ افغانستان، بحران موشکی کوبا و… دهها جنگ دیگر، البته قاعده موضوع یک درگیری داخلی میان دو جریان اومانیستی و چپ و راست یک نگرش بود که هر یک مدعی الگوی پایانی شدن بودند. اما ناگاه همه عالم در میانه درگیری شوروی و آمریکا با طلوع خورشید اسلام آن هم از ایران مواجه شدند.
طلوعی که در راس آن نام بزرگترین اسلام شناس زمان یعنی حضرت روح الله الموسوی خمینی رحمت الله علیه بود و همین دامنه وحشت را برای دو مدعی دیگر گسترش میداد. جایی که هر صدایی غیر از لیبرال دموکراسی غربی، یا سوسیالیسم و کمونیسم شرقی به سرعت توسط دو مدعی بزرگ خفه میشد، ناگاه اسلام ناب محمدی پس از ۱۴۰۰ سال مبارزه، سرکوب، فراموشی و تداوم نهضت زعمای شیعه در قالب یک حکومت طلوع کرد.
دیگر تاریخ را با تاریخ نگاری به سبک مشترقین و مستغربین نمیشد تفسیر کرد، گونه فراموش شده تاریخ ولایت الهی، اینبار در قامت انقلاب اسلامی رخ نمود.
مبنای تاریخ به گونهای دیگر
تاریخ ولایت الهی از آدم تا غدیر و از غدیر تا ظهور هست؛ همان تاریخ انبیاء و تاریخ ائمه و در میانه تاریخ ائمه تاریخ دوران غیبت و در دوران غیبت تاریخ غیبت صغری و غیبت کبری و در نهایت تاریخ زعمای و ولاه فقیه شیعه پس از نائبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
آری خمینی در این برهه تاریخی شصتمین زعیم بود که در میان حدود ۲۵۰ مرجع تقلید شیعه از آغاز غیبت صغری تا انقلاب اسلامی حرکت شیعه را در قالبهای مختلف سامان دادند و در نهایت او به عنوان بزرگترین زعیم شیعه توانست پرچم حکومت ولایی پس از آن کمتر از شش ماه حکومت امام حسن را بر زمین بکوبد.
آری پس از حدود ۱۳۵۰ سال دوباره حکومت ولایی شکل گرفت، حکومتی که مدعی احیای حکومت ده ساله نبوی، حکومت چهار سال و ۹ ماه علوی و حکومت شش ماه حسنی بود؛ و جالب اینکه جریان باطل عالم که دل خوش داشت در نهایت یکی از دو الگوی خود را بر جهان مسلط خواهد کرد به سرعت از طلوع اسلام در سرزمین ایران احساس خطر کرد، استقرار توحید هدف هست.
اما از وجه دیگر باید گفت یک واکاوی کلی از سخنان امامین انقلاب یک نتیجه گیری کلی را حاصل میکند و آن اینکه وظیفه اساسی و بنیادی انقلاب اسلامی محیا شدن و محیا کردن زمینهها برای پیاده سازی قرآن در زندگی بشر هست؛ جایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر اعضا مجلس خبرگان رهبری حرف آخر را زدند و فرمودند: «هدف اصلی انقلاب اسلامی؛ تحقق توحید در زندگی مردم هست.»
پس از ۴۶ سال باید در مسیری که میرویم گاهی بایستیم و به عقب و ردپایی که از ما جامانده بنگریم ببینیم چقدر منطبق با ردپای امام ما بوده هست.
حال زاویه نگاه را تغییر دهیم، انقلاب اسلامی یک کلان انقلاب انفسی هست که ذیل خود برای رسیدن به اهداف، نیاز به انقلابهایی دارد که در نگاه سنتی بر اساس مبانی قدرت؛ انقلاب فرهنگی، انقلاب اجتماعی، انقلاب دفاعی، انقلاب سیاسی و انقلاب اقتصادی ذیل آن اتفاق بیافتد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در مرحله بندی انقلاب اسلامی مراحل پنج گانهای را تبیین فرمودند: مرحله اول، «انقلاب اسلامی» و مرحله دوم «تشکیل نظام اسلامی» هست. مرحله سوم «تشکیل دولت اسلامی» هست که انقلاب اسلامی هم اینک در این گام قرار دارد و مراحل چهارم و پنجم «تشکیل کشور اسلامی» و «تشکیل دنیای اسلامی» خواهد بود.
در سر جمع این سه مبنا به عنوان نتیجه گیری کلی باید گفت که انقلاب اسلامی ایران حرف جدیدی نیست، همان احیا اسلام ناب محمدی هست که بطور حتم احیا این مهم بدون حاکمیت رهبر الهی و جاری ساختن قواعد الهی و توحیدی ممکن نیست. انقلاب اسلامی در کشاکش نبرد دو جبهه باطل طلوع کرد و ندای حق را در میانه نبرد دو قدرت جهانی سر داد. اما این صرفا یک شروع دوباره بود و انقلاب اسلامی باید ذیل خود تحول و انقلاب را در همه شئون محقق میساخت، اینکه کشور در پنج بعد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دفاعی و اجتماعی نیازمند انقلاب بود و البته تا کنون و در مرحله سوم انقلاب فعلا دو انقلاب سیاسی و دفاعی محقق شده و مرحله چهارم نیازمند تحقق انقلاب اقتصادی و اجتماعی هست تا آرمان همه انبیا و ائمه یعنی مقدمه سازی ظهور حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف محقق و مرحله پنجم آخرین گام این تحقق باشد.
هرچند البته امروز ابعاد قدرت دچار دگرگونی و باز تعریف شده و انقلاب اسلامی در بعد قدرت اطلاعات، علم و دانش و قدرت انرژی و در کنار آن قدرت فطری میتواند حرفهای مهمی برای زدن داشته باشد، اما باید توجه داشت عدم رسوخ نگاه توحیدی به حوزه ساینس و دانشگاهها خطر مهمی تحت عنوان ترمز حرکت انقلاب اسلامی خواهد بود، امروز جهان ناظر ناکارآمدی همه الگوهای ساینتفیک هست، از الگوی معیشتی ساینس تحت عنوان اقتصاد یا اکونومی که فلاکت بخش و عامل انباشت ثروت در جیب زرسالاران یهود شده و ظلم و جور را گسترده کرده، تا کشورهایی که با داشتن منابع و ثروتهای خدادادی و حتی قدرت علمی دچار فاجعه معیشتی هستند.
امروز پیاده سازیهای الگوهای مبتنی بر ساینس موجب شده مسجد که اصلیترین نهاد جمعی در جامعه اسلامی هست کارکردهای خود را از دست داده و تحویل ساختارهای مبتنی بر اندیشه امانیستی داده، در حالی که جامعه دینی و توحیدی باید مسجد محور باشد.
در الگوهای سیاسی ظلم و جور توسط ساختارهای بین المللی ساختارمند و توجیه شده، کودکان غزه حق حیات ندارند، اما سگهای صهیونیستها باید در بهترین شرایط زندگی کنند. پدیده سلبریتی یک ساخته سال این جریان ظلم هست که مثلا یک بازیگر، یک ورزشکار و امثال اینها حقوقی برابر دهها هزار کارگر در کشور خود میگیرند تا طمع و ظلم را ساختارمندتر کنند و هزاران مسئله دیگر که در پرتو ظلم و جور در دنیا جاریست و لزوم مقدمه سازی قسط و عدل برای مقابله با این ظلم و جور یک امر جدیست، چیزی که در حقیقت میتواند مقدمه ساز فرج و ظهور منجی عالم باشد.
انقلاب اسلامی تنها از طریق پیاده سازی قسط و عدل و بسط و گسترش آن در جهان میتواند به اهداف بلند خود یعنی تحویل پرچم در لحظه ظهور به حضرت بقیه الله الاعظم برسد. عدل بهعنوان هر چیزی سر جای خودش و قسط به عنوان اینکه سهم هر کس را به خودش دادن تعریف جامعی برای حل مشکلات امروز هست. به هر صورت ما در انقلاب اسلامی تنها یک چاره و مسیر داریم و آن بسط و گسترش توحید در همه ابعاد زندگی هست، شاید به نوعی دیگر همان بسط قسط و عدل در کارکرد معیشتی، استقرار حاکمیت ولی الهی در کارکرد سیاسی و مواردی از این دست.
انتهای پیام/ ۲۴۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
