گروهگرایی که شد، دیدیم یک تیر از برادرهای خودمان آمد و به پاشنه پای رفیقمان از نفرات خودمان خورد! همانجا به فرماندهشان گفتم بیا پایین، آمد، کرینکوف را از میلش گرفتم و روی سنگ زدم و شکستم!
منبع
گروهگرایی که شد، دیدیم یک تیر از برادرهای خودمان آمد و به پاشنه پای رفیقمان از نفرات خودمان خورد! همانجا به فرماندهشان گفتم بیا پایین، آمد، کرینکوف را از میلش گرفتم و روی سنگ زدم و شکستم!