به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، یکی از قیامهای خونین مردم مسلمان ایران به رهبری مراجع تقلید در قرن معاصر، که نقطه عطفی در تاریخ قیامهای اسلامی در تاریخ یکصد ساله اخیر است، قیام مردم مسلمان در مسجد گوهرشاد، واقعه گوهرشاد، یکی از جدیترین مقاطع تقابل ملت ایران با رژیم دیکتاتوری پهلوی به رهبری روحانیت شیعه بود که ۲۱ تیر ماه سال ۱۳۱۴ در کنار مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع) و بر ضد قانون کشف حجاب اجباری رضاخان صورت گرفت.
با اعلام قانون کشف حجاب اجباری توسط رژیم پهلوی، مراجع و علمای برجسته مشهد مقدس از جمله آیات عظام حاج آقا حسین قمی، حاج شیخ محمد آقازاده، شیخ هاشم قزوینی، سید عبدالله شیرازی، سید علی اکبر خویی، شیخ غلامحسین قزوینی، سیدعلی سیستانی و… در بیت آیتالله العظمی سید یونس اردبیلی (ره) اجتماع و اعتراض شدید خود را طی تلگرافی با امضای ۳۱ نفر از علمای برجسته مشهد به رضاخان ابلاغ کردند.
«محمدولی خان اسدی» ملقب به مصباح دیوان، مصباحالسلطنه و مصباح التولیه از سوی رژیم به عنوان یکی از عاملان کشتار مردم در حادثه مسجد گوهرشاد معرفی شد که اعدام او از سوی رضاخان حاصل یک پروندهسازی توسط فتحالله پاکروان استاندار خراسان صورت گرفت.
محمدولی خان که در زمان اعدام ۵۷ سال سن داشت از سال ۱۳۰۵ شمسی تا واپسین روزهای آذر ۱۳۱۴ مقام نیابت تولیت آستان قدس رضوی در مشهد را از سوی رضاشاه بر عهده داشت و چنان که از اسناد و مدارک متقن موجود برمی آید تا پایان عمر در خدمت صادقانه به مخدومش رضاشاه از هیچ کوششی فروگذار نکرد و شخص رضا شاه هم همواره از صداقت، درستکاری و پشتکار او نسبت به خودش اعلام رضایت کرده بود.
ولیخان در ۱۲۵۷ شمسی در بیرجند متولد شد و به تدریج با همت امیر ابراهیمخان شوکتالملک پلکان ترقی را طی کرد و در استان خراسان، نفوذ فوقالعادهای به دست آورد. او در دورههای ۴، ۵ و ۶ از حوزه نمایندگی زاهدان به مجلس شورای ملی راه یافت در جریان کودتای ۱۲۹۹ در صف حامیان رضاخان قرار گرفت، به عضویت مجلس مؤسسان درآمد و به انقراض قاجاریه و سلطنت پهلوی رأی داد. به پاس این خدمات در ۱۳۰۵ به مقام نیابت تولیت آستان قدس رضوی درآمد.
محمدولی خان اسدی تا واپسین زمان تصدی این سمت قدرتمندترین مقام استان خراسان محسوب میشد و عموماً استانداران و رؤسای وقت قشون و سایر مقامات ریز و درشت محلی بالاخص به خاطر جایگاه رفیع وی نزد رضا شاه اعتبار ویژهای برای او قائل بودند. فقط از اوایل سال ۱۳۱۴ شمسی و همزمان با آغاز استانداری فتحالله پاکروان در خراسان بود که این نظم بر هم خورد و پاکروان بر خلاف استانداران سابق نسبت به اسدی عنایتی نداشت و در همان حال اسدی هم اعتباری برای استاندار قائل نبود.
در این میان به ویژه پاکروان توانسته بود با همراهی برخی مقامات سیاسی ـ نظامی استان به تدریج مشکلاتی برای نایبالتولیه قدرتمند آستان قدس رضوی فراهم آورد و احتمالاً توانسته بود در روندی تدریجی ولی مداوم، ذهن رضا شاه را نسبت به اسدی مشوش ساخته او را از چشم شاه بیاندازد. بدین ترتیب و به رغم اینکه تمام شواهد و قراین و اسناد و مدارک موجود حاکی از آن است که در واقعه مسجد گوهرشاد اسدی از هیچ تلاشی برای پایان دادن به حادثه فروگذار نکرده است، با این احوال به ویژه با دسیسههای استاندار و برخی مقامات سیاسی و نظامی استان چنین به رضا شاه وانمود شد که اسدی به طور پیدا و پنهان از معترضان به سیاستهای شاه حمایت کرده و حتی موجبات فرار رهبر مخالفان «شیخ محمدتقی گنابادی» معروف به «بهلول» را از مشهد تا مرز افغانستان فراهم آورده است. ناگفته نماند که به دنبال اعلام تغییر لباس اجباری مردان و کشف حجاب، مخالفتهای گستردهای در سراسر کشور شکل گرفت که مهمترین آن در مشهد اتفاق افتاد.
آتش فتنه رضاخانی از کجا شعله گرفت
رضاخان در پیگیری این سیاست دستور داده بود تا حجاب از سرزنان مسلمان برگیرند، مردان کلاه غربی به سر کنند، روحانیون لباس روحانیت را از تن بیرون کنند و …
در پاسخ به این اقدامات علما و روحانیون مشهد طی جلساتی پنهانی تصمیم گرفتند با این حرکت رضاخان مقابله کنند و او را از این کار باز دارند. در یکی از این جلسات پیشنهاد شد که آیت الله حاجآقا حسین قمی به تهران برود و در مرحله اول با رضاخان مذاکره کند تا شاید بتواند او را از اجرای تصمیماتش باز دارد. وقتی آیتالله قمی به تهران آمد بلافاصله از سوی حکومت دستگیر و ممنوعالملاقات شد. سایر روحانیون نیز در مساجد و مجالس، به آگاه کردن مردم پرداختند. مسجد گوهر شاد از جمله مکانهای تجمع مردم و روشنگری رهبران روحانی بود. اجتماعات مردم در این مسجد هر روز بیشتر میشد و شهر حالت عادی خود را از دست میداد و سخنرانان نیز به ایراد بیانات آتشین میپرداختند.
همزمان با بازداشت حاج آقاحسین قمی، در مشهد نیز به دستور حکومت، روحانیونی همچون شیخ غلامرضا طبسی و شیخ شمس نیشابوری دستگیر شدند. صبح روز جمعه بیستم تیر ۱۳۱۴ نظامیان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و به روی آنان آتش گشودند و تعداد زیادی را کشته و زخمی کردند. ولی مردم مقاومت کرده و سربازان نیز بنا به دستوری که به آنها رسید، مراجعت کردند. به دنبال این حادثه مردم اطراف مشهد به سوی مسجد حرکت کردند.
روایت تکاندهنده شاهدان از کشتار مردم در مشجد گوهرشاد
فردای آن روز ۲۱ تیر جمعیت زیادتری در مسجد گوهر شاد تجمع کردند و علیه اقدامات دولت اعتراض کردند. سران نظامی و انتظامی مشهد این بار بنا به دستور رضاخان با تجهیزات کامل و افراد فراوان در نقاط حساس مستقر شدند و تفنگها، سلاحهای خودکار و حتی توپها را به منظور سرکوب مردم به میدان آوردند. حوالی ظهر مأمورین نظامی و انتظامی از هر سو به مردم هجوم آورده و داخل مسجد به طور وحشیانهای به کشتار آنان پرداختند. در این فاجعه عده زیادی شهید و مجروح و یا بازداشت شدند. کشتار مردم در این مسجد به اندازهای زیاد بود که به نقل از شاهدان عینی، چند کامیون جنازه از صحنه کشتار خارج کردند. یک روز پس از این فاجعه رژیم رضاخان به طور گسترده عملیات دستگیری علما و روحانیون را آغاز کرد و تعداد کثیری از آنان را بازداشت و روانه زندان نمود.
قیام گوهر شاد یک سال پس از بازگشت رضاخان از سفر به ترکیه و مشاهدات وی در مورد بیبند و باری و بیحجابی زنان ترکیه به وقوع پیوست. به دنبال این واقعه فتحالله پاکروان استاندار، با کمک برخی مقامات محلی، محمدولی خان اسدی نایبالتولیه آستان قدس رضوی را متهم کردند که در گسترش اعتراضات دست داشته است. به رغم اینکه هیچ گونه سند و مدرک معتبری دال بر این ادعا وجود نداشت، اما از آنجا که احتمالاً رأی رضا شاه هم بر لزوم محکومیت و برانداختن نهایی اسدی قرار گرفته بود، با پرونده سازیهای مقامات محلی نهایتاً دادگاه نظامی روز ۲۸ آذر ۱۳۱۴ اسدی را مجرم اعلام کرده محکوم به مرگ کرد و این حکم در ساعت ۶:۳۰ روز ۲۹ آذر ۱۳۱۴ اجرا شد.
چهره پنهان عامل اصلی کشتار مردم در گوهرشاد
گفته میشود فتحالله پاکروان از عوامل اصلی سرکوب مردم در حادثه مسجد گوهرشاد بود. از دوران صدارت او در سمت استانداری خراسان در واقعه کشف حجاب نامههای فراوانی در دست است. در ابتدا، خوی «دمکرات منشانه» این تحصیلکرده «سنسیر فرانسه» مانع از آن بود که برای اجرای کشف حجاب دست به دامن «زور» شود: «این اقدامات باید خیلی عاقلانه و با متانت و بدون اینکه کسی را عنفاً مجبور به کشف حجاب نمایید اجرا گردد».
این عبارت در زمانی بود که هنوز صبح دولتش ندمیده بود. دو سال بعد در مقام استاندار خراسان بخشنامهای صادر کرد بدین شرح: «.. لازم است به تمام مأمورین محلی اخطار نمایید که عموم آنها موظفند در پیشرفت نهضت بانوان تشریک مساعی نموده و خود آنها در این امر پیشقدم باشند و در جشنها نیز عموماً باید با بانوان خود حضور به هم رسانند و همچنین باید بدانند اندک قصور در این بابت موجب مسئولیت شدید و ممکن است منجر به انفصال و تعقیب آنها بشود. سایر اهالی نیز باید در نهضت بانوان شرکت نموده و آنهایی که در این قسمت ساعی هستند باید تشویق و کسان دیگر توبیخ و مورد مواخذه واقع شوند و مخصوصاً به اشخاصی که بانوان خود را در خانه نگاه میدارند باید اخطار شود که این امر ناپسندیده عاقبت خوبی برای آنها نخواهد داشت، زیرا اشخاص مخل نهضت نسوان بدون هیچ گونه ملاحظه تبعید خواهند شد. وصول این بخشنامه و نتیجهی اقدامات و عملیات خود را مرتباً گزارش دهید».
مدتی بعد به رئیس الوزرا اطلاع داد: «تا چند روز دیگر هیچ صنفی در مشهد باقی نخواهد ماند که جشن [کشف حجاب] نگرفته باشد. در نظر است پس از خاتمه جشنها ورود به صحن و حرم مطهر و بیوتات شریفه برای زنهای با چادر قدغن شود.
واکنش امام خمینی (ره) به قیام گوهرشاد
حضرت امام خمینی (ره)، منادی بزرگ مبارزه با استعمار و فرهنگ منحط آن، در گفتارخود به طور مکرر دیکتاتوری رضاخان و کشتار عمومی گوهرشاد را یادآوری کرده، و مردم مسلمان را به نهی از منکر و مبارزه و مقاومت در برابر استعمارگران ومزدوران روسیاه آنها فرا می خواند.
حضرت امام خمینی (ره) در یکی از فرازهای گفتارشان میفرمایند: «انگلیسیهای جنایتکار، رضاخان را اسلحه دارکردند، این آدم ناشایسته بی اصل را با اسلحه آوردند و مسلط کردند… اسلحه دردست بی عقل بود… آن جنایات و کشتار عامی که در مسجد گوهرشاد واقع شد، به دنبال آن، علمای خراسان را گرفتند آوردند به تهران حبس کردند، و بعضی شان را هم محاکمه کردند، و بعضیشان را هم کشتند، برای این که اسلحه در دست بی عقل بود..»
انتهای پیام/ 112
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است