ماموریتی الهی برای آزادسازی «سوسنگرد»

ماموریتی الهی برای آزادسازی «سوسنگرد»


سوسنگرد تحت یک مأموریت خدایی آزاد شدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سوسنگرد در ۶۰ کیلومتری شمال غربی اهواز قرار داشته و ۳۱ کیلومتر با بستان فاصله دارد. سوسنگرد از شهر‌هایی است که ارتش بعثی در همان روز‌های آغاز حمله‌اش به ایران، آن را موردتهاجم قرارداد. در طول جنگ ارتش عراق مجموعاً سه بار سوسنگرد را محاصره و یک‌بار نیز کاملاً اشغال کرد.

در صورت آمادگی قبلی نیرو‌های مسلح، شهر‌های سوسنگرد و هویزه به دلیل وضعیت طبیعی‌شان که با رودخانه‌ها محصور هستند، از نظر نظامی قابل دفاع بودند. اگر سوسنگرد در روز‌های آغاز جنگ به دست ارتش عراق نمی‌افتاد، تأثیر زیادی بر حفظ خوزستان می‌گذاشت و شاید جنگ زودتر به پایان می‌رسید. مجموعاً باید گفت که یکی از بیشترین مقاومت‌ها در جریان تهاجم عراق، در منطقه سوسنگرد شکل گرفت و پس از درگیری‌های شجاعانه خرمشهر، شدیدترین نبرد‌ها در این جبهه بود.

اشغال سوسنگرد

مأموریت حمله به سوسنگرد در مهر سال ۱۳۵۹، یعنی در نخستین روز‌های شروع جنگ به لشکر ۹ زرهی عراق داده شد. این لشکر پس از عبور از مرز، از تنگه چزابه عبور کرد و بدون مواجهه با مقاومت عمده‌ای، به سمت شهر بستان در ۱۷ کیلومتری مرز پیش آمد. پس از رسیدن به اطراف بستان نیز پیشروی خود به سمت سوسنگرد را آغاز کرد.

عراقی‌ها با نیروی رزمی دیگری نیز از محور کوشک-طلائیه به سمت جاده سوسنگرد ـ حمیدیه پیشروی کردند. آن‌ها با عبور از رودخانه کرخه کور، در چهارم مهر سال ۱۳۵۹ به اطراف سوسنگرد رسیدند. تانک‌های ارتش عراق با عبور از رودخانه کرخه برای نخستین بار در ششم مهر سال ۱۳۵۹ وارد سوسنگرد شدند و شهر را اشغال کردند.

سوسنگرد چهار روز در اشغال بود. پس از اشغال سوسنگرد، ارتش عراق پیشروی به سمت اهواز را ادامه داد و در این محور از حمیدیه عبور کرد، ولی وارد آن نشد. هدف نهایی تهاجم ارتش عراق از این محور، رسیدن به اهواز بود.

در چنین وضعیتی آیت‌الله شهید محمد حسینی بهشتی به اهواز رفت و فرمانده سپاه خوزستان وی را در جریان احتمال سقوط شهر اهواز قرارداد. شهید بهشتی خبر پیشروی عراق را به سمت اهواز به اطلاع امام خمینی (ره) رساند.

ایشان پس از شنیدن این خبر فرمودند: «مگر جوانان اهوازی مرده‌اند که عراق بتواند اهواز را بگیرد.»

این اظهارات بلافاصله به گوش فرماندهان و رزمندگان خوزستان رسید و آن‌ها با انگیزه مقاومت بیشتر، خود را برای تهاجم به مواضع ارتش عراق در هر شرایطی آماده کردند. فرماندهان عراقی انتظار حماسه‌آفرینی و مقاومت ایرانیان را نداشتند. آن‌ها خیال می‌کردند می‌توانند به پیشروی خود ادامه دهند، اما رزمندگان سپاه خوزستان به مقابله مردانه با ارتش بعثی پرداختند.

بازپس‌گیری سوسنگرد

در ساعت پنج بامداد روز نهم مهر سال ۱۳۵۹، بیست‌وسه رزمنده از پاسداران خوزستان به فرماندهی شهید علی غیور اصلی یک عملیات چریکی را در پیچ حمیدیه اجرا کردند. این شبیخون که با شرکت رزمندگان داوطلب و بسیار با انگیزه انجام شد، به‌قدری چشمگیر بود که عراقی‌ها نه‌تن‌ها قادر به واکنش و مقابله فوری نشدند، بلکه با سراسیمگی و دستپاچگی فراوان، فرار و به‌سوی بستان عقب‌نشینی کردند و در پی آن شهر سوسنگرد آزاد شد.

احمد غلام‌پور، مسئول وقت ستاد سپاه خوزستان، شبیخون غیور اصلی و یارانش را، یک مأموریت خدایی توصیف می‌کند و می‌گوید «ما نه طراحی کردیم، نه هماهنگی و نه شناسایی قبلی داشتیم. این خواست خدا بود که در این محور، نظام فکری ارتش عراق و برنامه‌ریزی آنان به هم بریزد. این شبیخون سبب شد تا لشکر ۹ زرهی عراق با وحشت تمام و به‌سرعت از مناطق اشغال کرده عقب‌نشینی کند و قوای خودی با حمله غافلگیرانه موفق شدند عراق را که هدفش تصرف اهواز بود، بازدارند و شهر کماکان روی پای خود بایستد».

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید