تنشهایی که در کرانه باختری فلسطین روز به روز در حال افزایش است، از نگاه کارشناسان مسائل فلسطین در آمریکا و کشورهای غربی پنهان نمانده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، پس از شهادت حدود ۵۰ فلسطینی در خشونتهای شش ماه نخست سال جاری میلادی ۲۰۲۲، در چهار ماه اخیر نیز حدود ۷۰ فلسطینی دیگر به شهادت رسیدهاند و سازمان ملل سال میلادی ۲۰۲۲ را خونین ترین سال کرانه باختری از ۲۰۰۳ تا کنون عنوان کرده است.
با توجه به تنشهای جاری در کرانه، گفت وگویی با «جورج بشارات»، استاد آمریکایی حقوق و تحلیلگر مسائل غرب آسیا و به ویژه فلسطین انجام شده تا نظر او را درباره تشدید تنشهای اخیر در کرانه باختری که به طور عمده به صورت مسلحانه انجام میشود، جویا شود.
دکتر بشارات از پدری فلسطینی الاصل و مادری آمریکایی در کانزاس آمریکا به دنیا آمد و در حال حاضر استاد حقوق در کالج حقوقیهاستینگ کالیفرنیا در سانفرانسیسکو است.
او تحقیقات و آثار متعددی را درباره فلسطین تاکنون به رشته تحریر درآورده و تفسیرهای او درباره مسائل فلسطین در رسانههای آمریکایی و بینالمللی منتشر شده است.
او از منتقدان سرسخت تل آویو در طول جنگ سال ۲۰۰۶ با لبنان است و به شدت از حق بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن شان دفاع می کند و خواستار بازگشت آوارگان فلسطینی ۱۹۴۸ است. این استاد حقوق، همچنین از تحریم اقتصاد تل آویو حمایت میکند و در سرمقالهای که در سال ۲۰۰۷ توسط سان فرانسیسکو کرونیکل منتشر شد، استدلال میکند که با توجه به اشغال سرزمینهای فلسطینی، تحریم تل آویو هم ضروری و هم موجه است.
بشارات همچنین در وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز در گزارشهای متعددی استدلال کرده که اقدامات تل آویو در جنگهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ غزه مصداق بارز جنایت جنگی است و خواستار پیگیری قضایی این جنایات است.
این استاد حقوق، تلاش دارد تا راهحلهای دو دولتی سازمان ملل را درباره فلسطین از نظر حقوقی مورد بررسی قرار دهد و مهمتر آن که از استفاده فلسطینیها از سلاح دفاع کرده و عملیات جوانان فلسطینی در کرانه باختری را می ستاید، هرچند نگران افزایش تلفات در میان فلسطینیهاست.
این گفت وگو به شرح ذیل است:
با توجه به تشدید تنشها در کرانه باختری به ویژه در چند ماه گذشته، فکر میکنید چرا اوضاع در کرانه باختری اینقدر متشنج است؟
تنش ها در کرانه باختری عمدتاً به این دلیل افزایش مییابد که بسیاری از فلسطینیها به ویژه جوانان فلسطین سنت مقاومت مسلحانه را نسبت به دیگر راهکارها ترجیح میدهند.
بسیاری از فلسطینیها در برابر استعمار شهرکنشینان اسرائیلی از عملکرد و واکنش تشکیلات خودگردان ناامیدند.
در واقع فلسطینیها کادر رهبری قدیمی فلسطین را که در تشکیلات خودگردان فلسطین خود را نشان میدهد، ناتوان میدانند.
جوانان فلسطینی امروز میدانند که در مواجهه با استعمار مداوم اسرائیل و سرکوب خشونتآمیز آنها، مقاومت مسلحانه یک راهحل است و دیگر امیدی به نسل قدیمی کادر رهبری فلسطین بهویژه در تشکیلات خودگردان ندارد، آنها میدانند که تشکیلات خودگردان کاری را از پیش نخواهد برد.
چرا کشورهای غربی و آمریکا به تشدید تنش در فلسطین و کشتار روزانه شهروندان فلسطینی واکنشی نشان نمیدهند؟
اگر بخواهم صریح و واضح به این سؤال پاسخ دهم، باید بگویم که زندگی فلسطینیها برای نخبگان سیاسی ایالات متحده و اروپای غربی اصلا اهمیتی ندارد، آنها خود را موظف نمیدانند که وقتی جان فلسطینیها در اثر خشونت نظامیان اسرائیلی از دست میرود، واکنش و یا اقدامی انجام دهند.
این عدم اقدام غربیها در برابر اقدامات خشونت بار اسرائیل به دو دلیل است: نخست نژادپرستی غرب علیه فلسطین و دوم هزینههای سیاسی بالای انتقاد از اسرائیل است، لذا ترکیب این دو عامل باعث میشود که سیاستمداران آمریکایی و غربی به تحولات فلسطین واکنشی نداشته باشند و هیچ اقدام مشخص علیه تلآویو در بیشتر کشورهای غربی انجام نشود.
نگاه فلسطینیها به تشکیلات خودگردان چگونه است؟ جایگزینهای قابل قبول بهجای محمود عباس در تشکیلات خودگردان چه کسی خواهد بود و چه کسی در تشکیلات خودگردان میتواند در برابر اشغال تلآویو واکنش قاطعتر و جسورانهتری نشان دهد؟
از نگاه فلسطینیها، تشکیلات خودگردان فلسطین یک چارچوب کاملا شکست خورده است، اما از دیدگاه اسرائیل و ایالات متحده، تشکیلات خودگردان فلسطین موفقیت بزرگی داشته است و آمریکا و اسرائیل معتقدند که تشکیلات خودگردان مسئولیت سرکوب مقاومت فلسطین در برابر شهرکنشینان را به دوش میکشد.
پس به طور کلی تشکیلات خودگردان جایی در میان فلسطینیها ندارد. از نگاه فلسطینیها، «محمود عباس»، به عنوان رئیستشکیلات خودگردان برای تامین منافع فلسطین راهی جز استعفا و یا انحلال تشکیلات خودگردان ندارد و این وضعیت در مورد هر کسی که جانشین عباس هم شود، صادق است و امیدی ندارم که جانشینان محمودعباس در تشکیلات خودگردان بتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند.
وقتی شهرکسازیها در کرانه باختری ادامه دارد و راهحلهای سیاسی فلسطین تاکنون شکست خورده است، به نظر شما، تسلیح فلسطینیهای کرانه باختری تا چهاندازه به آنها برای آزادسازی سرزمینشان کمک میکند؟
این سؤال دشواری است، زیرا در حالی که من کاملاً درک میکنم که چرا مقاومت مسلحانه از سر گرفته میشود، و با ناامیدی فلسطینی ها از راهحلهای سیاسی احساس همدردی و همدلی میکنم، اما یک حقیقت را باید در نظر گرفت و آن این که قدرت سرکوب اسرائیل بسیار زیاد است.
با توجه به عدم توازن نظامی میان دو طرف، ممکن است مبارزان فلسطینی خسارت کمتری را به اسرائیل وارد کنند و در مقابل اسرائیل تقریباً هر روز حداکثر خسارت را به فلسطینیها وارد کند و از این منظر من نگران از دست رفتن جانهای بیشتری در میان فلسطینیها هستم و امیدوارم راهحل مسلحانه در شرایط قدرت برابر نظامی دو طررف دنبال شود.
البته آپارتاید آفریقای جنوبی هم هرگز متحمل شکست نظامی نشد، اما از نظر سیاسی دچار فروپاشی شد، لذا هدف اولیه مقاومت مسلحانه فلسطینیها میتواند در راستای دستیابی به اهداف سیاسی باشد.
در حالی که من به شجاعت جوانان فلسطینی که عمدتاً بدون آموزش و با وجود مشکلات و کم و کاستیهای زیاد سلاح به دست میگیرند، احترام میگذارم، اما میترسم و نگرانم که فداکاریهای آنها دستاورد مورد انتظار را به دنبال نداشته باشد و نگرانی من به طور عمده همین است، بهویژه که اقدامات جوانان فلسطینی به طور عمده بدون رهبری = فراگیر انجام میشود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است