یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۸ – ۱۷:۱۱ لزوم اقدام دستگاه دیپلماسی در قبال رویکرد دوگانه اروپا
دستگاه دیپلماسی باید درباره رویکرد دوگانه اروپا در قبال ایران بهویژه درباره حمایت از گروههای تروریستی و از طرفی حفظ ارتباط با نظام، برنامه مشخصی داشته باشد.
خبرگزاری فارس؛ یادداشت میهمان ـ مهرداد سیناپور کارشناس مسائل سیاسی: بدون اینکه بخواهیم به تبعات، درستی یا نادرستی موضع گیری دولت های اروپایی در قبال ترور سردار سلیمانی تحت عنوان اقدام پیش دستانه آمریکا بپردازیم، واکنش ایرانیان در برابر این اقدام سرفصل و نظرسنجی مهمی برای نخبگان و رسانه های اروپایی درباره ارزیابی از درستی یا عدم درستی سیاست گذاری دستگاه دیپلماسی کشورهای اروپایی در قبال جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید.
در یک طرف این ماجرا، آرای میلیون ها مردمی است که در شهرهای مختلف ایران به محکومیت اقدام تروریستی آمریکا پرداختند و در سوی دیگر، جمعیتی کمتر از پنجاه نفر از منافقین که در آلمان، کانادا و سوئد با اخذ مجوز از دولت های اروپایی به شادمانی، رقص و پایکوبی در پی ترور و به شهادت رسیدن سردارسلیمانی پرداختند.
یکی از تعارضات و اختلافات چند دهه اخیر میان ایران و اروپا، به دلیل حمایت و تسهیلات ارائه شده به گروه های ضد انقلاب ایرانی در خاک کشورهای اروپایی بوده است.
آلمان، فرانسه و انگلستان از سال ۵۷ با پذیرش گروه های تروریستی در خاک سرزمینی خود سرفصل جدیدی را در تقابل و تعارض با ایران گشودند که شرح مفصلی دارد که در این یادداشت قصد پرداختن به آن را نداریم.
هرچند دولت های اروپایی ماهیت تروریستی فعالیت های سیاه مالی، قاچاق و دیگر اقدامات غیرقانونی این گروه ها را می دانستند، اما با امید اینکه محتمل است یک زمانی این گروه ها بتوانند قدرت را در ایران در دست بگیرند و به زعم باطل خود نظام را سرنگون کنند، سیاست دو پهلویی را در برابر ایران اتخاذ کردند که تا به امروز هم شاهد تداوم آن هستیم.
اروپایی ها در این سال ها در ملاقات رسمی با مسئولان دستگاه دیپلماسی ایران، این گروه ها را فرقه هایی مُرده و ناکارآمد توصیف کردند و اظهار داشتند که اسنادی از فعالیت های تروریستی آنها در اختیار ندارند.
به تعبیر دیگر، اروپایی ها با چشم پوشی بر فعالیت های تروریستی و ارتباط آنها با رژیم اسراییل و سعودی، به آنها برای انجام اقدامات مختلف وعبور و مرور آزادانه چراغ سبز نشان داده اند.
در این سال ها که اروپایی ها رفتاری توام با تسامح و تساهل نسبت به فرقههای تروریستی چون منافقین داشتند، همزمان با سخت گیری و نظارتی فراتر از قوانین و مصوبات شورای امنیت سازمان ملل، ایران را تحت کنترل قرار داده بودند.
نکته جالب تر آنکه، در موضوع برنامه هسته ای ایران که منجر به برجام شد، اروپایی ها حتی از انجام تعهداتشان ذیل آن توافق چندجانبه نیز به بهانه های مختلف امتناع کردند و تا به امروز هم این مسیر را ادامه می دهند.
در این سال ها، دستگاه های اطلاعاتی ـ امنیتی و سیاست خارجی کشورهای اروپایی هر چند بر واهی بودن ادعاهای این گروه ها مبنی بر داشتن پایگاه اجتماعی در میان مردم ایران پی برده بودند، اما از آنجا که دو دهه سرمایه گذاری اشتباه روی این گروه ها انجام شده بود، دچار یک خواست اندیشی مفرط شدند و از آنجا که مهره دیگری به غیر از این فرقه های پیر در دست نداشتند با فریب خود، امید داشتند شاید بالاخره روزی این گروه ها بتوانند کاری انجام دهند و اگر هم این گروه ها موفق نشدند و نتوانستند کاری علیه نظام ایران انجام دهند، با رویکرد دو پهلو و «کجدار و مریز» که اتخاذ کردند، دولت ایران را هم داشته باشند.
حالا پس از سه دهه سیاست دوپهلو و مکارانه طرف های اروپایی، شهادت سپهبد قاسم سلیمانی توسط استکبار، تشییع جنازه میلیونی در عراق و ایران و مواضع مردم ایران در پاسخ قاطعانه نظام به این اقدام تروریستی، منتج به یک نظرسنجی بزرگ برای تایید این مطلب بود که سرمایه گذاری انجام شده اروپایی ها در قبال گروه های تروریستی علیه ایران، اشتباه بود.
با نگاهی تحلیلی به شرایط فعلی می توان دریافت که در یک طرف جمعیت چند ده میلیونی از توده ها و نخبگان ایرانی هستند که توسط غربی ها مورد تحریم های ظالمانه واقع شده و در مقابل هم جمعیت بیست نفره ای که در قلب اروپا به شادمانی برای ترور ژنرال سلیمانی پرداختند.
هر چند مخاطب اصلی این یادداشت نخبگان و سیاست مداران اروپایی است، اما نیم نگاهی هم به مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور دارد.
سوالی که اینجا مطرح می شود آنکه دستگاه سیاست خارجی کشور تا کی و کجا اجازه خواهد داد که اروپا سیاست دو پهلو و مکارانه خود را در قبال ایران ادامه دهد؟
تا به کی باید کوچکترین تراکنش مالی هر ایرانی به دقت و حساسیت بالا رصد و مورد بررسی قرار گیرد، اما پول های تجارت مواد مخدربرای گروه های تروریستی چون منافقین (رجوع شود به پرونده عنصر مالی نفاق برای تجارت مواد مخدر به مبلغ نُه میلیون پوند در انگلستان به نام سیاوش پیشهورز) به راحتی جاجا شود.
مردم ایران تکلیف خود را نسبت به رژیم اسراییل، سعودی و آمریکا روشن کرده اند و بر همگان مشخص است، اما دولت های اروپایی نمی توانند توامان هم ژست حقوق بشر و حمایت از قوانین بین المللی را داشته باشند و هم چشمشان خود را برروی ترور، قتل و پولشویی گرو های تروریستی مورد حمایت خود از جمله فرقه رجوی ببندند.
در این میان به نظر می آید دستگاه سیاست خارجی کشور هم باید جایگاه اروپا و نحوه رفتار و تعامل ایران با آنها را مشخص کند، در غیر اینصورت بر اساس آنچه که از شواهد و قرائن بر می آید اروپایی ها در قبال ایران همین مسیر را ادامه خواهند داد و تصمیمی بر تغییر در سیاست های آنها نسبت به ایران مشاهده نمی شود.
به نظر می آید آمریکا، اسراییل، سعودی و تمامی گروه های ضد انقلاب با سوءاستفاده از سیاست ها و رفتارهای اروپا در قبال ایران، اهداف شوم خود را پیش می برند.
در پایان آنکه، بهتر است این نکته مورد توجه قرار گیرد که لازم است در کنار اقدامات و برنامه های دستگاه های نظامی ایران برای پاسخگویی به اقدام تروریستی اخیر آمریکا و دشمنی همیشگی رژیم اسراییل با ایران، دستگاه دیپلماسی کشور نیز پاسخ و برنامه هایی را با دقت و جدیت لازم در خصوص رفتار با اروپایی ها تنظیم و آن را با همکاری دیگر نهادهای مرتبط اجرایی کند.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار
اخبار کسب و کار منبع خبر