قطعنامه ۲۲۳۱ توسعه موشکی ایران را منع نمی‌کند

تمامی موشک‌های ما نقطه‌زن هستند

به گزارش جهان نیوز، سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس در نامه‌ای به «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، آن چه را که «توسعه موشک‌های بالستیک با توان حمل کلاهک هسته‌ای ایران» خواندند، بر خلاف قطعنامه شورای امنیت عنوان می‌کنند.

سه کشور اروپایی در نامه خود که در میان اعضای شورای امنیت منتشر شده، از دبیرکل سازمان ملل خواسته‌اند تا در گزارش بعدی خود، شورای امنیت را از این موضوع مطلع کند که فعالیت‌های موشک بالستیک ایران ناسازگار با قطعنامه‌ای است که در سال 2015 توافق هسته‌ای ایران را تائید کرد.

«برایان هوک» رئیس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا نیز در واکنش به اقدام اخیر سه کشور اروپایی در ارسال یک نامه ضد ایرانی به دبیرکل سازمان ملل گفت: ما می‌خواهیم جلوی توسعه برنامه موشکی ایران را بگیریم.

«اسرائیل کاتز» وزیرخارجه رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به این نامه مدعی شده است که ایران در حال ساخت موشک‌های قادر به حمل کلاهک اتمی است که این اقدام نقض توافق هسته‌ای است.

وزیرخارجه این رژیم با حیاتی عنوان کردن زمان فعلی، مدعی شده است: لازم است تا گام بعدی برای مهار ستیزه‌جویی ایران که یک تهدید نظامی موثر است از سوی یک ائتلاف عربی -غربی به رهبری آمریکا برداشته شود.

در گفتگو با «پیتر جنکینز» به بررسی این نامه و ابعاد حقوقی برنامه موشکی ایران و نسبت آن با قطعنامه 2231 شورای امنیت پرداخته ایم. جنکینز سفیر سابق انگلیس در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان ملل است. وی دانش آموخته دانشگاه‌های کمبریج و هاروارد است و 2 بار در وین حضور داشته و مأموریتهای دیپلماتیک در آمریکا، فرانسه، برزیل و اتریش را بر عهده داشته است.

سه کشور اروپایی عضو برجام با ارسال نامه‌ای به «آنتونیو گوترش»، مدعی شدند که برخی از مدل‌های موشک‌های بالستیک ایران با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که توافق هسته‌ای با ایران را تأیید کرده، «ناهمخوان» است. ادعای عدم همخوانی موشک‌های ایران با قطعنامه در حالی مطرح می‌شود که در قطعنامه ۲۲۳۱ از ایران «خواسته» شده که روی موشک‌هایی که «برای داشتن توانمندی حمل کلاهک اتمی طراحی شده‌اند»، کار نکند. ارزیابی شما از این نامه چیست؟ و آیا در نشست شورای امنیت در این خصوص ممکن است رأیی علیه ایران صادر شود؟
این ادعای اروپایی‌ها مبنی بر اینکه ابعادی از برنامه موشکی ایران با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل ناسازگار است، موضوع تازه‌ای نیست و درگذشته بیش از یک بار در مورد آن شنیده‌ایم. این ادعا با اتکا به پاراگراف 3 از پیوست B قطعنامه مذکور مطرح می‌شود.

در این پاراگراف از ایران خواسته می‌شود هیچ فعالیتی در ارتباط با موشک‌های بالستیکی که قادر به حمل کلاهک هسته‌ای هستند؛ نداشته باشد. می‌گویم «ابعادی از» چرا که این گونه برآورد می‌کنم که – البته نمی‌دانم- از دید اروپایی‌ها فقط برخی از موشک‌های ساخته شده یا در دست ساخت ایران قادر به حمل کلاهک هسته‌ای خواهند بود.

اما آیا می‌توان گفت که مو لای درز این ادعا نمی‌رود؟ خیر، این ادعا به دلیل وجود کلمه «طراحی شده» جای بحث دارد. چنین کلمه‌ای نمایندگان ایران را قادر به طرح این موضوع می‌کند که هیچ یک از موشک‌های ساخته شده یا در دست ساخت این کشور با هدف نقل و انتقال هسته‌ای طراحی نشده‌اند و اثبات این مسئله باری را روی دوش اروپایی‌ها می‌گذارد که احتمالاً قادر به تحمل آن نیستند.

این اقدام اروپا در حالی است که پیش از این نیز در واکنش به کاهش تعهدات برجامی، ایران را تهدید به بررسی مکانیسم ماشه کرده بود. چرا در کنار تهدید به بررسی مکانیسم ماشه، بحث موشکی ایران را هم مطرح کرده اند؟
اما درباره اینکه چرا اروپایی‌ها مجدداً در این مقطع چنین ادعایی را با نامه نگاری به دبیرکل سازمان ملل پیش کشیدند، ارزیابی من این است که رابطه‌ای میان این اقدام و سیاست ایران مبنی بر عمل نکردن تدریجی به توافق هسته‌ای 2015 تحت عنوان برجام وجود دارد. طبق برآورد من اروپایی‌ها به دنبال اعمال فشار دیپلماتیک بر ایران در مواجهه با فشار دیپلماتیک متقابلی هستند که ایران با تهدید علیه بقای برجام بر آنها اعمال می‌کند.

اما اگر این تاکتیک آنها است، آیا موثر خواهد بود؟ افسوس، به نظر می‌آید که ترجیح ایران بی اساس خواندن ادعای اروپایی‌ها و رد آن و همچنین تداوم مسیر تدریجی است که به سمت کشتن برجام پیش می‌رود. می‌گویم «افسوس» چرا که همانگونه که در گذشته نیز گفته‌ام، بر این باورم که سیاست کاهش تدریجی تعهدات هم مناسب نیست: این منحصر به تنبیه اروپا در حدی غیرسازنده از بابت بی‌عدالتی‌هایی می‌شود که آمریکا مرتکب و ایران مانع از کمک اروپایی‌ها برای کاهش آنها شده است.

این دو اقدام اروپا در حالی است که به تعهدات خود در قبال ایران ذیل برجام عمل نکرد و کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران هم واکنشی به انفعال کشورهای اروپایی بوده است. طرح موضوع موشکی چه آثاری بر برجام خواهد گذاشت؟
گمان نمی‌کنم دلایل عینی برای متهم کردن اروپا به پیش گرفتن سیاست منفعلانه طی 22 ماه گذشته- از زمانی که ترامپ برای نخستین بار علیه برجام اعلام جنگ کرد- وجود داشته باشد.

اروپایی‌ها بارها سعی کرده‌اند ترامپ را قانع کنند که برجام جزء ارزشمندی از رژیم جهانی منع اشاعه است. آنها به طور مداوم با سیاست ترامپ مبنی بر اعمال فشار حداکثری علیه ایران که از دید آنها هم ناعادلانه و هم ناسازگار با مشارکت در تامین صلح و ثبات جهانی است، مخالفت کرده‌اند.

اروپایی‌ها مکانیسم تسهیل تجارت موسوم به اینستکس را راه‌اندازی کرده‌اند. امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه به دنبال ایجاد مبنایی برای ازسرگیری خرید نفت ایران از سوی اروپایی‌ها بوده است حال آنکه رئیس ‌جمهور روحانی از همکاری در این زمینه امتناع کرد.

در قطعنامه ۲۲۳۱ از عبارت «call on» معادل «خواستار» استفاده شده است که دارای الزام حقوقی نیست. بر این اساس در حالی که طبق ادعای مطرح شده توسط اروپا، ایران دارای مدلهایی از موشک است که قابلیت حمل کلاهک هسته ای دارد اما هیچ نهاد حقوقی برای بررسی «حقوقی» برنامه موشکی کشورها وجود ندارد. یعنی اینکه توان موشکی یک کشور دارای ابعاد دفاعی است یا تهاجمی و یا قابلیت حمل کلاهک هسته ای، معیار حقوقی مشخصی در نظام بین الملل وجود ندارد. ارزیابی شما چیست؟
از این بابت حق با شما است که قطعنامه 2231 شورای امنیت تعهدی که به لحاظ قانونی خودداری از توسعه نوع خاصی از موشک را الزام‌آور کند؛ بر ایران تحمیل نمی‌کند. همچنین از این بابت نیز حق با شما است که ایران با توسعه و برخورداری از طیفی از انواع موشک‌ها، هیچ توافق بین‌المللی را نقض نمی‌کند.

این دلیلی است برای اینکه چرا اروپا به طرح این ادعا کفایت می‌کند که برنامه موشکی ایران با قطعنامه 2231 «ناسازگار» است و در عوض، اظهارات قابل بحثی را درباره انگیزه پنهان پشت ویژگی‌های برخی از موشک‌های ایرانی مطرح می‌کند.

ایران موشک قاره پیما ندارد و بُرد موشک‌هایش نیز نهایتاً ۲ هزار کیلومتر است. با وجود این رژیم صهیونیستی هم بمب اتمی دارد و هم موشک‌هایی دارد که بُرد آنها به مراتب بیشتر از موشک‌های ایران است و عربستان نیز برنامه موشکی پیشرفته ای دارد که اخیرا ابعاد جدیدی از آن رسانه ای شده است. با این حساب، طبق چه استدلالی ایران حق موازنه قوای موشکی را ندارد و اگر از ایران خواسته می‌شود برنامه موشکی خود را محدود کند همین خواسته باید از کشورهای اطراف ایران نیز صورت گیرد. ارزیابی شما چیست؟
باز هم حق با شما است: اسرائیل برنامه موشکی قابل تأملی دارد حال آنکه عربستان سعودی نیز از جانب فروشندگان خارجی تسلیحات مقدار قابل توجهی موشک دریافت کرده و گزارش شده که برنامه‌ای بومی را نیز در این زمینه در پیش گرفته است. هر دو آنها بر خلاف ایران موشک‌هایی در اختیار دارند که بُردشان از 2 هزار کیلومتر فراتر می‌رود (هرچند ایران پرتاب‌گر ماهواره‌ای را در دست ساخت دارد که قابلیت تغییر کاربری برای پرتاب موشک به فاصله‌ای بیش از 2 هزار کیلومتر را دارد).

این حقایق می بایست به عنوان موضوعی مهم در هرگونه مباحثه پیرامون برنامه موشکی ایران تلقی شود. به نظر من، این مباحث به دست‌کم 2 نتیجه‌گیری منجر می‌شود: برای ایران تلاش در راستای دفع توسل دیگران به موشک از راه کسب توانایی مقابله به مثل امری معقول است و دیگر اینکه فقط یک رویکرد منطقه‌ای در زمینه کنترل اشاعه موشکی شانس جلب رضایت ایران را دارد.

شما به این موضوع اشاره کردید که اسرائیل تسلیحات هسته‌ای دارد. این هم یک واقعیت است. اما این برخورداری ایران از تسلیحات هسته‌ای را توجیه نمی‌کند چرا که «تکرار یک اشتباه به عادی شدن آن منجر نمی‌شود». اما این برخورداری ایران از توان بازدارندگی موثر علیه اسرائیل در قالب موشک را توجیه می‌کند.

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید